تبلیغات در مدیانیوز

 

آخرین اخبار


- چرا «اکونومیست» نداریم؟
- پشت‌ پرده تجارت «لایک» و «فالو» در ایران
- کتاب جدید: سیاست‌گذاری و مدیریت رسانه
- سه دایره روزنامه‌نگاری بحران
- کتاب جدید: سیاست‌ و رسانه در دموکراسی‌های نو ظهور
- برگزاری کنفرانس بین‌المللی روزنامه‌نگاری، تبلیغات و مطالعات رسانه در تایوان
- برگزاری کنفرانس اروپایی رسانه، ارتباطات و فیلم در انگلیس
- کتاب جدید: دین و مبانی ارتباطات
- رسانه‌هایی که حضورشان در نمایشگاه مطبوعات قطعی شد
- رابطه فیس‌بوک و آژانس‌های جاسوسی آمریکا زیر ذره‌بین اروپا

 

گروه خبری: وب اجتماعی

تاریخ ارسال: شنبه، 4 شهریورماه 1391  

 

رونقی که رسانه‌های اجتماعی به کسب‌وکار دادند

 
 

گفت‌وگو با دکتر یونس شکر‌خواه  

 
 

انتخاب دکتر یونس شکر‌خواه برای صفحات فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات ماهنامه همشهری اقتصاد شاید کمی غیر‌متعارف به نظر بیاید؛ چراکه او را به عنوان روزنامه‌نگار، عضو هیات علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران و عضو هیات‌مدیره انجمن ایرانی مطالعات جامعه اطلاعاتی می‌شناسیم و صد البته در نگاه اول شاید صفحات اقتصادی جایی برای یک استاد علوم ارتباطات اجتماعی باز نکرده باشند، اما اگر کمی به مقوله ارتباطات در دنیای امروز عمیق‌تر نگاه کنیم، خواهیم دید که اقتصاد نیز قدرت خود را در عرصه ارتباطات گسترانده و فضاهای ارتباطی را نیز به خوبی درنوردیده است.

همزمانی نگارش این گزارش با روز رسانه‌های اجتماعی بهانه خوبی بود تا از نظرات استاد در خصوص فضای کسب‌وکار در رسانه‌های اجتماعی نیز با خبر شویم. وی در کل معتقد است ظرفیت‌های بالقوه‌ای که در رسانه‌های اجتماعی نهفته است اگر شناسایی شود می‌تواند در بخش‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی فرصت‌های جدیدی را در جهت دستیابی به افق ایران ۱۴۰۴ فراهم کند. گفت‌وگوی همشهری اقتصاد با او را در ادامه می‌خوانید.

* بزرگ‌ترین و در واقع مهم‌ترین رسانه‌های اجتماعی کی و چگونه متولد شدند؟

اگر بخواهیم به تاریخچه این نوع رسانه‌ها مثل تولد یک قارچ نگاه کنیم؛ در پاسخ به پرسش شما می‌توانم بگویم تولد آنها را می‌توان تا حدودی با پیدایش سایت ژئوسیتیز (Geocities) همزمان دانست و این سایتی بود که در اواسط دهه ۱۹۹۰ متولد شد در سال‌۱۹۹۴٫ و من خاطرم هست که لوگوی این سایت حرف g انگلیسی بود و گاه و بیگاه یک ساختمان هم کنارش ظاهر می‌شد و به کاربران اجازه می‌داد تا خانه خودشان را به طور رایگان در این وب‌سایت بنا کنند و اسم شهرها در این سایت در واقع براساس نوع فعالیت کاربران بود؛ آنها که مثلا به سینما علاقه‌مند بودند در ‌هالیوود مستقر می‌شدند و علاقه‌مندان به مباحث کامپیوتری در دره سیلیکون؛ به دیگر زبان، این سایت نوعی سرویس‌دهی برای ایجاد وب‌سایت شخصی روی دامنه ژئوسیتیز بود. فعالیت این سایت که کاربرانش از مرز ۳۰میلیون هم گذشت و در واقع روی سکوی سوم از لحاظ تعداد کاربر در زمان خودش ایستاد؛ بعدها متوقف شد، یعنی یاهو آن را خرید و مسدودش کرد و الان فقط شعبه ژاپنی آن به عنوان یک شرکت میزبانی وب هنوز فعال است. اتفاق مرتبط دیگر در زمینه حرکت به سوی رسانه‌های اجتماعی بروز وبلاگ‌ها بود. اصطلاح وبلاگ برای نخستین بار در سال‌۱۹۹۷ مطرح شد که الان هم هستند و فعالیت‌های وبلاگی و میکروبلاگی مثل توئیتر؛ کماکان به مثابه گونه‌ای از رسانه‌های اجتماعی محسوب می‌شوند. اتفاق تاریخی دیگر در این زمینه به وجود آمدن دانشنامه آزاد ویکی‌پدیا بود که هرکی می‌تواند به نوشتن یا ویرایش نوشتار در آن بپردازد. ‌این دانشنامه آنلاین هم که از سال‌۲۰۰۱ پا به میدان گذاشت گونه دیگری از رسانه اجتماعی است که بر پایه همکاری‌ دسته‌جمعی برای تولید محتوا برپا شده است.از این سال‌ به بعد مای اسپیس (Myspace) می‌آید یعنی در سال‌۲۰۰۲ و همین‌طور شبکه امریکایی دوست‌یابی ‌ای‌او‌ال (AOL) و اورکات (Orkut) ؛ بعد در سال‌۲۰۰۳ لینکداین (LinkedIn) که تقریبا حرفه‌ای‌تر و تجاری هم هست به میدان می‌آید که اینها البته وب‌سایت‌های شبکه‌های اجتماعی هستند و بعد هم در سال‌۲۰۰۴ نوبت به فیسبوک و فلیکر (Flickr) که این دومی از ژانرهای تصویری رسانه‌های اجتماعی است و فقط در عرصه عکس به مدیریت و به اشتراک‌گذاری رو آورد یا بعد مدل خبری‌تر این رسانه‌ها یعنی دیگ (Digg) که رسانه اجتماعی خبری بود می‌آید تا می‌رسیم به دو سال‌ بعد که توئیتر (Twitter) مطرح می‌شود و بعد این گوگل بود که با چند سال‌تاخیر در سال‌۲۰۱۰ یک تجربه ناموفق را در ارتباط با سرویس جی‌میل در قالب یک شبکه اجتماعی به نام باز (Buzz) راه‌اندازی کرد و بعد در رقابت با همین فیسبوک به گوگل پلاس پرداخت.

* حضور ایرانیان در فضای رسانه‌های اجتماعی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

متاسفانه پژوهش‌های چندانی در این زمینه صورت نگرفته است و با توجه به فیلتر برخی از گونه‌های جهانی این نوع رسانه‌ها در ایران، اطلاعی از جمعیت‌نگاری ایرانی آن در دسترس نیست و آمار رسمی هم از چند و چون مدل‌های ایرانی رسانه‌های اجتماعی در دست نیست یا من برنخورده‌ام.

* با این وجود رسانه‌های اجتماعی در پیشبرد توسعه اقتصادی کشورها هم وارد شده‌اند، در ایران نقش آنها را چطور می‌بینید؟

اینکه این رسانه‌ها در توسعه اقتصادی و در عرصه تجارت و اقتصاد وارد عمل شده‌اند تردیدی نیست؛ اما باز متاسفانه آمار یا جنبه‌های ایرانی این اتفاق را من سراغ ندارم. شما سری به کریگزلیست (craigslist) بزنید تا ببینید چطور می‌شود ‌میلیون‌ها فرصت خرید و فروش را در آسیا؛ اقیانوسیه، خاورمیانه و آمریکا و آمریکای‌لاتین و کانادا دید که به صورت شهر به شهر فهرست شده‌اند. این رسانه اجتماعی چیزی شبیه به نیازمندی‌های روزنامه همشهری است البته در یک کلاس جهانی و نه کشوری. یا توجه کنید به جنبه ترافیک این رسانه‌ها از نظر تعداد کاربران و اینکه فرضا یک شرکت در آنجا برای خودش به تبلیغ بپردازد یا خدمتی را معرفی کند یا محصولی را مطرح سازد و فقط بخشی از مثلا ۸۰۰‌میلیون کاربر فیسبوک را متوجه کالا یا سرویس خود کند. الان ابزارهای عدیده‌ای برای ‌اندازه‌گیری میزان نفوذ شرکت‌های تجاری و اقتصادی در رسانه‌های اجتماعی به وجود آمده که میزان کاربرد آنها دال بر گسترش فعالیت‌های تجاری در این‌گونه از رسانه‌هاست به طوری‌که می‌توان گفت این رسانه‌ها بازتعریف فعالیت‌های تجاری و اقتصادی را به یک ضرورت انکار‌ناپذیر تبدیل کرده‌اند و تجارت الکترونیک بازتابی از همین مقوله است و گرانی سهام فیسبوک هم بازتاب دیگری از همین امر است. حتی بانک جهانی هم در وب‌سایت خودش بخشی را به طور ویژه به تکنولوژی‌های ارتباطی و اطلاع‌رسان اختصاص داده است و اسناد مرتبط با این عرصه را در چارچوب توسعه پایدار اقتصادی در همین بخش قرار می‌دهد.

* با این حال به نظر شما، آیا رسانه‌های اجتماعی می‌توانند در رونق کسب‌وکار شرکت‌ها نقش بازی کنند؟

بله، حتما می‌توانند. من نشانه پرسش شما را استفاده فزاینده شرکت‌های بزرگ از ابزارهای وب۲ نظیر شبکه‌ها و رسانه‌های اجتماعی می‌دانم چراکه آنها از این طریق صدای مشتری را به طور واضح از این رسانه‌ها می‌شنوند. جایی خواندم که مسئولان شرکت دل (Dell) گفته بودند برای محصولاتشان ۱۷هزار ایده از رسانه‌های اجتماعی گرفته‌اند. پس به این ترتیب وقتی شرکت‌ها از رسانه‌های اجتماعی بهره‌مند می‌شوند اقتصادهای ملی هم جان می‌گیرند؛ به نظرم اگر فقط به شرکت‌های سازنده موبایل دقت کنیم به سرعت می‌فهمیم چرا این ابزارهای سیار و غیر‌وابسته به مکان؛ اساسا دارند با شبکه و رسانه‌های اجتماعی همگرا می‌شوند یا دقت کنید به رشد پدیده پردازش ابری در فضای سایبر که این هم علامت آشکار دیگری بر روندهای آتی در این فضاست.

* چگونه می‌توان از رسانه‌های اجتماعی در بنگا‌ه‌های اقتصادی بهره جست؟

برای پاسخ به پرسش شما امروز ادبیات بسیار گسترده‌ای در این عرصه شکل گرفته است. فقط کافی است کمی در این زمینه جست‌وجو کنید. ببینید من فقط در عرصه تخصصی خودم که ارتباطات است؛ که البته متخصص هم نیستم فقط این کار را کمتر از بقیه کارها خراب می‌کنم! یک مثال می‌زنم احتمالا کلمه اپلیکیشن در این روزها که بازار تبلت و اسمارت موبایل‌ها داغ است؛ زیاد به گوشتان خورده‌ است؛ تبلت‌ها و اسمارت موبایل‌ها هم مثل کامپیوترها دارای نرم‌افزارهای مختلف هستند ولی نرم‌افزارهای این دستگاه‌های جدید و قابل حمل را اپلیکیشن یا به اختصار اپ (App) می‌گویند که برای استفاده کاربر نهایی طراحی می‌شود. ما الان در همین زمینه شاهد یک اقتصاد تازه شده‌ایم که خودش را با عبارت «اقتصاد اپ» یا App Economy به جهان معرفی و بیش از ۲۰۰ هزار شغل هم در جهان ایجاد کرده است.

* در بحث دانش تخصصی چطور؟ رسانه‌های اجتماعی می‌توانند در ارتقای دانش تخصصی فعالان اقتصادی نقش بازی کنند؟

پاسخ من این است، از آن‌جایی که رسانه‌های اجتماعی به طور همزمان؛ هم دارند نحوه استفاده از وب و هم تجارت در وب و هم چگونگی تجارت با وب را تغییر می‌دهند؛ مدیران و فعالان اقتصادی هم ناچار به ارتقای دانش خود می‌شوند و باید تصمیم بگیرند که باز هم می‌خواهند با مشاغل کارمندی یقه سفید و کارگری یقه آبی کار کنند یا باید برای رسیدن به یقه طلایی‌ها؛ آداب ارتباط و زبان و کار با آنان را هم در فضای سایبر بیاموزند. من فکر می‌کنم وقتی شما به نان احتیاج دارید و زبان همسایه را نمی‌دانید شما باید بروید زبانش را بیاموزید تا بتوانید در بزنید و بگیرید.

* درآمدهای رسانه‌های اجتماعی چه میزان است و اصلا می‌توان آینده‌ای اقتصادی برای آنها متصور شد؟

مطمئن باشید که این درآمدها بسیار بالاست. شما می‌توانید در یک مغازه بنشینید تا مشتری بیاید یا پشت کیبورد بنشینید و به مغازه یا بیزینس خود جنبه‌ای جهانی بدهید. هیچ‌کس در مورد سودآوری بسیار متفاوت دومی تردیدی ندارد حتی در نظر بگیرید همین سوپر مارکت‌ها یا پیتزا‌فروشی‌های تهران را که دلیوری دارند و مقایسه کنید درآمدشان را با آنها که دلیوری ندارند.

حالا به‌خصوص مردم هم دارند در همه جا به سفارش آنلاین عادت می‌کنند. من مطمئن هستم که فروشگاه‌های شهروند هم به خوبی به همین نتیجه رسیده‌اند وگرنه سیستم فروش آنلاین‌شان را راه‌اندازی نمی‌کردند. مثال دیگر اینکه مگر مایکروسافت شرکت کوچکی است؟ چرا این شرکت بزرگ گلوبال بخشی از سهام فیسبوک را می‌خرد و اساسا باید پرسید اگر رسانه‌های اجتماعی سودآور نیستند چرا همین فیسبوک به بازار سهام پیوست و مردم سهامش را خریدند. من حدس می‌زنم دوران‌ گذار به رسانه‌های اجتماعی برای بخش‌هایی هم ممکن است متضمن مخاطرات اقتصادی باشد که اقتصاددانان حتما می‌توانند به گمانه‌زدن در این زمینه و ترسیم دقیق‌تر فرآیندهای پیش رو بپردازند.

سارا كروبی
منبع: همشهری اقتصاد، شماره پنجم، مرداد ماه ۱۳۹۱

 
 

ارسال مطلب به:

Cloob del.icio.us  Digg    
 

 

 

 رسانه‌های جمعی | رسانه‌های اجتماعی | رسانه‌های دیجیتال | رسانه‌های شخصی | روزنامه‌نگاری | علوم ارتباطات | زندگی رسانه‌ای | تبلیغات | سازمان‌های رسانه‌ای | رویدادها

صفحه اول |
راهنمای روزنامه‌نگاران | راهنمای دانشگاه و آموزش | رسانه‌های اجتماعی | برچسب‌ها | پیوندها | نقشه ‌سایت | تبلیغات | درباره ما | RSS

 
 
صفحه اول
رسانه‌های جمعی
رسانه‌های دیجیتال
رسانه‌های شخصی
رسانه‌های اجتماعی
سازمان‌های رسانه‌ای
رویدادهای رسانه‌ای
زندگی رسانه‌ای
علوم ارتباطات
روزنامه‌نگاری
تبلیغات
 
خبرنامه

با وارد کردن ایمیل و مشترک شدن در خبرنامه، مطالب روزانه ارسال می‌شود

 

 

 

 
info-at-medianews.ir Feed Google Plus Twitter Facebook