علیرضا حسینیپاکدهی - به باور من مهمترین خصوصیت دکتر معتمدنژاد، تواضع و فروتنیای بود که ویژگی بیهمتای ایشان بود، مناعتطبع و بلندنظری از ویژگی بارز استاد بود که همواره من را مجذوب خود کرده بود. برای من صداقت، تلاش صادقانه و بیوقفه و پشتکار ایشان یادآور سه شعار کلیدی آیین زرتشتی پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک است.
من بهعنوان دانشجوی کوچک ایشان در سه دهه اخیر نمونه بارز این شعار را در رفتار ایشان شاهد بودم و همین خصوصیات باعث شده که وی زبانزد خاص و عام شود و واقعا پدری و ایثار و گذشت از سنت حسنه رفتار ایشان بود و همه ناسلامتیها و کجاندیشیها را به این دلیل تحمل میکردند. آرامش وصفناشدنی استاد بهگونهای بود که هیچگاه ایشان را عصبانی و در حال پرخاش ندیدم و در این مدت 30سال هیچوقت صدای بلندی را به نشانه خشم از ایشان نشنیدم. دکتر از روحیه چندبعدی علمی برخوردار بود و مکمل این روحیه که در دنیا و در جامعه ایران کم داریم نگاه انتقادی کاملا عادلانه و آگاهانه و بهدور از هرگونه شایبه منافع ایشان بود که به قول طبیب اصفهانی:
بنازم به بزم محبت که آنجا
گدایی به شاهی مقابل نشیند
استاد به دلیل محبت بینظرش همه را جذب خود میکرد و آنچه خود من را پایبند و پاگیر علم ارتباطات کرد، منش ایشان بود که امروز هم حتی هنگام تدریس به تبعیت الگوی رفتار ایشان هرگز نمینشینم. چون استاد من دکتر کاظم معتمدنژاد چنین رفتار میکرد و با تمام جدیت خود به تدریس مشغول بودند و اما امروز از فقدان ایشان بسیار متاسف هستم و این ضایعه را به جامعه علمی تسلیت میگویم. به قول حضرت حافظ:
در رفتن جان از بدن، گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود.
منبع: روزنامه شرق