تبلیغات در مدیانیوز

 
راهنمای آنلاین روزنامه‌نگاران
 
دوره‌های دانشگاهی رسانه و ارتباطات
 

--------------------------------------------
mevlana rumi
Jalaluddin Mohammad (Rumi), the Persian Sufi poet and Mystic
--------------------------------------------
مطالعات فرهنگی و رسانه‌ای
مطالعات فرهنگی، مطالعات رسانه‌ای، مطالعات ارتباطی
--------------------------------------------

 

آخرین اخبار


- روزنامه‌نگاری شهروندی، محصول فناوری اطلاعات
- انسان در عصر رسانه
- بنیان‌گذار گوگل: فیس‌بوک کاربرانش را گروگان گرفته است
- حکومت آندروید، سقوط سیمبین
- جایزه وبی در دستان برندگان جا گرفت
- رسانه بیمار نمی‌شود
- انتشار کتاب: اقتصاد رسانه، نظریه و كاربرد
- مایکروسافت شبکه اجتماعی «سوشیال» را راه‌اندازی کرد
- اعلام ظرفیت ۴۳ نفره برای دکتری مجموعه علوم ارتباطات
- ۲۰ درصد ترافیک وب در اختیار تبلت‌ و تلفن‌ هوشمند

 

گروه خبری: روزنامه‌نگاری شهروندی

تاریخ ارسال: یکشنبه، 7 خردادماه 1391  

 

روزنامه‌نگاری شهروندی، محصول فناوری اطلاعات

 
 

گفت‏‌وگو با دکتر هادی خانیکی  

 
 

در جامعه‏ای زندگی می‏کنیم که اطلاعات، ارزش بیشتری از دانش دارد. جامعه اطلاعاتی، جامعه رسیدن به داده‏هاست. روزنامه‏نگاری شهروندی از مظاهر همین جامعه است که برای تحقق آرمان خواستاران اطلاعات، گام‏های بزرگی برداشته. بی‏زمانی و بی‏مکانی، با گسترش روزنامه‏نگاری شهروندی، دیگر یک رویا نیست. این پدیده تازه، همان قدر که نوید روزهای خوش پشت سرگذاشتن محدودیت ها را می‌دهد، مبهم و ناشناخته هم هست. چه تعریفی از روزنامه‏نگاری شهروندی وجود دارد؟ آیا روزنامه‏نگاری شهروندی رقیب روزنامه‏نگاری جریان اصلی است؟ آینده با وجود روزنامه‏نگاری شهروندی، چگونه خواهد بود؟ این‏ها سئوالاتی است که در گفت‏وگویی صمیمی، از دکتر هادی خانیکی، استادیار علوم‏ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، پرسیدم. بخش اول از سلسله مصاحبه با دکتر خانیکی در مورد روزنامه‏نگاری شهروندی را در ادامه می‏خوانید.

***

* در مصادیقی که درباره روزنامه‏نگاری شهروندی وجود دارد، گاهی اسم ویکی لیکس را بواسطه گفتمان متفاوتی که از جریان اصلی دارد می‏بینیم، و گاهی وبلاگ‏های شخصی که نویسندگان غیرحرفه‏ای دارند. درکل ابهامی در مورد این‌که آیا این مصادیق می‏توانند ذیل روزنامه‏نگاری شهروندی باشند یاخیر وجود دارد.

اصطلاح روزنامه‏نگاری شهروندی یک اصطلاح جدید است و طبیعتا متاثر از تحولات حوزه ارتباطات و فناوری است. اگر این اصطلاح را تعریف کنیم، این ابهامی که می‌گویید، رفع خواهد شد. من به نمونه‏هایی از روزنامه‏نگاری شهروندی در عصر حاضر اشاره می‏کنم که به طور قطع، قبل از شکل‏گیری جامعه اطلاعاتی هم می‏توان مثل آن‏ها را پیدا کرد. من هم این را نفی نمی‏کنم که برای هر پدیده تازه در جامعه مدرن چه در این حوزه و حوزه‏های دیگر، می‏توانید شبیهی در حوزه سنت هم پیدا کنید، که البته این شباهات لفظی و یا مشابهت‏های کارکردی نمی‏تواند در برگیرنده یک پدیده باشد. مثلادر مورد واژه های مشترک و مربوط به روزنامه، عنصری شعری دارد که می‏گوید:

به روزنامه ایام در همه پیداست
اگر بخواهی دانست روزنامه بخوان.

هدف از راه‏اندازی روزنامه در قرن حاضر، این است که آگاهی مردم را بالا ببریم چون دانستن حق مردم است. عنصری هم واژه روزنامه را در شعرش آورده. آیا می‏توانیم نتیجه بگیریم که او هم این حق را به رسمیت شناخته؟ درصورتی که در بررسی تاریخی می‏بینیم، روزنامه‏ای که عنصری منظورش هست بیشتر ناظر به ثبت وقایعی است که حکومت‏ها داشتند و وقایع نویسی با روزنامه نگاری فرق دارد. برای این‌که ببینیم روزنامه‏نگاری شهروندی چیست، طبیعتا باید رسانه‏های شهروندی را مورد بررسی قرار بدهیم. این رسانه‏ها ایجاد شدند که روزنامه‏نگاری شهروندی متولد شده است. فکر می‏کنم که باید برگردیم به حدود 12 سال پیش. بیش از یک دهه است که این اصطلاح در ادبیات روزنامه‏نگاری و در ارتباطات وارد و تعریف شده و بوجود آمده. در دهه گذشته، وقایعی اتفاق افتاد که منجر به جا افتادن این تعریف شد و ابزاری که روزنامه‏نگاری شهروندی را شکل داد، به این فرایند کمک کرد. یکی از مشهورترین پدیده‏هایی که منجر به توجه بیشتر به روزنامه‏نگاری شهروندی شد، ماجرای سقوط هواپیمایی است که از فرودگاه نیویورک بلند شده و پرواز می‌کند، اما 2 دقیقه بعد دچار سانحه می‏شود، چون یک پرنده داخل موتورش رفته بود. هشت دقیقه بعد هم خلبان با مهارت هواپیما را روی رودخانه می‏نشاند و 155 نفر همه جان سالم به در می‏برند. یعنی ده دقیقه بعد از پرواز فرود می‏آید. هشت دقیقه بعد از سقوط، یکی از مسافران که در قایق نجات نشسته بود، از هواپیمای ساقط شده به کمک موبایلش عکسی را می‏گیرد و چند دقیقه بعد، این عکس روی یکی از پایگاه اینترنتی منتشر می‏شود. دوازده دقیقه بعد هم، در نیویورک تایمز چاپ می‏شود. سرعت انتشار خبر و عکس نسبت به بقیه و این‌که این عکس توسط چه کسی گرفته شده و این خبر توسط چه کسی تهیه شده، تفاوت اصلی هست که این نوع روزنامه‏نگاری را از روزنامه‏نگاری متعارف یا روزنامه‏نگاری جریان اصلی نشان می‏دهد. اگر به تجارب روزنامه‏نگاری حرفه‏ای در ایران نگاهی بیندازیم، می‏بینیم که روزنامه‏های حال حاضر، نسبت به گذشته چقدر پیشرفت کرده‏اند و حالا روزنامه‏نگاری شهروندی ازآن‏ها، خیلی سریع‏تر عمل می‏کند.

در روزنامه کیهان برای این‌که اخبار کنکور را به موقع منعکس کنند، به هزینه روزنامه چند نفر برای شرکت در آزمون، ثبت‏نام می‏کردند. این افراد در ساعت‏های مختلف از جلسه بیرون می‏آمدند تا سوالات را در روزنامه آن روز منتشر کنند. می‏بینید که از نظر سهولت کار و سرعت کار چقدر تفاوت بین روزنامه‏های امروز و کیهان آن روز وجود دارد. این تغییر ظرف چند دهه رخ داده و اولین چیزی را که نشان می‏دهد این است که یک آدم غیر حرفه‏ای با موبایلش عکسی را فرستاده، درحالی‌که آن زمان یک حرفه‏ای کنکور می‏دهد تا بتواند خبرش را منتشر کند. حالا در مورد خبر هواپیما، می‏بینید که عده‏ای از نیویورک تایمز هم سریع‏تر شده‏اند. اگر تایمز می‏خواست این خبر را بلافاصله منتشر کند، باید عکاس حرفه‏ای‏اش را می‏فرستاد. مدت زیادی طول می‏کشید تا گروه تایمز به محل حادثه می‏رسیدند. باید از حصارهای امنتیتی پلیس می‏گذشتند. این‌که چقدر اجازه تصویربرداری داشتند و این‌که چه مدت طول می‏کشید تا به محل برسند، آیا حادثه در منطقه ممنوعه است یا نه؟

این ها نشان می‏دهد که یک پدیده تازه‏ای رخ داده که این پدیده تازه، نوعی از روزنامه‏نگاری را بوجود آورده است که البته در تقسیم بندی‏های بعدی که دربحث شماست می‏توانید آن را رقیب رونامه‏نگاری حرفه‏ای بدانید یا مکمل و همکارش. به نظرمن متغیر اصلی که این نوع روزنامه‏نگاری را بوجود آورده است، متغیر فناورانه و تکنولوژیک است. جهان وارد جامعه اطلاعاتی شده و رسانه‏های شهروندی و شهروندانِ روزنامه‏نگار محصول این جامعه اطلاعاتی هستند که با فناوری‏های جدید رسانه‏ای پیوند دارند. نتیجه این پیوند در چرخه تولید خبر، رد کردن محدودیت‏هاست. پس می‏توان گفت رسانه‏های شهروندی و شهروندان روزنامه‏نگار یک بخشی از جامعه اطلاعاتی هستند که خودش یک پدیده تازه است و با فناوری‏های جدید رسانه‏ای پیوند دارد. در ضمن در چرخه تولید و نشر خبر می‏توانند محدودیت‏های اجتماعی اجرایی فرهنگی سیاسی و فناورانه را پشت سر بگذارند. برای همین است که به عنوان رسانه‏های جایگزین مطرح می‌شوند. حالا می‏توانید بگویید این رسانه‏ها قبل از جامعه اطلاعاتی هم بودند. من نظر شما را تایید می‏کنم. می‏توانید بگویید یک زمانی در انقلاب ایران رسانه جایگزین کاست درمقابل تلویزیون بود که پیام‏های امام را پخش می‏کرد. یا اعلامیه‏ها، دیوار نوشته‏ها و ...همه می‏توانسنند به عنوان رسانه‏های جایگزین و شهروندی هم مطرح شوند. آن‏ها در تعریف ما از رسانه شهروندی می‏گنجند چون ایجاد کننده‏هایشان حرفه‏ای نیستند. یعنی تمام کسانی که روی دیوارها شعار می‏نویسند یا نوارها را تکثیر می‏کنند، حرفه‏ای نبودند اما بر رسانه جریان اصلی مثل تلویزوین و مطبوعات غلبه کردند. در عین حال نمی‏توانید نفی کنید که رسانه‏های تازه، از قدرت فناورانه بالاتری برخوردار هستند.

* به چه اعتباری روزنامه‏نگاری شهروندی را از انواع دیگر روزنامه نگاری جدا می‏کنیم؟

به نظر من می‏توانیم برای روزنامه‏نگاری شهروندی ویژگی‏هایی را برشمریم تا این اعتبار مشخص شود: افراد عادی تولیدکننده محتوا هستند و البته مخاطب فعال دارند، یعنی یک نوع دادوستد و تعامل بین تولیدکنندگان و مخاطبانشان هست و بیش از رسانه‏های اصلی یا متعارف قابلیت تکثر و تنوع دارند و دموکراتیک‏تر هستند. من تعریف ارتباطی روزنامه‏نگاری شهروندی را عمدتا ذیل تقسیم‏بندی مانوئل کاستلز که برای ارتباطات قائل شده، قرار می‏دهم. این تعریف البته متاثر از ورود به جامعه جدید و گذر از ارتباطات سنتی و جمعی به ارتباطات خودگزین است.

کاستلز از این سخن می‏گوید که بر مجموعه‌ای از اشکال ارتباطات گذشته که عالی‏ترین شکلش ارتباطات جمعی است، این فناوری‏های جدید ارتباطی و ورود به جامعه اطلاعاتی، یک شکل خاصی از جامعه را تحت عنوان جامعه شبکه‏ای ایجاد کرده که ارتباطاتش افقی است. کاستلز می‏گوید این جامعه شبکه‏ای باعث شد که ارتباطات خودگزین بوجود آید و در این نوع از ارتباطات، سه خود نقش‏آفرینی می‏کنند؛ یک خود در تولید یک خود در توزیع و یک خود در دریافت. شهروندان عادی که اینجا به عنوان کنشگران در روزنامه‏نگاری شهروندی تعریف می‏شوند، عکس می‏گیرند یا اطلاع‏رسانی یک واقعه را انجام می‏دهند، غیرحرفه‏ای هستند و آموزش خاصی ندیده‌اند. علاوه بر این، در نشر محتوایی که خودشان تولید کردند، به یک مرکز رسانه‏ای متصل نیستند و ممکن است عکس را در وبلاگشان بگذارند یا توی سایتی گذاشته شود. درواقع ویژگی دومی که روزنامه‏نگاری شهروندی را ازنوع متعارف روزنامه‏نگاری جدا می‏کند، اشتراک است. یعنی شهروندِ روزنامه نگار محتوا را تولید می‏کند و به اشتراک می‏گذارد.

ما در روزنامه‏نگاری جریان اصلی پوشش خبری داریم ولی در اینجا به اشتراک گذاشتن خبر را داریم. محتوا را به اشتراک می‏گذاریم و حالا هرکسی می‏تواند از آن استفاده کند. این همان خودِ دوم یا خودِ توزیع است. خودِ سوم هم مصرف کننده یا کاربر است. کاربر هم در تعریف روزنامه‏نگاری شهروندی متفاوت است.

* آیا روزنامه‏نگاری شهروندی، ژانر متفاوتی است و در مقابل روزنامه‏نگاری متعارف یا کلاسیک قرار می‏گیرد؟

ویژگی‏هایی که برشمردیم، نشان می‏دهد که روزنامه‏نگاری شهروندی یک نوع روزنامه‏نگاری در برابر روزنامه‏نگاری کلاسیک نیست. درواقع یک شکل از روزنامه‏نگاری است که بر روزنامه‏نگاری کلاسیک هم اثر می‏گذارد. یکی از اثرهایش هم این است که خود منابع خبری متفاوت می‏شوند. منابع انحصاری خبری که در گذشته خبرگزاری‏ها بودند حالا متاثر از روزنامه‏نگاری شهروندی، شکسته شده‏اند یا شکل تازه‏ای پیدا کرده‌اند. مثل خبرگزاری اوه‏مای نیوز در کره جنوبی که می‏توانست انحصار مطبوعات بزرگ را بشکند و محدودیتی را که برایش ایجاد کرده بودند دور بزند. در ضمن، نمونه هایی داریم که شهروندِروزنامه‏نگار، به جریان اصلی پیوسته و در رسانه‏های بزرگ کار کرده است. روزنامه‏نگاری شهروندی دشمن روزنامه‏نگاری متعارف نیست بلکه نقش مکمل را ایفا می‏کند که این نقش را، بواسطه پیشرفت فناوری دارد.

* اشاره کردید که روزنامه‌‏نگاری شهروندی دشمن روزنامه‌‏نگاری جریان اصلی نیست و مکمل آن است. سلام الجنابی، یک وبلاگ‌‏نویس عراقی است که در جریان حمله نیروهای ناتو به عراق، اخبار وتصاویری را در وبلاگ سلام پکس منتشر ‏می‌‏کرد. نقش تکمیلی روزنامه‌‏نگاری شهروندی را در این مثال به خوبی درک می‏کنم. مردم دنیا، واقعیت عراق را از دریچه وبلاگ سلام الجنابی می‏‌دیدند و این همان نقش مکمل است. مدتی بعد سلام الجنابی به عنوان ستون نویس وارد روزنامه گاردین می‌‏شود. درچنین شرایطی، چه بر سر روزنامه‏‌نگاری شهروندی خواهد آمد؟

سلام الجنابی، پس از پیوستن به گاردین، دیگر شهروند روزنامه‏‌نگار نیست. او روزنامه‌‏نگاری شهروندی را با این کارش، در روزنامه‏‌نگاری جریان اصلی ادغام نکرده، که ما بگوییم آن را از بین برده است. نتیجه کار سلام الجنابی، سلام پکس بود که در شرایط جنگی عراق ایجاد شد. زمانی که حتی بزرگترین رسانه‏‌ها، نمی‌‏توانستند اخبار عراق را مخابره کنند یا خبرهاشان را سانسور می‏‌کردند، این وبلاگ خبر و تصاویری از آن شرایط را منتشر می‏‌کرد. بعد از مستقر شدن اوضاع، رسانه‌‏های دیگر هم وارد عراق شدند و نماینده فرستادند. به اعتبار جریان جدیدی که ایجاد شد، سلام الجنابی هم توانست وارد کار روزنامه شود. او کار مهمش را در شرایط سخت و سانسور حاکم انجام داد. اگر بخواهیم دلایل اجتماعی وسیاسی روزنامه‌‏نگاری شهروندی را مرور کنیم، باید به محدودیت، ضعف امکانات و حتی سانسور هم اشاره کنیم که به روزنامه‏‌نگاری شهروندی زمینه می‏دهد. در یک جامعه خبری، روزنامه‏‌نگاران حرفه‏‌ای، رسالتشان را انجام می‏‌دهند، اما وقتی محدودیت‏‌ها فضا را بیش از گذشته تنگ می‏‌کند، این رسالت به شهروند روزنامه‏‌نگارها، محول خواهد شد. در طرح صلح آقای کوفی عنان برای سوریه، یکی از بندهای مورد تاکید، این است که روزنامه‏‌نگاران بتوانند آزادانه عکس و گزارش تهیه بکند. این‌که چنین مسئله‏‌ای مصوبه سازمان ملل متحد است و این‌که سازمان ملل به تعبیر مل‌ی‏اش، تصویب می‏ کند که برای برقراری جریان آزاد اطلاعات مداخله کند، پدیده تازه‏ای است. سی سال پیش، در حقوق بین‌‏الملل، هیچ معنی نداشت که یک نهاد بین‌‏المللی حریم یک دولت را به این منظور بشکند. آن کشور هم این را نمی‌‏پذیرفت و دخالت تلقی می‏‌کرد. در حالی که امروز، می‏بینیم که دولت سوریه این بند را هم در کنار بقیه می‌‏پذیرد. چرا؟ برای این‌که اصل بر انعکاس خبر است. جامعه اطلاعاتی شده و هیچ ملتی نباید و نمی‏‌تواند بی‏خبر باشد. درحال حاضر اخبار توسط شهروند روزنامه‏‌نگارها منتشر می‏شود و روزنامه‌‏نگاران حرف‌ه‏ای هم به دنبال این‏‌ها، پس از استقرار اوضاع خواهند آمد. کلید فهم رابطه روزنامه‌‏نگاران حرفه‏ای و روزنامه‏‌نگاری شهروندی، این است که بدانیم روزنامه‏‌نگاری شهروندی چیزی دربرابر روزنامه‏‌نگاری کلاسیک نیست، بلکه یک حلقه و یک امکان است. یک ژانر متفاوت نیست ولی عناصر تشکیل‏‌دهنده متفاوتی دارد.

* با توجه به این، می‏‌توانیم تنها هدف روزنامه‏‌نگاری شهروندی را غلبه بر محدودیت‌‏ها بدانیم؟

هدف کلی روزنامه‌‏نگاری شهروندی، غلبه بر زمان و مکان است که در بحث‏‌های ارتباطاتی هم مطرح است و البته شکستن محدودیت‌‏ها. حدومرز زدایی و غلبه بر محدودیت‏‌های زمانی و مکانی از جمله نتایجی است که از روزنامه‏‌نگاری شهروندی بر می‏آید . اما هدف اصلی برپایه همین بی‏زمانی و مکانی، همان شفافیت اطلاعات و دامن زدن به جریان آزاد اطلاعات است. این روزنامه‏‌نگاری قدرت بیشتری در انتقال و انعکاس وقایع دارد.

* روزنامه‌‏نگاری شهروندی، در جهان اول و سوم، چه تفاوت‏‌ها و شباهت‏‌هایی دارد؟

تعریف روزنامه‏‌نگاری شهروندی که در دانشنامه بین‏‌المللی ارتباطات ارائه شده، مبنای خوبی برای بررسی این پدیده در جهان اول و سوم است. اصطلاح روزنامه‏‌نگاری شهروندی اولین بار در سال 2000 میلادی به کار رفته است. تعریف آکادمیک‌اش هم این است که روزنامه‌‏نگاری شهروندی نوعی روزنامه‏‌نگاری است که محتوایش توسط حرفه‌‏ای‏‌ها تولید نمی‏شود و کسانی آن را تولید می‏‌کنند که بیرون از سازمان‌‏های رسانه‌‏ای جریان اصلی، یعنی بیرون از وسایل ارتباط جمعی بطور عمده هستند.

شهروند روزنامه‌‏نگارها معمولا آموزش کمی دیده‏اند یا فاقد مهارت‏‌های حرف‌ه‏ای روزنامه‌‏نگاری هستند. به عنوان یک شهروند، فعال اجتماعی یا هوادار می‏‌نویسند و گزارش می‏‌دهند. آن‏ها تولیدکنندگان آماتور رسانه‌‏ها هستند. در یک شبکه اجتماعی عضو می‌‏شوند، درآن شبکه مجازی حضور دارند و به همین دلیل هم کنشگر محسوب می‏‌شوند. بواسطه حضور در شبکه‏‌های اجتماعی مجازی، بیشتر مسائلی را که می‏‌بینند و می‏‌شنوند، می‏‌نویسند. این‏ها به طور قطع، در یک جامعه پیشرفته و یک جامعه درحال گذار متاثر از مسائل فرهنگی که رخ می‌‏دهد خواهند بود. درنتیجه حتما نوع خبری که یک شهروند روزنامه‏‌نگار در استرالیا و نیوزلند منتشر می‏‌کند، با نوع گزارش یا خبری که در یک کشور پرتنش و پرحادثه خاورمیانه‏‌ای منتشر می‏‌شود، متفاوت است. در استرالیا عبور یک کانگورو از بزرگراه خبر می‏‌شود و واقعه را جزء به جزء گزارش می‏‌دهند، وبعد سازمان‏ه‌ای محیط زیستی براساس این گزارش‌‏ها بحث می‏‌کنند. ممکن است این خبر برای کسی که در کشور دیگری زندگی می‏‌کند، مسخره به نظر برسد. ممکن است کشته شدن پانصد نفر در کشوری، به نظر ملتی خبر نباشد. هرچند که تکنولوژی عنصر مهم روزنامه‏‌نگاری شهروندی است، اما عامل انسانی یا قدرت انسانی که پشت تکنولوژی است، مشخص می‌‏کند که یک مسئله چقدر حساس است و چقدر حساس نیست. اگر خاطرتان باشد، یک نقد اجتماعی درست در مورد روزنامه‏‌نگاری شهروندی مطرح شد که می‏‌گفت؛ این مسئله خبررسانی در جامعه ما، انسانیت و اخلاق را تحت شعاع قرار می‏‌دهد. این نقد زمانی مطرح شد که یک دختر دانشجو، نزدیک پل مدیریت تهران، آماج ضربه‏‌های چاقوی همکلاسی پسرش بود و مردم به جای کمک و رساندن او به پزشک، مرتب با تلفن‏‌های همراهشان، عکس و فیلم می‏‌گرفتند و کمتر متوجه این مسئله بودند که یک دختر جوان جانش را دارد از دست می‏‌دهد. همه به این دلیل است که هر رسانه‏ای از شرایط محیطی خودش تاثیر می‏پذیرد. برای مثال، کاربرد تلفن همراه در جامعه ما با یک جامعه غربی یکسان نیست. کارکرد پیام کوتاه در جوامع مختلف متفاوت است و من بعید می‏دانم، در یک جامعه صنعتی این حجم از پیام‏های طنزگونه که ما از طریق موبایل ردوبدل می‏کنیم، فرستاده شود. این پدیده به جایگاه طنز در جامعه ما برمی‏‌گردد و این‌که نگاه ما به این مسئله چقدر با نگاه یک جامعه دیگر، متفاوت است. این‌که آن محتوایی که تولید می‌‏شود، خبر باشد یا عکس، این‌که تمام افراد وبلاگ داشته باشند یا موبلاگ‏‌نگار باشند، همه این‏‌ها به مهارت‏‌ها، فرهنگ و ... وابسته است. گذشته از این، حادثه هم مهم می‏‌شود. یعنی این‌که چه چیزی خبر است؟ وکدام یکی از ویژگی‏‌های خبر مطرح است. در جوامعی نظیر ما، به دلیل محدودیت‏‌های خبری که وجود دارد، روزنامه‏‌نگاری شهروندی به صرف ثبت و ضبط اطلاعات و مستندشدن وقایع هم اهمیت می‏یابد و این کار روزنامه‌‏نگاری شهروندی را مهم تر می‏‌کند.

این یک کنشگری خاص است. گروهی از افراد عادی هستند که با یک دوربین فیلمبرداری دستی ساده، با شخصیت‏‌های برجسته و مفاخر علمی گفت‏‌وگو می‏کند، و چون به لحاظ فرهنگی قدر افراد بعد از مرگشان دانسته می‏‌شود، و وقتی آن فرد بزرگ می‏‌میرد، رسانه‌‏های جریان اصلی تازه به دنبال همان کنشگر با امکانات محدود می‌‏آیند تا مستنداتش را بگیرند. چون هیچ منبعی وجود ندارد و محصول آن شهروند روزنامه‏‌نگار، تنها منبع موجود است. او ممکن است ظرف چندسال این کار را انجام دهد و وقتی این چندسال به چند دقیقه می‏رسد، روزنامه‏‌نگاری شهروندی قدرت بیشتری پیدا می‏کند.

* روزنامه‌‏نگاری شهروندی چگونه و تحت تاثیر چه عواملی تغییر می‏‌کند؟

من این سوال را از منظر فرهنگی پاسخ می‏‌دهم. این‌که چه چیزی خبر است یک مقوله فرهنگی است و از تفاوت‏‌های فرهنگی تاثیر می‏پذیرد. خیلی از چیزهایی که امروز خبر هست در گذشته خبر نبود. خیلی چیزها از حوزه خصوصی وارد عمومی شده و شما می‏‌توانید سیر تحولش را در جامعه ببینید. سی سال پیش کِی شهروندان از تولد یکدیگر مطلع بودند؟ تولد اختصاص داشت به کودکان و خیلی پسندیده نمی‏‌دانستند که برای آدم بزرگ‏ها جشن تولد بگیرند. ولی می‏بینید که امروز، ولادت در نگاه به گذشتگان هم مهم شده است. مثل تولد مصدق، تولد طالقانی. این افراد حتی خودشان شاهد مراسم‏‌های تولدشان نیستند. این‏‌ها نشان می‏‌دهد که در واقع خبر، تاثیر می‏‌پذیرد از تحولات اجتماعی و قطعا تفاوت در جوامع مختلف را می‏‌توان در این مسئله هم دید. از طرف دیگر خود استفاده از تکنولوژی، یعنی چگونگی استفاده از تکنولوژی هم تحت تاثیر عوامل محیطی و فرهنگی قرار دارد و به تبع، روزنامه‏‌نگاری شهروندی را هم تغییر می‏‌دهد. در خیلی از مواقع تلویزیون روشن است ولی از تصویرش استفاده نمی‏‌کنیم و تنها آن را می‏‌شنویم. به این اعتبار هم می‏‌توان گفت، این‌که برای ما تصویر مهم‏‌تر باشد یاصدا اهمیت داشته باشد، این‌که بتوانیم مستقیم حرف بزنیم و در زمینه ارتباطات تعاملی و دوسویه خودمان این خبر را بدهیم یا این‌که این‌قدر زمینه‏‌های عدم گفت‌وگو وجود داشته باشد که نتوانیم مستقیم خبر را بگوییم، مثل زن و شوهری که دعواهایشان را هم از طریق پیام کوتاه انجام می‏دهند، نشان می‏‌دهد که عامل فرهنگی در استفاده از تکنولوژی دخالت می‏کند. به نظر من، وقتی در جامع‌ه‏ای تصویر سندیت بیشتری نسبت به صدا دارد، روزنامه‏‌نگاری شهروندی اساس کارش را بر تصویر می‏‌گذارد و بعد صدا، و اگر زمانی این مسئله تغییر کند، روزنامه‌‏نگاری شهروندی هم تغییر می‏‌کند. علاوه بر این، مسئله سوم، بعد از فرهنگ و تکنولوژی، مسئله آموزش است. به میزانی که شهروندان قدرت استفاده از فناوری‏‌ها را داشته باشند، به روزنامه‏‌نگاری حرفه‏ای نزدیک‏تر می‏شوند. حتی ممکن است در کنار تصویر یا صدا، یک توضیح خبری هم ارائه کنند، یا روی یک ویژگی خاص از پدیده متمرکز باشند که این باعث تفاوت‏‌هایی در روزنامه‏‌نگاری شهروندی می‏‌شود.


زینب کوهیار
منبع: مرکز آموزش و پژوهش موسسه همشهری

 
 

ارسال مطلب به:

Cloob del.icio.us  Digg Socializer  
 

 

 

 رسانه‌های جمعی | رسانه‌های اجتماعی | رسانه‌های دیجیتال | رسانه‌های شخصی | روزنامه‌نگاری | علوم ارتباطات | زندگی رسانه‌ای | تبلیغات | سازمان‌های رسانه‌ای | رویدادها

صفحه اول |
راهنمای روزنامه‌نگاران | راهنمای دانشگاه و آموزش | رسانه‌های اجتماعی | برچسب‌ها | پیوندها | نقشه ‌سایت | تبلیغات | درباره ما | RSS

 
 
صفحه اول
رسانه‌های جمعی
رسانه‌های دیجیتال
رسانه‌های شخصی
رسانه‌های اجتماعی
سازمان‌های رسانه‌ای
رویدادهای رسانه‌ای
زندگی رسانه‌ای
علوم ارتباطات
روزنامه‌نگاری
تبلیغات
 
خبرنامه

با وارد کردن ایمیل و مشترک شدن در خبرنامه، مطالب روزانه ارسال می‌شود

 

 

 

 
info-at-medianews.ir Feed Google Plus Twitter Facebook FriendFeed