اولین جلسه از سلسله نشستهای ارائه و نقد و بررسی پایاننامههای حوزه علوم ارتباطات با موضوع «روزنامهنگاری شهروندی» آغاز شد.
به گزارش خبرنگار مهر، این نشست با حضور دکتر هادی خانیکی و پدرام الوندی در روز سهشنبه سیام آذرماه 1389 از سوی انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات در دانشگاه علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
دکتر هادی خانیکی در آغاز سخنان خود با اشاره به اینکه یکی از زندهترین بخشها در دانشگاههای ایران عرصه انجام پایاننامههاست، گفت: پایان نامهها تحقیقات مستقلی هستند که عناصر اصلی آنها را جمعی از استادان و دانشجویان تشکیل میدهند.
وی افزود: از طرف دیگر یکی دیگر از حوزههای زنده در دانشگاههای ایران انجمنهای علمی و تخصصی هستند و بنابراین اگر بتوان این دو پیوندی برقرار کرد آنگاه فضای علمی و آکادمیک و نیز جامعه میتوانند از نتیجه این تحقیقات دانشگاهی بهرههای فراوانی ببرند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: این نشست اولین نشست از سلسله نشستهایی است که با این هدف برگزار میشود تا در آنها دانشجو و استاد راهنمای وی پایان نامهای را ارایه کنند و نتایج این تحقیقات و پایاننامهها به بحث گذاشته شوند.
پس از این مقدمه پدرام الوندی که پایان نامه خود را با راهنمایی دکتر هادی خانیکی درباره روزنامهنگاری شهروندی نگاشته است سخنانش را با تاکید بر این نکته آغاز کرد که روزنامهنگاری شهروندی حوزه بسیار گستردهای است که در این پایاننامه تنها به بخشی از آن پرداخته شده است.
وی گفت: به لحاظ تاریخی روزنامهنگاری شهروندی پدیده جدیدی نیست. اما با ظهور و افزایش دسترسی به اینترنت و نیز افزایش سواد رسانهای این مسئله به پدیدهای دست اول تبدیل شده است.
وی افزود: همان طور که میدانیم اینترنت محدودیت زمانی و مکانی ندارد و واجد ویژگی فراگیری است که این مسایل مهمترین تاثیرش را در فضای زیسترسانهای میگذارد یعنی برخلاف رسانههای سنتی در رسانههای شهروندی فضایی مبتنی بر گفتگو و ارتباط میان افراد وجود دارد .
الوندی ادامه داد: مانوئل کاستلز از سه گونه هویت مسلط، هویت مقاومت و هویت برنامهدار سخن میگوید و در ذیل آنها مسایل مهمی را طرح می کند. با توجه به بحث وی میتوان گفت که یکی از کارکردهای روزنامهنگاری شهروندی این است که دوگانه سازی و دیگری پنداری از بین میرود و بنابراین شما دیگر نمیتوانید دیگری را نبینید.
این پژوهشگر حوزه رسانه تصریح کرد: ساخت روزنامهنگاری شهروندی پیش از ظهور اینترنت بیشتر بر هویت مقاومت مبتنی بوده است اما با ظهور اینترنت ما هویت برنامهدار را هم در این گونه از روزنامهنگاری میتوانیم ببینیم. اما در این رابطه مشکل دشواری مفهومی یکی از مسایل مهم و مطرح است. مثلاً واژههایی چون رسانههای جایگزین، رسانههای جماعتی، رسانههای مشارکتی، رسانههای شخصی، رسانههای اجتماعی، رسانههای کنشگر، رسانههای رادیکال، رسانههای مردمی، رسانههای منبع باز، رسانههای سرکش، رسانههای خودمختار و رسانههای مدنی برای بحث درباره رسانههای شهروندی به کار میروند.
وی در ادامه به بحث درباره رسانههای اجتماعی پرداخت و گفت: مفهوم رسانه اجتماعی با مفهوم شبکه اجتماعی متفاوت است. تولید کننده محتوا و حامیان رسانههای اجتماعی افراد خورد هستند ما در این رسانهها علاوه بر تولید محتوا اشتراک محتوا را نیز میتوانیم ببینم و بنابراین در این جا "شهروند روزنامهنگار" کسی است که تجربه روزنامهاش را با دیگران به اشتراک میگذارد.
این پژوهشگر حوزه رسانه در پایان خاطرنشان کرد: روزنامهنگاری شهروندی یک صفت و موصوف و یک ژانر روزنامه نگاری نیست بلکه ظهور یک فضای جدید است. ارتباطات مشارکتی در بحث روزنامه نگاری شهروندی اهمیت بسیاری دارند که این موضوع می تواند بستری برای مدلهای توسعههای محلی باشد.
در ادامه دکتر هادی خانیکی که استاد راهنمای پدرام الوندی در پایان نامهاش بوده است با اشاره به نظریات مانوئل کاستلز جامعهشناس معاصر گفت: همان گونه که کاستلز میگوید ما در حال گذر از عصر مخاطبان انبوه به شرایطی هستیم که ارتباطات جمعی حاکمیت خود را به نوع دیگری از ارتباطات یعنی ارتباطات خودگزین دادهاند که از دل آنها رسانههای شهروندی سر درآوردهاند رسانههایی که امکان مشارکت شهروندان در تولید و پخش محتوا را افزایش داده و از سوی دیگر دریافت محتوا را نیز خودگزین کرده اند.
وی افزود: به عنوان یک آیندهنگری من فکر میکنم که ما از یک مرحله سهولت در دسترسی وارد مرحله دیگری خواهیم شد که سهولت در مشارکت را در پی دارد. یعنی همان چیزی که در وب 2 وجود دارد. خودتولیدی، خودگردانی و خودگزینی سه مفهومی هستند که کاستلز در این باره از آنها سخن میگوید اما در این جا این سئوال نیز مطرح است که آیا اساساً این رسانه ها قابل استفاده برای همه هستند یا نه؟
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی سپس با اشاره به نگاه هابرماس در حوزه عمومی گفت: اگرچه هابرماس سعی میکند به نحو بدبینانه به بحث حوزه عمومی نپردازد اما وی میگوید با ظهور این فضای جدید و با نوآوران و نخبگان حضورشان کمرنگتر شده و گویی که این امر سبب سطحی شدن و عام شدن مسایل شدهاند که نخبگان با حضور در این فضا میتوانند مشکلات ناشی از این مسئله را کاهش دهند.
وی تصریح کرد: به نظر من درباره آینده روزنامهنگاری شهروندی میتوان به چند نکته اشاره کرد: نخست اینکه فرآیندهای ارتباطی تغییر یافته است و در نتیجه ظهور رسانههای نو بر رسانهای دیگر نیز تاثیر گذشته است. در این مرحله سیستمهای پیچیده و گران به سیسنم های ارزان و قابل استفاده تبدیل شدهاند.
وی افزود: متاثر از عامل اول فضای رسانهای جدید، فضایی باز، چند ذهنی و متکثر است که به صورتهای مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ظاهر میشود و در نتیجه هم گفتمان و هم پادگفتمان تولید میکند.
خانیکی ادامه داد: مولفه سوم این است که رسانههای جدید امکان ایجاد تجربههای گفتگویی را فراهم میآورند که مبتنی بر 4 چیز است. یکی دسترسی به رسانهها، دوم دسترسی به اطلاعات، سوم دسترسی به شهروندان دیگر یا دسترسی افقی و چهارم دسترسی عمودی که به رابطه شهروندان و نظام سیاسی مربوط است.
وی خاطرنشان کرد: رویکرد مشارکت از طریق رسانهها نیز موضوع مهمی است به این معنا که روزنامهنگاران علاوه بر روزنامهنگاری، کنشگر هم هستند و بنابراین ما می توانیم از روزنامهنگاری کنشگر نیز سخن بگوییم. در این زمینه میتوان به موضوع میراث فرهنگی در ایران اشاره کرد که در آن اینگونه از روزنامه نگاری به طور جدی مطرح است.
این پژوهشگر و استاد دانشگاه تصریح کرد:روزنامهنگاری کنشگر، مضمون روزنامهنگاری را هم تغیر می دهد و بنابراین رسانهها می تواند فضای دموکراتیک متفاوتی در مقایسه با گذشته داشته باشند.
خانیکی در پایان یادآور شد: با این مقدمات روزنامهنگاری کنشگر و گفتگویی را میتوان ژانر جدیدی در روزنامهنگاری دانست.
گفتنی است این نشستها با هدف به بحث گذاشته شدن پایاننامههای حوزه علوم ارتباطات، از این پس هر دو هفته یکبار در انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات برگزار خواهد شد.