در حالیکه در دولت قبلی تونس، عرصه عمومی در غیاب سیاست تعریف شده بود، رسانهها هم تحت کنترل دولت یک دست بودند. اما به نظر میرسد اتاق خبر در تونس از سه سال پیش تاکنون با تغییر رویه یک تصویر را در رنگهای مختلف به نمایش میگذارد.
هم اکنون در رسانهها بازار بحثهای داغ درباره مسابقات فوتبال یا ستارههای آکادمی بیشتر از انتخابات پیش رو و ترمیم مجدد دولت گرم است. قیامها در تونش این تصویر را تغییر داده است، فقط در حال حاضر، تونسیها به جای داشتن مطبوعات آزاد و سیاستهای ابتکاری انقلابی، مجموعهای از شایعات و تئوریهای توطئه را دنبال میکنند.
رسانه اصلی تونس نه تلویزیون است و نه مطبوعات: فیس بوک است. عبارت «در فیس بوک دیده شده است» به طور گستردهای استفاده میشود. این عبارت توسط افراد قلیانی، سیاستمداران پیشرو، رئیس جمهور یا حتی مادر بزرگ من کاربرد دارد. اما خطری که در این بین وجود دارد، انبوه ویدئوها و تصاویر به اشتراک گذاشته شده در این رسانه به همراه نظرات مغرضانه و گاهی همراه با اطلاعات نادرست است. این نظرات و اطلاعات اغلب توسط افراد بیکار بین ۱۶ تا ۲۵ سال نوشته میشود.
از طرف دیگر، واقعیت این است که بسیاری از تونسیها موضوعات سیاسی را در فیس بوک کشف میکنند و در واقع این محیط آموزشگاهی برای دانش سیاسی آنهاست. بنابراین، وقتی که دانشجویان دانشکده مطالعات خاورمیانه و آمریکا در علوم سیاسی با یادگیری تئوریهای پسا استعماری فارغ التحصیل میشوند و یا زمانیکه گفته میشود یکی از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد ارتباطات بین المللی دانشگاه استنفورد، پایان نامه خود را با نتیجه گیری واقع گرایانهای به پایان برد، اغلب تونسیها هم تحلیل تئوریهای توطئه خود را به پایان رساندهاند که در آنها، بازیگران اصلی در این صحنه را آمریکا، صهیونیسم، فراماسونری، ایران، گاهی اوقات ترکیه یا قطر معرفی میکنند.
به طور مثال به اتفاقهای بعد از ترور «چوکری بلید» فعال حقوق بشری تونسی نگاهی بیاندازید. نخستین گزارش در یکی از استتوسهای فیس بوک منتشر شد. و این ماجرا در این شبکه اجتماعی ادامه پیدا کرد به طوریکه شایعات درباره تعداد گلولههای استفاده شده و تعداد افرادی که درگیر این ماجرا وقتی که او کشته شد بودند افزایش پیدا کرد و در حال افزایش است.
تضاد سیاستهای تونس به راحتی در فیس بوک یافت میشود. بزرگترین صفحات فیس بوک و صفحههای پرنفوذ فیس بوکی در تونس اغلب طرفدار یا ضد دولت، طرفدار یا ضد اخوان المسلمین (النهضه) هستند. بنابراین در روز قتل، یک طرف، النهضه را متهم میکردند در حالیکه در طرف دیگر توطئه فرانسوی- الجزائری با ارتباطهایی از موساد را مطرح میشد و احتمال دست داشتن اعضای حزب بلید و حتی خانواده او در این ترور عنوان میشد. برخی حتی این موضوع را یک توطئه میدانستند. این گروه حتی معتقدند که بلید زنده است و کل این داستان برای اینکه تقصیر را به گردن اسلام گرایان بیاندازد طراحی شده است. آنها با استفاده از تصاویر صحنه جرم برای ثابت کردن تئوریهای خود تلاش میکردند.
آنچه در تونس رخ میدهد به طور مشابه در مصر، لیبی و سایر کشورهای تازه آزاد شده نیز اتفاق میافتد. رسانههای اجتماعی، در فضای دلسرد کننده مباحث سیاسی پیشین در آزادی رسانهها پیشرو هستند. فیس بوک، با این حال، در حال تبدیل شدن به یک سلاح عظیم از اطلاعات اشتباه است و که حتی برای ساکت کردن جامعه از آن استفاده میشود. سانسور و مجازات در جلوگیری از آزادی بیان کارگر نمیافتد. دولت جدیدی که انتخاب شده است باید پروپاگانداهای ملال آور را متوقف کند یا در ضد حمله آنها متوقف شود. اجرای کارگاههای محلی سیاسی و بحثهای آزاد، یک راه حل با ثبات است، اما این موضوع باید همراه با آموزش جامع برای روزنامه نگاران باشد تا حرفهایگری خود را بهبود ببخشند و مقالاتی جذابتر از نوشتههای فیس بوک برای شهروندان عادی ارائه کنند.
منبع: وبسایت خبرنگاران ایران