مائورا کلر - وقتی به یک رستوران رفتهاید نگاهی به اطراف بیندازید، به ندرت میتوانید کسی را پیدا کنید که درحین غذا خوردن با دیگران سرش را در گوشیاش فرو نبرده باشد و از تلفنش برای پیامک یا ارسال پست در شبکههای اجتماعی استفاده نکند. تاثیر رسانههای اجتماعی بر قابلیت ایجاد ارتباط و تعامل در سطح کلان جامعه مشخص است اما کارکرد آن در سطح ارتباطات میان فردی چگونه است؟
به نظر پاول بوث ( Paul Booth) استادیار مطالعات رسانه و سینما در کالج ارتباطات دانشگاه دیپاول (Depaul) در شیکاگو رسانههای اجتماعی مشخصاً بر کیفیت تعامل ما با دیگری در هر سن و مکانی تاثیر میگذارد. تغییری در روش ارتباط برقرار کردن ما به وجود آمده است، به نحوی که امروز ارتباطات با واسطه را به ارتباط چهره به چهره و حضوری ترجیح میدهیم. او میگوید ترجیح میدهیم بیش از این که همدیگر را ملاقات کنیم، به هم ایمیل بزنیم و ارسال پیام کوتاه را به مکالمهی تلفنی اولویت میدهیم.
به گفتهی بوث مطالعات نشان میدهد مردم واقعاً اجتماعیتر شدهاند و با یکدیگر تعامل بیشتری دارند اما شیوهی ارتباطات تغییر کرده است؛ یعنی این که به اندازهی قبل یکدیگر را نمیبینیم. او میگوید: تعاملات ما در رسانههای اجتماعی استحکام کافی را ندارد، یعنی آن گونه که در ارتباط چهره به چهره به صورت مشخص، انفرادی و جداگانه احساس میکنیم در تعامل با شخص مقابل هستیم در شبکههای اجتماعی چنین حسی را نداریم. بنابراین برقراری ارتباط و تعامل ما با دیگران در شبکههای اجتماعی لزوماً به ساختن ارتباطات پایدار و مستحکم منجر نمیشود.
بوث یاد آور میشود سه نکتهی اساسی راجع به نقش رسانههای اجتماعی در سبکهای مختلف ارتباطی افراد وجود دارد: نخست، وقتی از طریق رسانههای اجتماعی ارتباط برقرار میکنیم، ترجیح میدهیم به طرف مقابل اعتماد کنیم بنابراین پیامهای ما واضحتر خواهند بود. دوم ارتباطات اجتماعی ما از طریق رسانههای اجتماعی چون چهره به چهره نیستند به اندازه کافی استحکام ندارد و ما نمیتوانیم آنها را عمق ببخشیم پس ترجیح میدهیم در همان حالت باقی بمانند و سوم، ما دوست داریم با افرادی در ارتباط باشیم که دارای دیدگاههای فکری یکسان یا مشابهی با ما هستند.
دقیقاً با هر تکنولوژی جدید ارتباطی تغییراتی در شیوه و نوع ارتباطات میان فردی به وجود میآید. بوث میگوید: بدیهی است هر چه نفوذ تکنولوژی بیشتر شود شاهد تغییرات وسیع تری در سبکهای ارتباطی خواهیم بود.
اثرات گسترده
نیکولاس دیوید بوئمن (Nicholas David Bowman) استادیار در رشتهی مطالعات ارتباطی کالج ابرلی (Eberly) آرت اند ساینس (هنر و دانش) در دانشگاه ویرجینیا غربی میگوید: اقدامات و رفتارهای ایجاد کنندهی یک ارتباط آنلاین بد به احتمال زیاد شبیه همان عواملی است که در زندگی واقعی نیز منجر به یک رابطهی نامناسب میشوند و تنها روش آن متفاوت شده است. باومن میگوید مثلاً مزاحمت سایبری (سایبر بولینگ cyber bullying ) تا حد زیادی همان سابقه و پیامدهای رفتاری، و عاطفی را دارد که مزاحمت غیر سایبری نیز دارد. اما تفاوت در میزان بیشتر آن است یعنی رسانههای اجتماعی امکان برقراری ارتباط بیشتر و عمومیتر را میدهد.
در مواقعی که مزاحمتی در فضای واقعی رخ میدهد، فرد مورد آزار قرار گرفته، میتواند حداقل موقتاً، خود را از محیط حذف کند. مثلاً یک بچه در مدرسه میتواند از محیط فرار کند، وقتی که به خانه میرود. باومن میگوید با این حال مزاحمت سایبری با تداومش مشخص شده است. پیام مزاحمت آمیز در یک فضای خاص فرد را در هر جایی دنبال میکند، اگر در نظر بگیریم که تاثیرات مزاحمت بر یک فرد میتواند در طول زمان ساخته و تکرار شود پس نگرانی واقعی دربارهی افزایش تماس میان افراد مزاحم و شکارشان وجود دارد و تعاملات دیجیتال ممکن است بحران را تشدید کنند.
اضافه بار اطلاعاتی
یک نگرانی بزرگ در خصوص تاثیر رسانههای اجتماعی اضافه بار اطلاعاتی است و یاد گرفتن این که چگونه اطلاعات خود را درک و مدیریت کنیم.
همان طور که باومن توضیح میدهد ما بیش از گذشته دربارهی افراد اطلاعات کسب میکنیم. به تازگی دادههایی وجود دارد که حاکی از آن است نوجوانها تمایل دارند فیسبوک را ترک کنند چون رسیدگی و مدیریت آن برایشان بیش از حد دشوار است.
یک نگرانی دیگر دربارهی اعتیاد به تکنولوژی است؛ یعنی وقتی افراد بیش از آن که با دیگران در پیرامونشان به تعامل بپردازند وقت خود را با تلفن هوشمندشان سپری میکنند؛ آنچه به زیان ارتباط رودرو منتهی میشود. مثل وقتی که پدر یا مادر ایملیش را موقع خوردن شام چک میکند یا فرزندان پستهای توییترشان را آپدیت میکنند. این دسته از افراد احتمالا در محیط آنلاین به شدت احساس هویت میکنند و به سختی میتوانند فعالیتهای مجازیشان را از فعالیتهای واقعیشان جدا کنند. در پنجمین و آخرین ویرایش DSM (راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ) اعتیاد به اینترنت به عنوان بیماری روانی با علایمی چون بروز اختلال در سیستم عصبی، فقدان تمرکز و ... مشخص شده است و بنابراین بهتر است ما به لحاظ اجتماعی نیز به تحلیل و فهم روابط زیانبار انسان و تکنولوژی بپردازیم.
باومن میگوید اگر رسانهی اجتماعی برای ایجاد ارتباط افراد با یکدیگر طراحی شده باشد، پس آنچه اکنون وجود دارد واقعاً رابطهی انسان با انسانی دیگر به واسطهی تکنولوژی است یا رابطهی تکنولوژی با انسان؟
حفاظت از حریم شخصی
یک نتیجهی منفی بالقوهی رسانههای اجتماعی فقدان حریم خصوصی است. بوث میگوید به خاطر این که ارتباطات میان فردی در حال تغییر است، ما بیشتر آمادهی به اشتراکگذاری آن دسته از اطلاعات در شبکههای اجتماعی هستیم که پیش از این به صورت خصوصی و در تعاملات رودرروی خود در میان میگذاشتیم.
ما ناچاریم همیشه به خاطر داشته باشیم که شبکههای اجتماعی قابلیت جستجو دارند. حتی زمانیکه تنظیمات حریم خصوصی ما به شدت محرمانه تنظیم شدهاند، ممکن است اطلاعات شخصی ما قابل دسترسی باشد.
البته در کنار وجوه منفی رسانههای اجتماعی تاثیرات مثبت آن نیز لحاظ میگردد. از جمله قابلیت برقراری ارتباط با افراد بیشتر از فواصل گوناگون و با سرعت بیشتر. اکنون بیش از هر زمان دیگری در طول تاریخ پیام شما میتواند به اشتراک گذاشته شود و در دامنهی وسیعتری انتشار یابد، پس با این حساب میتوانیم از این طریق با پخش پیامهای مثبت کارهای مفید زیادی انجام دهیم.
آیندهی رسانههای اجتماعی
کارشناسان معتقدند متخصصین باید به این مساله واقف باشند که نحوهی برقراری ارتباط افراد با یکدیگر تغییر کرده است. ممکن است ما بر ارتباط ضعیف که در رسانههای اجتماعی ایجاد کردهایم بیش از ارتباطات قوی خود در حالت چهره به چهره تکیه کنیم.
آینده رسانههای اجتماعی و تاثیرات دائمی بالقوهاش بر ارتباطات میان فردی در جامعه چه خواهد بود؟ باومن معتقد است رسانههای اجتماعی احتمالا مثل دیگر تکنولوژیهای پیش از خود گسترش مییابند تا آنجا که جزیی از تجربهی طبیعی زندگی انسان تبدیل شوند. آنها تا جایی به مسیر خود ادامه میدهند که فرآیند ارتباطات انسانی را افزایش دهند و ما باید نسبت به کاربردهای مثبت و منفی آن آگاهی داشته باشیم.
بوث میگوید باید به یاد داشته باشیم که رسانهی اجتماعی فقط یک دهه سابقه دارد و در زمرهی تکنولوژیهای جوان به شمار میآید. از نفوذ بالایی برخوردار است اما هنوز تبدیل به بخشی از روتین زندگی نشده است. هر چه رسانههای اجتماعی عادیتر و طبیعیتر میشوند، دیگر به آنها به عنوان چیزهای در حال تغییر نگاه نخواهیم کرد و آنها را همان گونه خواهیم دید که هستند. ما همیشه خودمان را با تکنولوژی تطبیق دادهایم بنابراین چه یک رسانهی ارتباطاتی پوشیدنی باشد مثل عینک گوگل یا تکنولوژی رایانش ابری ما تغییر میکنیم و با آن منطبق خواهیم شد.
ترجمه از الهه رضازاده میراب
منبع: شفقنا رسانه از socialworktoday