همکاران سیستم، ترجمه: علی شاکر - معمولا ایمیل برای بچهها چیزی است که «بابا باهاش کار میکند» و موتور جستوجوی انتخابی آنان هم اگر گوگل نباشد حتما یوتیوب است. با این حال بچهها از تکنولوژیهای ارتباطی استفاده میکنند، بدون آنکه دربارهاش فکر کنند و بدانند که چیست.
به همین دلیل، بکارگیری بسیاری از تکنولوژیهای ارتباطی مخربی که ممکن است برای بچهها مضر باشد، در مدارس ممنوع شدهاند. اما براستی استفاده از تکنولوژیهای نوین ارتباطی و شبکههای اجتماعی برای کودکان چه تهدیدها و فرصتهایی میتواند در بر داشته باشد؟
در این نوشته به این پرسش پاسخ میدهیم، اما پیش از آن بد نیست بدانید اخیرا از شبکه اجتماعی بهعنوان بخشی از برنامه روزانه آموزش دبستانی در بدفورد لیورپول استفاده میشود که برای این کار این مدرسه به پایگاه رادیو ویوز (Radiowaves) متصل شده است. رادیو ویوز ارائه دهنده شبکههای اجتماعی مدرسهمحور است. از این شبکههای اجتماعی مدرسهمحور هماکنون در 13 هزار مدرسه در 22 کشور استفاده میشود.
امی بارتون(Amy Barton)، معاون آموزشی این مدرسه، با تاکید بر اینکه رسانه اجتماعی بخشی از برنامه آموزشی ماست، میگوید: رسانههای اجتماعی، در حال به چالش کشیدن تفکری است که دید سنتی به آموزش دارند. شما نمیتوانید رسانههای اجتماعی را در نظر نگیرید و از آن دوری کنید. به همین دلیل ما دریافتهایم که باید آن را آموزش داد.
وبسایتهای مدارس بهطور معمول و سنتی برای اطلاعرسانی به پدر و مادرها طراحی شدهاند و به انتخاب و دلخواه دانشآموزان تمایلی نشان نمیدهند. البته این امر در بدفورد که بچهها به کمک پایگاه رادیو ویوز برای خودشان صفحه شخصی مجازی درست کردهاند، خیلی متفاوت است.
این روزها کسانی که سری به مدرسه بدفورد میزنند باید خودشان را برای یک حمله چندرسانهای تمامعیار آماده کنند؛ چون ممکن است بچههای زیر 11 سال این مدرسه ناگهان برای مصاحبه، ضبط صدا یا گرفتن عکس به سمت شما بیایند و آنچه را که برداشتهاند در وبسایت خود بگنجانند.
پایگاهی که بچهها با آن سر و کار دارند، امکاناتی چون بارگذاری عکس، صدا و تصویر را در اختیار آنها قرار میدهند. همچنین بچهها میتوانند از امکاناتی دیگری چون وبلاگ و پادکست نیز استفاده کنند و آن را نه تنها با دیگر بچههای مدرسه خودشان بلکه با مدارس دیگری که از طریق شبکه موجهای رادیویی وصلاند نیز در ارتباط باشند که این میتواند شامل والدین هم بشود.
این امر توجه بریتیش کانسیل را نیز به خود جلب کرده. برتیش کانسیل که فرصتهای آموزشی در بریتانیا برای متقاضیان فراهم میکند، استفاده از رسانههای اجتماعی را فرصتی برای پیوند میان مدارس سراسر دنیا میداند. امری که میتواند چیزی فراتر از ارتباط ویدئویی معمول و ساده میان مدارس باشد.
کریس هوگو(Chris Hague) که یکی از مدیران شبکه رادیوویوز است در این باره میگوید: در فضای شبکه اجتماعی مدرسه، این ما هستیم که زمان تعطیلی را تعیین میکنیم و این شامل همه است. البته حفظ تعادل و خطرناک و مضر نبودن این امر برای ما اولویت دارد.
کارکنان رادیوویوز تمام نظراتی را که از بیرون به سایت وارد میشود کنترل میکنند و هرچیزی که نامناسب تشخیص داده شود، مثل مسائل خصوصی بچهها که ممکن است از خودشان منتشر کنند بهسرعت حذف میکنند.
به عقیده هوگو استفاده از این تکنولوژی به فهم درسهای مربوط به تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات(ICT) بچهها کمک میکند. وی ادامه میدهد: بچهها از اینکه میکروفون دست بگیرند و تکه ویدئویی بسازند و آن را در بلاگ خود بگذارند هیجانزده میشوند و این امر حس بودن در فضای تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات(ICT) را به آنان منتقل میکند.
مدارس بسیاری اکنون دسترسی به یوتیوب، فیسبوک، ارسال پیام متنی و دیگر تکنولوژیهای محبوب جوانان را بستهاند، اما به عقیده پرفسور استفن هِپل(Stephen Heppell) که به کارشناسان تعلیم و تربیت آموزش میدهد این جریان مسدود کردن و محدود کردن عوض میشود؛ چون اکنون نیمی از مدارس دسترسی به یوتیوب را باز کردهاند در حالی که پنج سال پیش این عدد یک در هزار بود.
در یکی از پروژههایی که هپل درباره آماده شدن بچههای 6 ساله برای پا گذاشتن به کلاس دوم کار کرده است، توییتر نقش مهمی دارد. چون این پرفسور از طریق توییتر دانشآموزان 6 ساله بریتانیایی را با همسن وسالان خود در استرالیا مرتبط کرده است. دانشآموزانی که که خودشان را برای ترم تابستانه آماده میکردند و میخواستند به کلاس دوم بروند.
این ارتباط میان این دانشآموزان باعث شد تا دانشآموزان بریتانیایی اطلاعات دستهاولی از سیل اخیر بریزبن در استرالیا به دست بیاروند.
پروفسور هپل اخیرا پروژه جدیدی را سامان داد با نام توییت تصویری(Twitcam) تا نشان دهد توییتر میتواند منبع خوبی برای معلمان هم باشد. معلمان تازهکار میتوانند ویدئوهای زمان تدریس خود را به اشتراک بگذارند و از دیگران بخواهند درباره آن نظر بدهند و نقاط ضعف و قوت آن را بگویند.
هپل معتقد است معلمان باید فیسبوک راه بیندازند و البته حساب آنان باید کاملا از موضوعها و جزئیات شخصی آنان در فیسبوک خودشان جدا باشد و در فضایی مثل فیسبوک بد نیست خود را به همان درسی که تدریس میکنند، بنامند؛ مثل استیو جغرافیایی
طبق یافتههای پروفسور هپل، هرچند فیسبوک به کاربرانی که دو حساب برای خودشان در این وبسایت باز میکنند روی خوشی نشان نمیدهد، اما این کار برای آنچه معلمان میخواهند انجام دهند میتواند راهگشا باشد.
هپل توصیه می کند که معلمان در فضای فیسبوک خیلی با دانشآموزانشان خودمانی نشوند و بهتر است بیشتر به بچهها اجازه دهند تا خودشان ابتکار عمل را به دست بگیرند. همچنین معلمان نباید صفحات فیسبوک دانشآموزان را بخوانند و هرگز نباید با آنان درباره همین مسائل چت نکنند.
با این حال، فضای فیسبوک برای یادآوری امتحان بچهها و فراهم آوردن فضایی که دانشآموزان بتوانند فارغ از جو رسمی با معلمان خود ارتباط داشته باشند و والدین هم از اخبار مدرسه اطلاع یابند بسیار ارزشمند است.
این شیوه جدید میتواند زنگ خطری باشد برای آن معلمانی که نمیخواهند مرزهای مدرسه و زندگی شخصیشان تیره شود و مطمئنا دلی خوش هم از آموزش روی توییتر ندارند.
ترس دیگر معلمان هم این است که بچهها به مراتب بیش از آنان بر ابزار جدید تکنولوژیک مسلطاند. البته هپل میگوید لزوما اینطور نیست و بچههای امروزی هرچند که میتوانند سرورهای پروکسی را دور بزنند و پایگاههایی که برایشان ممنوع شده دست یابند، اما آنان درک ناقصی از چگونگی کار یک رایانه دارند. بیشتر مواقع بچهها از رایانه استفاده میکنند، بدون اینکه بدانند چهطور میشود کنترلش کرد.
هپل میگوید برای درک درست از رایانه باید برنامهنویسی دوباره به مدارس برگردد مثل دهه 80 کاربران مجبور بودند برای کار با رایانه برنامهنویسی اولیه را بلد باشند.
با این حال، کریس بکر(Chris Baker) که در آکادمی کابوت تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات تدرس میکند، معتقد است یاد دادن برنامهنویسی احتمالا باعث دلزدگی و بیگانگی آنان میشود. به اعتقاد او تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات بهطور کامل راجع به مجهز کردن دانشآموزان به مهارتهایی است که در دیگر دروس بکار گرفته خواهد شد.
وی ادامه میدهد: برای نمونه ما به دانشآموزان چگونگی کار با بخش گوگل- سند(Google Docs) را میآموزیم و آنان از آنچه آموختهاند در دروس اسپانیایی بهره میگیرند؛ مثلا به اسپانیایی در گوگل سند مینویسند و درباره آن با دانشآموزی اسپانیایی زبان که مشق آنان را دیده بحث میکنند. البته چنین کاری از معلمان سنتی کمتر بر میآید.