نام حمیدرضا خزایی به عنوان یكی از پیشكسوتان رادیو هنوز هم در ذهن و ضمیر بچههای رادیو قرار دارد. خزایی سمتهای مختلفی دارد اما شاید یكی از مهمترین سمتهای او كه هنوز هم یاد آن روزگار را با صمیمیت به زبان میآورد سمت مدیریت رادیوجبهه بود. رادیویی كه هدف آن اطلاعرسانی دقیق از جنگ و تهییج نیروهای رزمنده بود. در آن سالها كه تمام كشور درگیر یك جنگ تمامعیار بود، فقط رادیو بود كه توانست اطلاعات و اخبار جنگ را به صورت سریع به مردم برساند. خبرهایی با مارش نظامی كه یادآور پیروزیها در عملیاتها بود. هنوز صدای گوینده رادیو در حافظه جمعی بسیاری از ایرانیان وجود دارد كه میگفت: «شنوندگان عزیز توجه فرمایید، شنوندگان عزیز توجه فرمایید...» آن روزها گذشت و اینك كشور در ثباتی قرار دارد كه یاد و خاطره آن روزها در این دوران نهتنها لذتبخش بلكه شاید آموزنده نیز باشد. در این گفتوگو، جناب خزایی كه اینك در آستانه بازنشستگی است، پس از گذراندن سه دهه خدمت در رادیو به ذكر خاطرات و وقایع آن دوره میپردازد. او از راهاندازی شبكه رادیویی جبهه در سال 64، تلخیها و شادیهای جبهه، و یاد كسانی كه از میان رفتند و اینك نامشان در یادها مانده است، صحبت كرد.
به گمانم بازگشت به دوران جبهه نهتنها شاید برای شما قدری دشوار باشد بلكه یادآوری آن دوران برای مخاطبان ما نیز جذاب و شنیدنی باشد. از رادیوجبهه بگویید و اینكه انجام و سرانجام این رادیو چگونه بود و با چه هدفی راهاندازی شد كه توانست در آن سالها خاطرهیی به یادماندنی در ذهن مردم و رزمندگان به جا بگذارد؟
شاید حق با شما باشد اما آن روزها، روزهای عشق و نبرد بود و هر كسی در این كشور پهناور به اندازه سهم خود در جنگ شركت داشت. ما هم كه كارمان در رادیو بود سعی داشتیم در این رادیو نقش كسی را ایفا كنیم كه در جنگ شركت میكند اما این نقش هیچگاه نتوانست پا جای پای كسانی بگذارد كه به خیل عظیم شهدا پیوستند. اما یادآوری آن دوران مرا به سالهای بسیار دور و نزدیك سه دهه پیش میكشاند و باید به اوایل سالهای انقلاب برگردیم و خاطرات آن دوران را مرور كنیم. در آن سالها رادیو سراسری بود و رادیو قرآن هم بعدازظهرها برنامه داشت. همچنین رادیو دو هم بعضی صبحها درس حوزه و در روزهای جمعه نماز جمعه را پوشش میداد. البته این شبكه رادیویی همیشه فعال نبود. تا اینكه به مرور زمان رادیوهای تخصصی راه افتاد. در آن سالها رادیو سراسری بیشتر عملیاتهای رزمندگان را پوشش میداد. در دورانی كه جنگ در ركود بود فعالیتهای رزمندگان در شمال، شمال غربی و جنوب را از دست میدادیم، به همین دلیل سازمان صدا و سیما در آن سالها تصمیم گرفت رادیوجبهه را راهاندازی كند تا مخاطبان فعالیت رزمندگان را از دست ندهند. اسفندماه سال 1363 تحقیقات لازم برای راهاندازی این شبكه شروع شد و گروهی مسوولیت این كار را برعهده داشتند. در آن زمان پرسشنامههایی میان رزمندگان و برادران سپاه و ارتش توزیع و مصاحبههایی هم انجام شد. بعد از تكمیل شدن تحقیقات، مسوولان سازمان صدا و سیما به این نتیجه رسیدند كه بهترین ساعت برای برنامههای رادیوجبهه از ساعت 8:30 صبح تا ساعت 11:30 ظهر بود و این شبكه آبانماه سال 1364 با سه ساعت برنامه راهاندازی شد. رادیوجبهه قرار بود ضمن اطلاعرسانی از جبهه، منجر به افزایش اطلاعات علمی، فكری، سیاسی و عبادی مخاطبان و رزمندگان شود. علاوه بر آن برای خنثیسازی جنگهای روانی دشمن و ایجاد هیجان در رزمندگان نقش موثری داشت. البته در زمان عملیاتها طول موج رادیوسراسری و رادیو جبهه یكی میشد تا همه مردم در جریان عملیاتها قرار بگیرند.
چرا رادیو با تاخیر شروع به كار كرد؟ جنگ در سال 60 شروع شد و رادیو چهار سال بعد فعالیتش را آغاز كرد.
اغلب تصور میكردیم كه جنگ امروز و فردا تمام میشود و باورمان نمیشد كه این جنگ تا این اندازه طولانی شود. لذا جنگ به یك حالت فرسایشی دچار شده بود و ما نیز به شكل قطعی متوجه شدیم كه جنگ به این زودیها تمام نمیشود لذا رادیو را در سال 64 راهاندازی كردیم.
و سرانجام شما شدید مدیر رادیوجبهه؟
بله... ما جزو نخستین نیروهایی بودیم كه بعد از انقلاب در رادیو فعالیت میكردیم. در آن زمان هم برای مدیریت این شبكه چند نامزد بود تا اینكه من انتخاب شدم.
رادیوجبهه را مردم سراسر ایران میتوانستند دریافت كنند؟
مردم تهران از طریق موج FM میتوانستند این شبكه را دریافت كنند. شهرستانهای كرمانشاه، اهواز و خطوط مرزی میتوانستند سیگنالهای این شبكه را دریافت كنند، اما فركانس محدود بود و همه كشور نمیتوانستند این شبكه را داشته باشند. البته در زمانهای خاص و عملیاتها طول موج رادیو بیشتر میشد تا مردم كل كشور از اخبار جنگ باخبر شوند.
رادیوجبهه تا چه سالی فعالیت كرد؟
مدتی بعد از قطعنامه 598 تعطیل شد یعنی سال 1367. البته خبر قطعنامه بدترین خبری بود كه ما از رادیو پخش كردیم. تمام تصور ما پیروزی قطعی در جنگ بود اما خبر قطعنامه به تعبیر حضرت امام جام شوكرانی بود.
چرا بعد از قطعنامه این شبكه تعطیل شد. میتوانست به شكلی دیگر و با ساختاری جدید به فعالیتش ادامه دهد؟
در آن سالها رادیو سراسری برنامههای متنوعی همچون خانواده در جنگ و... تهیه و پخش میكرد و بعد از آن رادیوهای تخصصی به مرور راهاندازی شدند، به همین دلیل شبكههای دیگر جایگزین شدند. البته ادامه این رادیو دیگر وجاهت هویتی هم نداشت چراكه این رادیو فقط برای دوران جنگ بود.
با توجه به اینكه در آن سالها امكان ارتباطات مثل الان نبود، چگونه گزارشها از جبهه تهیه و پخش میشد؟
تهیه و تایید اخبار توسط ستاد تبلیغات جنگ صورت میگرفت. این ستاد كه نمایندگانی از ارتش و سپاه و صدا و سیما در آن حضور داشتند پس از تایید و مهر اخبار به سمع شنوندگان رسانده میشد. اگرچه آن موقع ارتباطات مثل الان نبود، نه اینترنت بود و نه موبایل. فقط خط تلفن، یك خط رفت و برگشت ماهواره و تلكس، به همین خاطر گزارشها تهیه و با هواپیما و قطار برایمان ارسال میشد. وجود چنین مسائلی كار را دشوار میكرد.
آیا برنامه زندهیی هم از خط مقدم داشتید یا كسانی در خط بودند؟
گزارشگران ما در خط مقدم بودند اما به ندرت امكان پخش زنده بود و اگر هم چنین اتفاقی صورت میگرفت فقط با بیسیم بود.
گزارشگران رادیو جبهه چه كسانی بودند؟
اكبر اوریی، مجید جیرانپور، محمدرضا نظاماسلامی، اسماعیل براری، احمد طبعی، مهدی فوادیان، عباس سنجری، شهید اكبر سعیدی، اردشیر تفقدراد و محمد امامجمعه گزارشگرانی بودند كه به نوبت به جبهه میرفتند.
رادیو جبهه بیشتر گزارشمحور بود؟
قاعدتا بله، بیشتر گزارشمحور بود. در برخی مواقع ما حتی از مراكز كمك میگرفتیم تا اگر كمبودی در گزارش داریم، جبران كنیم. گزارشگران نقش مهمی را ایفا میكردند. بچههای رادیو گزارشهای مختلفی از خطوط مقدم تهیه میكردند. شاید باورتان نشود اما گاهی گزارشگر گزارش خودش را میداد و دقایقی بعد از مصاحبه با رزمنده، اعلام میكرد این رزمنده به مقام شهادت نائل شده است. آن سالها روی ماشینها بلندگو نصب شده بود و برنامههای این شبكه به گوش رزمندگان میرسید و گزارشهای خطوط مقدم را هم مردم میشنیدند.
از بچههای رادیو جبهه كسانی بودند كه شهید شده باشند؟
بله، عباس برهانی و اكبر سعیدی از جمله كسانی بودند كه شهید شدند.
گویندگان خاصی در رادیو جبهه فعالیت داشتند، چرا فقط از گویندگانی خاصی استفاده میكردید؟
مهران دوستی، محمد حسنی نورشاهی، محمود كریمی، علیرضا كریمی، علیرضا معینی و نصرتالله اكبری گویندگان این شبكه بودند. همانطور كه اشاره كردم یكی از اهداف رادیو جبهه تهییج رزمندگان بود، بنابراین باید گویندگانی صحبت میكردند كه صدای حماسی و قدرت بیان بالایی داشته باشند تا بتوانند متون را حماسی بخوانند، به همین دلیل گویندگان محدودی بودند و آنها زمانی كه عملیاتها شروع میشد هیجانسازی خوبی میكردند تا رزمندگان آماده شوند. در واقع رادیو جبهه برای اطلاعرسانی، تهییج نیروها و ایجاد پیوند عاطفی و پل ارتباطی بین نیروها بود. البته باید یادی هم از تهیهكنندگان این شبكه همچون ایرج برخوردار، محمود كربلایی، فرهنگ جولایی، محمدمهدی سدیسی و... كنم.
آیا شده بود كه رسانههای خارجی از رادیو جبهه اخباری را نقل كنند؟
نه، رادیو جبهه فقط در طول موج افام پخش میشد و اگر رسانههای خارجی اخباری را نقل میكردند به نقل از رادیو جبهه بود.
در آن سالها استقبال رزمندگان از راهاندازی رادیو جبهه چگونه بود؟
آنها استقبال خوبی داشتند، حتی ما برایشان رادیو ترانزیستوری میفرستادیم. مردم هم این كار را انجام میدادند. در آن سالها روی ماشینها بلندگو نصب شده بود و برنامههای این شبكه از طریق بلندگو به گوش رزمندگان میرسید و گزارشهای خطوط مقدم هم به سمع مردم میرسید. رادیو جبهه تجربه جدیدی بود. باید تاكید كنم در رادیو یك نفر كار نمیكند، بلكه یك گروه فعالیت میكنند و در آن سالها ما سعی میكردیم گزارشهای مطلوبی از خطوط مقدم تهیه و پخش كنیم.
آن موقع حضرت امام زنده بودند، آیا شده بود نظر خاصی را درباره رادیو جبهه اعلام كنند؟
به شخص بنده هیچ دستوری از ایشان ابلاغ نشده بود. اما امام رادیو جبهه را میشنیدند و نظراتشان را توسط مرحوم حاج احمد آقا به سازمان اعلام میكردند.
رادیو در دوران جنگ چه جایگاهی در میان مخاطبان داشت؟
عصر طلایی رادیو در دوران انقلاب بود. رادیو در دوران دفاع مقدس توانست اوج استحكام و انسجام خودش را تجربه كند و گویندگان خوب را شناسایی كند. در آن سالها به یاد دارم برخی گویندگان با اشك چشم مطالب را اجرا میكردند. برخی مواقع اشك آنها از سر شوق بود و گاهی به خاطر مظلومیت بچهها بود. رادیو جبهه مركز عملیات روانی در دوران جنگ بود و احساسات مردم به رزمندگان و بالعكس منتقل میشد. در زمان جنگ مردم خیلی با رادیو همدل بودند و به پیشرفت كار ما كمك میكردند. مردم به رادیو اعتماد داشتند و مشكلاتشان را مطرح میكردند. آنها پشتیبان ما بودند و به ما اطمینان داشتند. در مجموع، مردم از طریق رادیو به جنگ نگاه میكردند و ارزشهای جنگ و جهاد را از طریق رادیو درك میكردند.
رادیو در دوران جنگ تجارب مختلفی كسب كرد؟
بله، تجربیات به شكلهای متفاوت بود. رادیو در دوران جنگ یك نوع مدیریت بحران با شیوه تكلیفگر بود. نویسندگان، شاعران و... همه سعی میكردند تكلیف خودشان را ادا كنند. تاریخ تبلیغات رسانهیی دوران دفاع مقدس با هدف پاسخگویی به نسلهای آینده یك ضرورت است و باید حفظ شود.
بهترین و بدترین خبری كه از رادیو پخش كردید چه بود؟
پیروزی خرمشهر بهترین خبر و پذیرش قطعنامه بدترین خبر بود.
منوچهر دین پرست
منبع: روزنامه اعتماد