مهدی جلیلی - زنگ خانه ات را که میخواهی بزنی دیوار پراست از برچسبهای تبلیغاتی، صبح که موبایلت را روشن میکنی پشت سر هم پیامکهای پشت خط مانده میرسد از شرکتهای تبلیغاتی، از خانه که بیرون میروی در و دیوار شهر و خیابان و اتوبان پر است از آگهیهای تبلیغاتی، در اتوبوس، مترو، تاکسی، اداره، دانشگاه و حتی بر سر اهل قبور و بر سنگهای مزار مردگان هم تبلیغات امان نمیدهد؛ تبلیغاتی که این روزها حتی از ایستگاههای زیر زمینی مترو فراتر رفته و به شکل عجیبی به تونلهای مترو نفوذ کرده است.
چند روز قبل که در مسیر حرکت مترو از میرداماد به میدان هفت تیر میرفتم، در کمال تعجب و برای اولین بار در داخل تونلها تابلوهایی را مشاهده کردم که با نمایش متوالی تصاویر کالایی را تبلیغ میکردند.
تونلهای مترو جدیدترین عرصه تبلیغاتی است که در دست شرکتهای بازرگانی و تبلیغات افتاده و نحوه پخش آگهی در آنها نمونه کامل فروش مردم به شرکتهای تبلیغاتی است که در ادبیات رسانهای از آن با نام اسپم یا پیامهای ناخواسته یاد میشود.
ای کاش شهرداری تهران که تمام بزرگراهها، خیابانها، کوچه ها، ایستگاههای مترو، بدنه اتوبوس ها، سقف تاکسیها و نمای ساختمانها را از تابلوهای تبلیغاتی پر کرده است، اندکی هم به آسایش چشم و روان شهروندانش توجه میکرد و لااقل در تونلهای تاریک مترو آنها را راحت میگذاشت تا برای لحظاتی هم که شده، آسوده باشند.
پخش پیام بازرگانی در تونلهای مترو اگرچه در ظاهر از جنس تبلیغاتی مانند بیلبوردهای خیابانی است، اما در نهایت در دسته پیامهای تبلیغاتی ناخواسته قرار میگیرد که پیامکهای تبلیغاتی و ایمیلهای ناخواسته از نمونههای آنهاست و این روزها کم موجب ایجاد مزاحمت برای مردم نمیشود. پیامهای ناخواستهای که در بعضی مواقع واقعا موجب سلب آسایش مردم میشود.
ای کاش مسوولان مخابرات، شهرداری، وزارت راه و ترابری و حتی شرکتهای تبلیغاتی یک روز به این نتیجه برسند که آرامش مردم ارزشمند است و انسانهای معاصر کالایی نیستند که بشود آنها را به شرکتهای تبلیغاتی فروخت و بابت چشم و گوش و وقت و ذهنشان از شرکتهای تبلیغاتی پول گرفت.
روزنامه جام جام
مهدی جلیلی