تبلیغات در مدیانیوز

 

آخرین اخبار


- چرا «اکونومیست» نداریم؟
- پشت‌ پرده تجارت «لایک» و «فالو» در ایران
- کتاب جدید: سیاست‌گذاری و مدیریت رسانه
- سه دایره روزنامه‌نگاری بحران
- کتاب جدید: سیاست‌ و رسانه در دموکراسی‌های نو ظهور
- برگزاری کنفرانس بین‌المللی روزنامه‌نگاری، تبلیغات و مطالعات رسانه در تایوان
- برگزاری کنفرانس اروپایی رسانه، ارتباطات و فیلم در انگلیس
- کتاب جدید: دین و مبانی ارتباطات
- رسانه‌هایی که حضورشان در نمایشگاه مطبوعات قطعی شد
- رابطه فیس‌بوک و آژانس‌های جاسوسی آمریکا زیر ذره‌بین اروپا

 

گروه خبری: تبلیغات سیاسی

تاریخ ارسال: جمعه، 28 تیرماه 1392  

 

انتخابات رونقي به مطبوعات نداد

 
 

گفت‌وگو با حسينعلی افخمي 

 
 

الهه رمضاني - به نظر من انتخابات امسال نشان داد هنوز اعتماد طي چهار سال گذشته به دكه‌هاي روزنامه‌فروشي برنگشته است و در مقايسه با چهار دوره انتخابات در سال‌هاي گذشته كه معمولا تيراژ مطبوعات دو يا سه برابر مي‌شد، اما اين وضعيت امسال قابل مشاهده نبود. متاسفانه هيچ كدام از سه گروه عمده مطبوعات افزايش تيراژ زمان انتخابات را نداشتند و هيچ روزنامه نايابي را طي سه هفته تبليغات نامزدهاي انتخاباتي در دكه‌هاي روزنامه‌فروشي نديدم

كاهش مخاطبان مطبوعات ربطي به شيوه دروازه‌باني خبر به مفهوم حرفه‌يي ندارد. بلكه عوامل ديگري چون نحوه ساختار و سازمان و مديريت مطبوعات معاصر ايران، نبود شفافيت در دخل و خرج، نبود مفهوم رقابت به معني حرفه‌يي در رسانه‌هاي ايران، همچنين روزنامه‌هايي كه بر محور تجاري تعريف شده‌اند، يعني تابع بازار هستند و سليقه و علايق خواننده را در نظر مي‌گيرند و اعتماد خوانندگان به اخبار مطبوعات كه يكي از محورهاي عمده‌اش در حوزه مخاطبان، بحث سياست است، مربوط مي‌شود. اين گفته‌هاي دكتر حسين افخمي، استاد دانشگاه علامه طباطبايي درباره عواملي است كه باعث شده تا تعداد مخاطبان مطبوعات روز به روز در حال كم شدن باشد و اينكه آيا اين مساله به شيوه‌هاي دروازه‌باني خبري هم مربوط است يا نه؟ اين استاد دانشگاه كه به تازگي به همراه نشر ني كتاب «دروازه‌باني خبر» اثر «پاملا شوميكر» را ترجمه كرده است با بيان اينكه يكي از كارهاي اساسي در دروازه‌باني خبر اولويت دادن به مطالب ضروري است و اينكه اين مساله به دانش و آگاهي روزنامه‌نگار بستگي دارد، مي‌گويد: روزنامه‌نگاران در دروازه‌باني خبر به جاي اينكه به جنبه‌هاي انتقادي آن بپردازند، به عنوان يك دستورالعمل در رسانه‌هاي ايران به آن نگاه كنند. وي معتقد است: دروازه‌باني نظريه‌يي است كه براي توجيه سانسور و كنترل نيامده، بلكه مي‌خواهد به نوعي فشارهاي متعددي كه به روزنامه‌نگار در اين حرفه وارد مي‌شود را بي‌درنگ درك كند. حسين افخمي كه 54 سال سن دارد و بيش از 20 سال سابقه تدريس در دانشگاه را در پرونده خود ثبت كرده است، در ادامه سخنانش اشاره‌يي به وضعيت انتشار نشريات در زمان انتخابات كرد و اظهار داشت: انتخابات امسال نشان داد كه هنوز اعتماد طي چهار سال گذشته تاكنون به دكه‌هاي روزنامه‌فروشي برنگشته است و در مقايسه با چهار دوره انتخابات در سال‌هاي گذشته كه معمولا تيراژ مطبوعات دو يا سه برابر مي‌شد، اما اين وضعيت امسال قابل مشاهده نبود.

چه ضرورتي ديديد كه به فكر ترجمه كتاب دروازه‌باني اثر «پاملا شوميكر» افتاديد؟

كتاب دروازه‌باني در مجموع مفاهيم كليدي در زمينه نظريه‌هاي ارتباطات است كه سال‌ها پيش به چاپ رسيده است و در واقع در اين كتاب به يكي از قديمي‌ترين نظريه‌هايي پرداخته كه از دهه 1950 در دانشگاه‌هاي امريكا مطرح شده است، به طوري كه هنوز هم به عنوان يك نظريه مهم، در رويكرد كاركردي جامعه‌شناسي ارتباطات مورد استفاده قرار مي‌گيرد. من به دليل مسووليت اجرايي كه در زمينه مركز پژوهش‌هاي ارتباطات در دانشگاه علامه طباطبايي داشتم، تصميم به ترجمه اين كتاب گرفتم. البته براي نسخه‌برداري حدود 10 عنوان كتاب موجود است كه دروازه‌باني يكي از اين كتاب‌هاست. درباره كاركرد اين كتاب بايد بگويم كه ترجمه دروازه‌باني كمكي به تقويت مباحث نظري در حوزه‌هاي ارتباطات مي‌كند كه بيشتر مربوط به مسائل ارتباطات جمعي از جمله مطبوعات، راديو و تلويزيون، اينترنت مي‌شود.

شما كدام يك از تعاريف دروازه‌باني خبر را بيشتر با واقعيات جامعه و رسانه ايران منطبق مي‌دانيد و كدام تعريف توانسته در عمل بيشترين كاربرد را داشته باشد؟

روزنامه‌نگاران در دروازه‌باني خبر بيشتر به جاي اينكه جنبه‌هاي انتقادي آن را در نظر بگيرند، به عنوان يك دستورالعمل در رسانه‌هاي ايران به آن نگاه مي‌كنند و در اين راستا سانسور را هم به شكل دروازه‌باني توجيه مي‌كنند. درحالي كه بحث دروازه‌باني خبر ربطي به سانسور ندارد. در واقع بايد گفت در دروازه‌باني خبر خبرنگار يا سردبير تحريريه يك رسانه از روي ناچاري از حجم انبوه اطلاعاتي كه با آن روبه‌رو است، خبر را انتخاب مي‌كند. در واقع در اين نوع دروازه‌باني بايد انتخاب اخبار، آگاهانه باشد و براساس يكسري اولويت‌ها كه همان نياز‌هاي مردم است صورت بگيرد، نه صرفا براساس دستورالعمل‌ها.

پس با اين حساب در انتخاب اخبار عوامل متعددي دخالت دارند.

خب. در دروازه‌باني عوامل متعددي دخالت دارند از جمله: مقررات، مسائل روتين يا روال جاري در سازمان رسانه‌يي. اما آنچه مربوط به اين فرآيند مي‌شود، اخباري است كه در دسترس مردم قرار مي‌گيرد. مثلا بيشتر سياستمداران، گروه‌هاي فشار سياسي و... وقتي پيامي توليد مي‌كنند يا سخنراني كرده و پيشنهادي مي‌دهند، انتظار دارند كه عينا پيام آنها به عنوان خبر از طريق رسانه‌ها منتشر بشود. در اين مواقع روزنامه‌نگاران بايد بخشي از اين فشارها را از اين طريق در دروازه‌باني خبر توجيه كنند و به آنها توضيح دهند، كه هر آنچه در جامعه به عنوان موضوع خبري وجود دارد را نمي‌توان چاپ كرد. در اين ميان مي‌توان گفت كه نه‌تنها در روزنامه با معذوريت و فضاي چاپ روبه رو است بلكه در تلويزيون و راديو هم محدوديت زمان وجود دارد.

بنابراين كاركرد اين مساله در جامعه ما در مرحله اول اين است كه وقتي سخنراني از سوي سياستمداري صورت مي‌گيرد، مثلا حجم سخنراني يك صفحه كامل روزنامه را پر مي‌كند در اين مواقع روزنامه‌نگار آن را كوتاهش كرده و در حد يك خبر 300 كلمه‌يي در صفحه قرار مي‌دهد، در واقع اين يكي از محدوديت‌هايي است كه ما در بحث دروازه‌باني خبر به آن پاسخ مي‌دهيم. همچنين اگر زماني تعداد زيادي مطالب در دسترس روزنامه‌نگار باشد، او در مرحله دروازه‌باني بايد براساس تناسب و نياز جامعه، اخبار را انتخاب كرده و از دروازه رد كند. اما در اين ميان يك عيب اساسي وجود دارد، اينكه تصور روزنامه‌نگار يا خبرنگار اين است كه دروازه‌باني يعني اينكه ما حق داريم هرچه دل‌مان مي‌خواهد خبر بگيريم و اضافه و حذف كنيم. در اين صورت اگر روزنامه‌نگار بر اين روال پيش رود، به نوعي اخبار را سانسور كرده است. در اصل بايد گفت كه دروازه‌باني نظريه‌يي است كه براي توجيه سانسور و كنترل نيامده، بلكه مي‌خواهد به نوعي فشارهاي متعددي كه به روزنامه‌نگار وارد مي‌شود را بي‌درنگ درك كند. البته اين نكته‌يي است كه ما در بحث دروازه‌باني در رسانه‌هاي ايران داريم و انتظار مي‌رود، كساني كه در اين حوزه كار مي‌كنند آگاه باشند. ناگفته نماند كه اين فشارها فقط خاص رسانه‌هاي ما نيست بلكه بحث رسانه‌يي در دنياست.

مطبوعات و رسانه‌ها تا چه اندازه‌يي در دروازه‌باني خبر موفق بوده‌اند و در چارچوب تعريف شده توانسته‌اند پيش روند؟

اگر انتخاب اخبار از سوي روزنامه‌نگاران براساس ارزش‌هاي خبري باشد (همان طور كه در كتاب‌هاي نظريه‌هاي روزنامه‌نگاري آمده و مطالعه مي‌شود)، مشكلي در دروازه‌باني پيش نمي‌آيد. اما اينكه تا چه‌حد در دروازه‌باني خبر موفق بوده‌ايم و در حال حاضر چه وضعيتي در اين زمينه داريم، بايد بگويم كه بسياري از كساني كه در مطبوعات كار مي‌كنند به اين موضوع آشنايي دارند و همان طور كه گفتم كساني كه خارج از مطبوعات هستند به اين موضوع آشنايي ندارند و اين تعارض قالبي است كه در حال حاضر وجود دارد، به ويژه در عرصه مطالب سياسي. با اين حال در دنياي وسيع خبري با حجم انبوه اطلاعات كه در دسترس روزنامه‌نگاران است مسلما بخشي از اخبار، پشت دروازه مي‌ماند. با اين حال من خلأ را در نهادها مي‌بينم از جمله؛ خلأ احزاب سياسي. اينكه بهتر است احزاب سياسي بخشي از اخبار و اطلاعات سياسي در دروازه‌باني را در حزب، پالايش و پايش كنند وبخشي از اطلاعات انتخاب شده را از اين مسير وارد رسانه‌ها كنند كه البته ما اين نوع دروازه ‌‌خبر را نداريم. در اين ميان نهادهاي سياسي جامعه تبلورشان در مجلس در 2 يا 3 صداي سياسي و صداي‌هاي كوچك (هفته‌نامه‌ها و كارنامه اينترنتي يا سنديكاهاي خبري) وجود دارد. در اصل در يك جامعه معمولا يك صداي 51 درصدي وجود دارد و چندين صدايي كه 49 درصد آن را تشكيل مي‌دهند و روزنامه‌نگاري ما بايد به اين سمت حركت كند تا مفهوم دروازه‌باني در اين مسير معنادار شود، در غير اين صورت ضرورت دروازه‌باني در جامعه وجود ندارد.

به نظر شما ما تاكنون براي بهتر شدن وضعيت مطبوعات چه كرده‌ايم؟

براي بهتر شدن وضعيت وسايل ارتباط جمعي مثل مطبوعات، ما بيشتر به سمت تعدد نشريات رفته‌ايم كه اين تعدد نشريات نه‌تنها براي خواننده خوب نيست، بلكه انتخاب يك نشريه از سوي خواننده را دشوار مي‌كند، در حالي كه اگر نگاهي به انتشار نشريات كشورهاي ديگر بيندازيم، مي‌بينيم كه تعداد معدودي روزنامه سراسري در سراسر كشور وجود دارد و خواننده به راحتي نشريه‌اش را انتخاب مي‌كند و در عين حال هم تنوع مطالب اصلي و عمده در نشريات وجود دارد. در واقع اگر ما درك كنيم مثلا انتشار خبرهاي ورزشي در دو صفحه آن هم در يك روزنامه 20 صفحه‌يي كفايت مي‌كند، ديگر ما با تعدد روزنامه‌هاي ورزشي در دكه‌هاي روزنامه‌فروشي روبه‌رو نيستيم. در واقع يكي از كارهاي اساسي دروازه‌باني، اولويت دادن به مطالب ضروري است كه اين مهم به دانش و آگاهي روزنامه‌نگار مربوط مي‌شود.

در حال حاضر بخش اعظمي از كار خبري توسط سايت‌هاي اينترنتي انجام مي‌گيرد مطبوعات و نشريه‌هاي چاپي براي آنكه تازگي و جذابيت خود را حفظ كنند چگونه بايد دروازه‌باني خبر كنند؟

ما در كشورمان حجم انبوهي از كارنامه‌هاي خبري داريم كه بعضا با اسم خبرگزاري مشغول به انتشار اخبار هستند. اين مساله مربوط مي‌شود به تعاريف نادقيقي كه ما درباره دروازه‌باني خبر داريم. در تعريف خبرگزاري بايد گفت كه خبرگزاري به يك سازمان خبري گفته مي‌شود كه كار آن مربوط به ارگان ملي يك كشور است. اين سازمان‌ها با توليد خبر و فروش آن هزينه‌هايشان را به دست مي‌آورند و در عين حال با هم رقابت مي‌كنند. به نظر مي‌آيد اگر خبرگزاري‌ها يا سازمان‌هاي خبري شفاف شوند و جايگاه‌شان مشخص شود، انتخاب اخبار براي روزنامه‌نگاران به مراتب آسان‌تر مي‌شود و اين شفافيت‌ها در صورتي در گذر زمان انجام مي‌گيرند، كه خود نهادها و سازمان‌هاي خبري نخواسته باشند اين هويت را آشكار كنند. در واقع يكي از مشكلاتي كه الان در دوره روزنامه‌نگاري ما وجود دارد اين است كه همه خود را مساوي مي‌دانند و معتقدند كه كارشان توليد خبر است و به هيچ نهاد، سازمان و ارگاني وابسته نيستند كه اين مساله كار انتخاب اخبار را دشوار مي‌كند.

در نشريات دولتي، ارگان‌ها و سازمان‌هاي خبري، دروازه‌باني خبر از سوي روزنامه‌نگاران حزبي به چه صورت انجام مي‌شود؟

آنچه ما در حال حاضر با آن روبه‌رو هستيم، تعداد زيادي از روزنامه‌هاي خبري است كه عمدتا مربوط به ارگان‌ها، افراد و سازمان‌ها هستند بنابراين كادر يك رسانه، در واقع روابط عمومي يا سخنگوي يك نهاد يا سازمان است. روزنامه‌نگاران حزبي در نشريات ارگان‌ها و سازمان‌هاي خبري در دروازه‌باني خبر كار سختي ندارند. در واقع دروازه‌باني خبر را با مشاوره مديران سياسي و اصول خط مشي انجام مي‌دهند تا روزنامه‌هاي سراسري به صورت رقابتي روي دكه‌ها قرار نگيرند و راديو و تلويزيون در حيطه ملي و بين‌المللي فعاليت كنند اما اگر باز هم ميان آنها رقابت باشد با كسب آگهي تيراژشان را بالا برده، هزينه بيشتر صرف كرده و درآمد بيشتر هم كسب مي‌كنند. در اين حال ملاك راي اكثريت جامعه است چون خواننده‌هاي بيشتري دارد. من احساس مي‌كنم در واقعيتي كه ما در حال حاضر به سر مي‌بريم، به دلايل اينكه درآمد و هزينه مطبوعات ما و همين كارنامه‌هاي خبري شفاف نيست، عمل دروازه‌باني هم شفاف نيست.

فكر مي‌كنيد چه عواملي باعث شده تا تعداد مخاطبان مطبوعات روز به روز در حال كم شدن است و آيا اين مساله به شيوه‌هاي دروازه‌باني خبري هم مربوط است؟

اين مساله به شيوه دروازه‌باني خبر به مفهوم حرفه‌يي مربوط نمي‌شود. بلكه مربوط به نحوه ساختار و سازمان و مديريت مطبوعات ما معاصر ايران، نبود شفافيت در دخل و خرج، نبود مفهوم رقابت به معني حرفه‌يي در رسانه‌هاي ايران است. در واقع مي‌توان گفت كه در كشورهاي ديگر احزاب هزينه‌ها را مشخص مي‌كنند و خواننده‌ها هم هواداران حزبي هستند، بنابراين هر روزنامه خبري يك وزني دارد، يعني اگر 51 درصد آرا براي يك حزب است، آن روزنامه بيشترين خواننده خبري را دارد. عامل ديگر مربوط به روزنامه‌هايي است كه بر محور تجاري تعريف شده‌اند يعني تابع بازار هستند و سليقه و علايق خواننده را در نظر مي‌گيرند و بر اساس آن در چارچوب قوانين مطالب را عنوان مي‌كنند. عامل ديگر اعتماد مخاطبان به اخبار مطبوعات است. اعتماد عوامل پيچيده‌يي دارد و يكي از محورهاي عمده آن در حوزه مخاطبان مطبوعات، بحث سياست است. در حال حاضر ما در دكه‌هاي روزنامه‌فروشي هيچ روزنامه روزانه‌يي را نمي‌توانيم پيدا كنيم كه از مسائل سياسي بري و جدا باشد. پس اعتماد اصلي، اعتماد سياسي است كه معمولا در انتخابات به وجود مي‌آيد و نتيجه آرا نشان مي‌دهد كه مردم چقدر به مطبوعات اعتماد دارند. در اين ميان براي روزنامه‌ها بهترين فرصت است كه براساس رفتار راي دادن مردم خط مشي روزنامه‌هايشان را تنظيم و مشخص كنند.

شما وضعيت انتشار نشريات در زمان انتخابات را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟

به نظر من انتخابات امسال نشان داد هنوز اعتماد طي چهار سال گذشته به دكه‌هاي روزنامه‌فروشي برنگشته است و در مقايسه با چهار دوره انتخابات در سال‌هاي گذشته كه معمولا تيراژ مطبوعات دو يا سه برابر مي‌شد، اما اين وضعيت امسال قابل مشاهده نبود. متاسفانه هيچ كدام از سه گروه عمده مطبوعات يعني، مطبوعاتي كه گرايشي اصلاح‌طلبي دارند و در بخش خصوصي منتشر مي‌شوند يا ارگان احزاب هستند، مطبوعاتي كه گرايش اصولگرا دارند و مطبوعاتي كه متكي به بودجه عمومي هستند و گرايش‌هاي چپ و راست در آنها ديده مي‌شود، افزايش تيراژ زمان انتخابات را نداشتند و هيچ روزنامه نايابي را طي سه هفته تبليغات نامزدهاي انتخاباتي در دكه‌هاي روزنامه‌فروشي نديدم. در صورتي كه در دوره‌هاي قبل اگر سراغ روزنامه‌يي در دكه‌هاي روزنامه‌فروشي مي‌رفتيم، آن روزنامه تمام شده بود.

با توجه به ارزيابي شما، چه دلايلي باعث شد كه در دوره انتخابات امسال، تيراژ مطبوعات افزايش پيدا نكند؟

شايد يكي از دلايل اين باشد كه مطبوعات حرفي براي گفتن نداشته و هيجاني هم براي رقابت مطبوعاتي در بين آنها وجود نداشته است. در واقع حرف‌هايي كه در تبليغات از سوي سياستمدارها گفته شد به هم نزديك نبود يعني، دستور كار مطبوعات با دستور كار سياستمدار (نامزدهاي انتخاباتي) و دستور كار مردم هم مي‌توانست موضوع متفاوت باشد و در عين حال اين سه دليل با هم منطبق باشد، اما من فكر مي‌كنم بين اين سه دوره تفاوت وجود داشت و يكسان نبودند و باعث شد تيراژ مطبوعات افزايش پيدا نكند. البته محدوديت كاغذ را هم مي‌توان به موارد گفته شده اضافه كرد، اما اين مورد مشكل اصلي نبود. تحزب عامل ديگري است كه بر مطبوعات ما حاكم است. در اصل تحزب وزنه سنگيني است براي مطبوعات كه بر بودجه دولتي متكي است و مانع به وجود آمدن رقابت بين مطبوعات شده است.

دروازه‌باني خبر، چگونه در ترميم جامعه مخاطبان يا افزايش مخاطبان به نشريه كمك مي‌كند؟

در اين سوال دروازه‌باني را بايد به عنوان مبنا قرار دهيم و بعد به دو حوزه ديگر يعني ارزش‌هاي خبري و برجسته‌سازي در اخبار بپردازيم. اين دو نظريه در حد آموزش در دانشكده‌ها براي روزنامه‌نگارها قرار داده شده است و مانند مكانيسم‌هاي دفاعي روزنامه‌نگاري در برابر گروه‌هاي سياستمدار كه همواره انتظار دارند مطبوعات بايد حرف آنها را بزنند، در جامعه عمل مي‌كنند.

در واقع ما از يك طرف شديدا نياز به اين داريم كه تيراژ مطبوعات شفاف شود يعني معلوم شود كه از هر روزنامه چند نسخه منتشر مي‌شود و آگهي‌دهنده‌ها چطور به مطبوعات كمك كنند و اينكه تيراژ مطبوعات به كمك آگهي‌ها بر چه اساسي بالا و پايين رود.

اگر اين شفاف‌سازي صورت بگيرد، مطبوعات مي‌توانند بخشي از درآمدشان را به تحقيق و مطالعه اختصاص بدهند.

از طرف ديگر، ما تعداد زيادي از فارغ‌التحصيلاني داريم كه مي‌توانند در زمينه «مخاطب‌شناسي» تحقيقات و پژوهش‌هاي زيادي انجام دهند و علايق و سلايق خواننده را در حوزه‌هاي مختلف مانند اقتصادي، سياسي، اجتماعي و... مشخص كنند. يعني اگر زماني خواننده براي گرفتن اخبار روز به دكه‌هاي روزنامه‌فروشي رفت، به آساني اخبار روز مثلا اقتصادي، سياسي را در يك نشريه دنبال كند و با تعدد تنوع روزنامه‌ها بر فرض مثال با 10 روزنامه ورزشي چندين روزنامه اقتصادي و... سردرگم نشود. در اين ميان اگر مطبوعات براساس اين دانش، دروازه‌باني و انتخاب اخبار و اطلاعات را انجام دهند، گام موثري در ترميم جامعه مخاطبان برداشته مي‌شود در غير اين صورت اين نشان مي‌دهد كه ما شناخت لازم و كافي را از خواننده نداريم و دروازه‌باني را براساس سليقه خودمان انجام مي‌دهيم.

منبع: روزنامه اعتماد

 
 

ارسال مطلب به:

Cloob del.icio.us  Digg    
 

 

 

 رسانه‌های جمعی | رسانه‌های اجتماعی | رسانه‌های دیجیتال | رسانه‌های شخصی | روزنامه‌نگاری | علوم ارتباطات | زندگی رسانه‌ای | تبلیغات | سازمان‌های رسانه‌ای | رویدادها

صفحه اول |
راهنمای روزنامه‌نگاران | راهنمای دانشگاه و آموزش | رسانه‌های اجتماعی | برچسب‌ها | پیوندها | نقشه ‌سایت | تبلیغات | درباره ما | RSS

 
 
صفحه اول
رسانه‌های جمعی
رسانه‌های دیجیتال
رسانه‌های شخصی
رسانه‌های اجتماعی
سازمان‌های رسانه‌ای
رویدادهای رسانه‌ای
زندگی رسانه‌ای
علوم ارتباطات
روزنامه‌نگاری
تبلیغات
 
خبرنامه

با وارد کردن ایمیل و مشترک شدن در خبرنامه، مطالب روزانه ارسال می‌شود

 

 

 

 
info-at-medianews.ir Feed Google Plus Twitter Facebook