تبلیغات در مدیانیوز

 
راهنمای آنلاین روزنامه‌نگاران
 
دوره‌های دانشگاهی رسانه و ارتباطات
 

--------------------------------------------
mevlana rumi
Jalaluddin Mohammad (Rumi), the Persian Sufi poet and Mystic
--------------------------------------------
مطالعات فرهنگی و رسانه‌ای
مطالعات فرهنگی، مطالعات رسانه‌ای، مطالعات ارتباطی
--------------------------------------------

 

آخرین اخبار


- گوگل ۳۲ نام دامنه را تصاحب کرد
- پرونده اکتا به دیوان دادگستری اروپا ارجاع شد
- اعتراض به خودکشی تعدادی از کارگران اپل در چین
- قوانین تبلیغات انتخابات مجلس شورای اسلامی
- فناوری‌های تشخیص چهره به کمک تبلیغات می‌آیند
- این هرم وارونه نمی‌ماند: پاسداشت ۴۰ سال روزنامه‌نگاری حسین قندی
- حمله هکرها به بازار بورس آمریکا در حمایت از جنبش وال‌استریت
- رئیس گوگل 1.5 میلیارد دلار سهامش را می‌فروشد
- تولید تبلت ۲۰۰ دلاری توسط ارتش پاکستان
- مایکروسافت چرخه زندگی ویندوزها را طولانی می‌کند

 

گروه خبری: سینما - تئاتر

تاریخ ارسال: سه شنبه، 22 تیرماه 1389  

 

چرا از سینمای سه‌بعدی متنفرم؟

 
 

راجر ایبرت: من با سه‌بعدی به‌عنوان یک انتخاب مخالف نیستم؛ به‌عنوان یک روش زندگی برای هالیوود مخالفم. 

 
 

نشریه سینمایی «24»، شماره تیر ماه ۱۳۸۹، راجر ایبرت، ترجمه: کوثر آوینی - من با سه‌بعدی به‌عنوان یک انتخاب مخالف نیستم؛ به‌عنوان یک روش زندگی برای هالیوود مخالفم.

سینمای سه‌بعدی ضایع کردن یک بعد کاملاً خوب است. هجوم دیوانه‌وار فعلی هالیوود به سمت آن انتحاری است. هیچ‌چیز اساسی به تجربه‌ی سینمارفتن اضافه نمی‌کند. برای بعضی‌ها، باعث حواس‌پرتی آزاردهنده‌ای می‌شود. برای دیگران، موجب حالت تهوع و سردرد می‌شود.

بیش از هرچیز جهت فروختن تجهیزات نمایش فیلم و اضافه‌کردن پنج تا هفت‌ونیم دلار هزینه‌ی اضافی به قیمت پیش از این گران بلیت‌های سینما از آن استفاده می‌شود. تصویرش به شکل واضحی تاریک‌تر از تصویر استاندارد دوبعدی است. برای فیلم‌های بزرگ‌سالانه‌ای که هر نوع جدیتی داشته باشند، نامناسب است. آزادی کارگردان‌ها را در ساختن فیلم به آن شکلی که درست تشخیص می‌دهند محدود می‌کند. برای مخاطبان بین رده‌ی سنی 13 تا 17 سال، به‌ندرت تجربه‌ای را مهیا می‌کند که ارزش پرداخت آن اضافه‌بها را داشته باشد.

موضع من این است. می‌دانم که حرف‌هایم از جنبه‌ی تجاری صنعت سینما مثل کفرگویی است. به‌هرحال، سه‌بعدی نه‌تنها بزرگ‌ترین سود مالی را نصیب هالیوود کرده (7/2میلیارد دلار برای آواتار که همچنان هم فروشش ادامه دارد)، بلکه تعداد زیادی از فیلم‌های موفق دیگر نیز همگی سه‌بعدی اکران شده‌اند.

سه فیلم پرفروش امسال (آلیس در سرزمین عجایب، چگونه اژدهای خود را تربیت کنید و نبرد تیتان‌ها) همه به شکل سه‌بعدی اکران شدند، و اینها تازه شروع ماجرا بوده است. اما تعداد زیادی از کارگردان‌ها، تدوینگرها و فیلمبردارها در مورد نقایص سه‌بعدی با من هم‌عقیده‌اند؛ همچنین تعداد زیادی از عشاق سینما. حتی آن دسته از تهیه‌کننده‌های اجرایی که احساس می‌کنند از یکی دیگر از شیفتگی‌های هالیوود نسبت به تکنولوژی صدمه خورده‌اند؛ تکنولوژی‌ای که حتی همان زمانی که پدربزرگ‌هاشان داشتند با سیستم استریوسکوپ [سیستم ضبط فیلم به شیوه‌ی سه‌بعدی] بازی می‌کردند هم بیهوده بوده است، آنها هم با من موافق هستند. دلایل ملحدین، نکته به نکته:


1. ضایع‌کردنِ یک بُعد است

وقتی شما به یک فیلم دوبعدی نگاه می‌کنید، تا جایی که به ذهن شما مربوط است آن فیلم در همان حال سه‌بعدی هم هست. وقتی لورنس عربستان را می‌بینید که ابتدا یک لکه است و در حالی که سوار بر اسب دارد در صحرا به سوی شما می‌آید، بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود، با خودتان فکر می‌کنید که «نگاه کن چقدر آرام در مقابل افق بزرگ می‌شود» یا می‌گویید «ای‌کاش سه‌بعدی بود»؟

ذهن ما از قاعده‌ی پرسپکتیو استفاده می‌کند تا بعد سوم را بسازد. اضافه‌کردن یک بعد مصنوعی باعث می‌شود این توهم بعد سوم، کمتر متقاعدکننده بشود.


2. هیچ‌چیز به تجربه‌ی فیلم‌دیدن اضافه نمی‌کند

بهترین تجربه‌های سینما رفتن خود را به یاد بیاورید. آیا به سه‌بعدی «احتیاج» داشتند؟ یک فیلم خوب تخیلات ما را کاملاً درگیر خود می‌کند. فارگو در حالت سه‌بعدی چه‌چیزی به‌دست می‌آورد؟ پرشس؟ کازابلانکا؟


3. می‌تواند باعث پرت‌شدن حواس شود

بعضی سه‌بعدی‌ها تنها شامل جداسازی سطوح تصویر است، درنتیجه، بعضی اشیا بالاتر از دیگر اشیا معلق می‌مانند، اما همه‌چیز کماکان در همان حالت دوبعدی است. ما متوجه این موضوع می‌شویم، درحالی‌که نباید بشویم. در دوبعدی، کارگردان‌ها اغلب از تفاوت در فوکوس استفاده کرده‌اند تا توجه مخاطب را به پیش‌زمینه یا پس‌زمینه جلب کنند.

در سه‌بعدی، به‌نظر می‌رسد که خود تکنولوژی توصیه می‌کند که تمامی عمق میدان در فوکوس کامل باشد. من معتقد نیستم که این حالت لازم باشد، و این موضوع کارگردان‌ها را از ابزاری برای هدایت توجه تماشاگر محروم می‌کند.


4. می‌تواند حالت‌تهوع و سردرد ایجاد کند

وقتی در ماه ژانویه، در نمایشگاهی داشتند تلویزیون‌های سه‌بعدی را معرفی می‌کردند، خبرگزاری رویترز با دو چشم‌پزشک معتبر مصاحبه کرد. دکتر مایکل رزنبرگ، پروفسور دانشگاه نورث‌وسترن گفت: «تعداد بسیار زیادی از افراد هستند که مشکلات چشمی خیلی کمی دارند (برای مثال، دچار مشکل عدم تعادل ماهیچه‌ی چشم هستند) و در شرایط عادی، مغز به‌طور طبیعی با آن مشکل نار می‌آید.

سه‌بعدی یک تجربه‌ی تصویری ناآشنا فراهم می‌کند که تبدیل به تلاش ذهنی بیشتری می‌شود، و ابتلا به سردرد را ساده‌تر می‌کند.» دکتر دبورا فرایدمن، پروفسور دانشگاه پزشکی روچستر گفت که در یک تصویر عادی، هر چشم چیزها را با زاویه‌ای کمی متفاوت از چشم دیگر می‌بیند: «وقتی این تصاویر در ذهن پردازش می‌شوند، تصور عمق را به‌وجود می‌آورند. توهماتی که مخاطب در فیلم‌های سه‌بعدی می‌بیند به همان شیوه‌ای تنظیم نمی‌شود که چشم‌ها و مغز تنظیم می‌شوند.» در یک مقاله‌ی جدید در ماهنامه‌ی کانسیومر ریپورتز آمده است که حدود 15درصد مخاطبان سینما در حین تماشای فیلم‌های سه‌بعدی دچار سردرد و خستگی چشم می‌شوند.


5. متوجه شده‌اید که فیلم‌های سه‌بعدی کمی تیره به‌نظر می‌رسند؟

لنی ایپتون پدر صنعت نمایش استریوسکوپ الکترونیکی شناخته می‌شود. او می‌داند که فیلم‌هایی که با سیستم‌های او ساخته می‌شوند چطور باید به‌نظر برسند. او می‌نویسد که پروژکتورهای دیجیتالی فعلی «فی‌نفسه ناکارآمدند. نصف نور به یک چشم می‌رود و نصف دیگر به چشم دیگر، که فوراً باعث افت 50 درصد روشنایی می‌شود.» بعد خود عینک سه‌بعدی نور را جذب می‌کند. اکثر قریب به اتفاق سالن‌ها فیلم سه‌بعدی را بین سه تا شش اف‌ال‌اس پخش می‌کنند.

پروژکتورهای فیلم حدود 15 اف‌ال‌اس، و فرمت اصلی آیمکس 22 اف‌ال‌اس را روی پرده می‌اندازد. اگر نمی‌دانید اف‌ال‌اس چیست، به بقیه ملحق شوید. (به‌طور خلاصه، سطح نوری که پروژکتوری که فیلمی در آن نیست، روی پرده می‌اندازد.) و یک فیلم استاندارد را با آیمکس اشتباه نگیرید، یا «آیمکس قلابی» را با آیمکس اصلی. تفاوتش در چیست؟ آیمکس، سالن‌های سینمای جدیدی هستند که پرده‌های بزرگ‌تری دارند، که خیلی خوب است، اما پرده‌های خیلی بزرگ آیمکس نیستند و از تکنولوژی این نوع فیلم استفاده نمی‌کنند. اما چون به همه‌ی این سالن‌ها آیمکس گفته می‌شود، کمی گمراه‌کننده است.


6. از فروش پروژکتورهای جدید دیجیتال، پول درمی‌آید

این پروژکتورها خودشان، خودشان را نمی‌فروشند. در ابتدا مدیران سینما به دلیل هزینه‌ی خیلی زیاد تجهیزات جدید، مخالف خرید این پروژکتورها بودند و بین خودشان بر سر این دعوا می‌کردند که آیا استودیوها باید در تقسیم این هزینه‌ها کمک کنند یا نه. بعضی استودیوها، برای خدشه‌دارکردن اسطوره‌ی سه‌بعدی، به صاحبان سینما گفتند که اگر فیلمی را به حالت سه‌بعدی نمایش ندهند، نمی‌توانند به شکل دوبعدی هم نمایش دهند.

اگرچه در اکثر اتاق‌های پروژکتور برای هر دو نوع پروژکتور جا وجود دارد، سالن‌ها را دارند تشویق می‌کنند تا پروژکتورهای آنالوگ خود را هرچه زودتر حذف کنند. چرا برای خلاص‌شدن از شر پروژکتورهای آنالوگ این‌قدر عجله می‌کنند؟ آیا صاحبان سینما دارند از طرف سازندگان پروژکتورهای دیجیتال غیرمطمئن تشویق می‌شوند تا پل‌های پشت سر خود را خراب کنند؟


7. سالن‌های سینما بین 5 تا 5/7 دلار به قیمت بلیت اضافه می‌کنند

با این‌همه، وقتی یک فیلم دوبعدی را در یک سالن با تجهیزات سه‌بعدی می‌بینید پروژکتورهای سه‌بعدی برای فیلم‌های دوبعدی هم مناسب‌اند: آن فیلم‌ها از همان پروژکتورها استفاده می‌کنند، اما پول اضافه گرفته نمی‌شود. متوجه این دور باطل هستید؟ آیا قرار است این اضافه‌بها باقی بماند، یا وقتی پول این پروژکتورهای جدید پرداخت شود، آن اضافه‌بها هم حذف خواهد شد؟ نظر شما چیست؟

من فکر می‌کنم که سه‌بعدی یک روش اخاذی از والدینی است که تبلیغات به بچه‌هاشان یاد داده که سه‌بعدی «بخواهند». در یادداشتی که بر فیلم نبرد تیتان‌ها نوشتم، یک تبصره اضافه کردم: «برای بچه‌هاتان توضیح دهید که این فیلم به شیوه‌ی سه‌بعدی فیلمبرداری نشده و فقط دارد به شکل سه‌بعدی پخش می‌شود تا روی هر بلیت پنج دلار بیشتر از شما بگیرند. من نسخه‌ی دوبعدی‌اش را دیدم، و بگذارید به شما بگویم که تصاویر در نسخه‌ی دوبعدی عالی بود.» و واقعاً هم عالی بود. بُعد سوم با عجله در مرحله‌ی پس از تولید اضافه شد تا آویزان آواتار شود. نسخه‌ی سه‌بعدی قلابی تیتان حتی از جانب طرفداران تکنولوژی سه‌بعدی هم با نقدهای منفی مواجه شد.


8. من نمی‌توانم درامی جدی مثل توی آسمان یا محفظه‌ی رنج را سه‌بعدی تصور کنم

کارگردان‌هاشان هم نمی‌توانند. وقتی آلفرد هیچکاک فیلم ام را به نشانه‌ی مرگ بگیر را به شیوه‌ی سه‌بعدی فیلمبرداری کرد، از نتیجه‌اش آن‌قدر ناراضی بود که در افتتاحیه‌ی فیلم در نیویورک، آن را به شکل دوبعدی اکران کرد. به نظر می‌رسد این تکنولوژی برای فیلم‌های کودکان، انیمیشن‌ها، و فیلم‌هایی نظیر آواتار جیمز کامرون مناسب باشد، که تا حد زیادی با کامپیوتر ساخته شده‌اند. فیلم کامرون البته واضح است که چرا سه‌بعدی ساخته شده: یک فیلم باشکوه، که روی پرده‌ی آیمکس خیلی زیباست (و من به همین شکل فیلم را دیدم)، و پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینما. آواتار مدل نمونه‌ای سه‌بعدی است، اما آیا در حالت دوبعدی هم (بدون توجه به اضافه‌بهای بلیت‌‌ها) می‌توانست به همین خوبی باشد؟

دومین فیلم پرفروش تاریخ سینما تایتانیک کامرون است، که البته دوبعدی بوده. با این‌همه، آواتار به شکل مؤثری از سه‌بعدی استفاده می‌کند. به نظرم عالی بود. کامرون یک نابغه‌ی تکنیکی است که فیلمش را از همان قدم اول تا آخرین مرحله برای سه‌بعدی طراحی کرده و 250میلیون دلار خرج کرد تا آن را درست اجرا کند. او استاد فیلمبرداری و تدوین است. کارگردان‌های دیگر را مدیران بازاریابی مجبور به استفاده از سه‌بعدی می‌کنند. در مورد آنها واضح است که این کار به دلیل علاقه به افزودن آن اضافه‌بها است.

تیم برتون را در نظر بگیرید، که مدیران بازاریابی مجبورش کردند که یک فیلم سه‌بعدی قلابی به وجود بیاورد که بعد به‌عنوان آلیس در سرزمین عجایب: یک تجربه‌ی سه‌بعدی آیمکس اکرانش کردند (اگرچه به یاد داشته باشید که سالن‌های آیمکس جدید، آیمکس‌های واقعی نیستند). درست است، فروش خیلی بالایی کرد. اما عناصر سه‌بعدی‌اش خیلی کم و نالازم است؛ یک حقه برای توجیه دریافت اضافه‌بها.

حتی کامرون هم قصد دارد که دوباره تایتانیک را به شیوه‌ی سه‌بعدی اکران کند، و ارزشش را دارد که مستند سه‌بعدی او، ارواح ژرفنا را به یاد بیاوریم، که او شخصاً از مزار کشتی تایتانیک فیلمبرداری کرد. تایتانیک سه‌بعدی، یک فیلم سه‌بعدی واقعی نخواهد بود، بلکه احتمالاً کامرون «سه‌بعدی قلابی» را بهتر از بقیه اجرا خواهد کرد. با این‌حال، بحث من کماکان این است: تایتانیک به همین شکلی که هست، عالی است، پس چرا باید یک عامل پرت‌کننده‌ی حواس را به آن اضافه کرد؟ بدیهی است، برای بازگرداندن گاو پرفروش شماره‌ی دو در تاریخ سینما و دوشیدن شیر بیشتری از آن.

یک بار گفتم که ممکن است فرمت سه‌بعدی را بپذیرم اگر کارگردانی مثل مارتین اسکورسیزی از آن استفاده کند. فکر می‌کردم که جایم امن است. بعد اسکورسیزی اعلام کرد که فیلم بعدی‌اش، اختراع هوگو کابرت را که داستانش درباره‌ی یک یتیم و یک ربات است و در سال 2011 اکران خواهد شد، به شکل سه‌بعدی خواهد ساخت. خب، اسکورسیزی سینما را می‌شناسد، و عشق شدیدی نسبت به امکانات آن دارد.

حدس می‌زنم سه‌بعدی را با نیازهایش وفق خواهد داد. و قهرمان من، ورنر هرتزوگ، دارد از سه‌بعدی استفاده می‌کند تا از نقاشی‌های یک غار ماقبل تاریخ در فرانسه فیلمبرداری کند، تا بهتر بتواند حالت گودی غارهای باستانی را نمایش دهد. او به من گفت که هیچ‌چیز به سمت مخاطب نخواهد رفت، و فیلمش پشت سطح پرده باقی خواهد ماند. به بیان دیگر، هیچ‌چیز به سمت مخاطب پرت نخواهد شد، و سه‌بعدی به ما اجازه خواهد داد تا توهم اشغال‌کردن فضا با نقاشی‌ها را درک کنیم و به آنها نگاه کنیم، و آنها را مثل یک هنرمند دوران ماقبل تاریخ که در آن غار ایستاده، تجربه کنیم.


9. هرگاه هالیوود احساس خطر کرده، به تکنولوژی متوسل شده: صدا، رنگ، وایداسکرین، سینه‌راما، سه‌بعدی، صدای استریوفونیک، و حالا دوباره سه‌بعدی

به بیان تجاری، یعنی ارائه‌ی تجربه‌ای که در خانه نمی‌توان به دست آورد. با اختراع دیسک‌های بلو‌ـ‌ری، کابل اچ‌دی و پروژکتورهای دیجیتالی خانگی، فاصله‌ی بین تجربیات سالن سینما و خانه محدود شده. سه‌بعدی دوباره این فاصله را بیشتر کرده. حالا سیستم تلویزیونی سه‌بعدی خانگی ممکن است دوباره این فاصله را کم کند.‌

چیزی که هالیوود احتیاج دارد یک تجربه‌ی «اضافی» است که آشکارا و به‌طور چشمگیری از هر تجربه‌ی خانگی بهتر باشد، مناسب برای فیلم‌های همه‌ی رده‌های سنی، و به اضافه‌بهای پرداختی هم بیرزد. سال‌هاست که من از پروسه‌ی ابداعی دین گودهیل به نام «ماکسی‌ویژن 48» تعریف کرده‌ام؛ این پروسه از تکنولوژی موجود استفاده می‌کند اما با فیلمبرداری 48 فریم در ثانیه، و تصویر روانی به وجود می‌آورد که هیچ تکانی ندارد.

فیلم‌های مدرن با 24 فریم در ثانیه نمایش داده می‌شوند چون این پایین‌ترین سرعتی است که در اولین روزهای ناطق‌شدن سینما، می‌توانست صدای آنالوگ را همراه خود پخش کند. حالا صدای دیجیتال تا حد زیادی جایگزین صدای آنالوگ شده است. ماکسی‌ویژن 48، 48 فریم در ثانیه پخش می‌کند که باعث دو برابر شدن کیفیت تصویر می‌شود. نتیجه‌اش به شکل شگفت‌انگیزی بهتر از دوبعدی فعلی است.

به بیان اندازه‌گیری‌های معمول که در این صنعت از آن استفاده می‌شود، 400 درصد بهتر است. این عدد اشتباه چاپی نیست، آنها که تصویر ماکسی‌ویژن 48 را ندیده‌اند هیچ تصوری از میزان خوب‌بودن آن ندارند. من آن را دیده‌ام، و همین‌طور هم سیستم «شواسکن» که چند سال پیش، داگلاس ترامبل به‌وجود آورد. این سیستم‌ها آن‌قدر خوب‌اند که پرده‌ی سینما مانند یک پنجره به دنیای سه‌بعدی عمل می‌کند. اگر فیلم‌بین‌ها می‌توانستند آن را ببینند، به‌سادگی سه‌بعدی را فراموش می‌کردند.

من با سه‌بعدی به‌عنوان یک انتخاب مخالف نیستم؛ به‌عنوان یک روش زندگی برای هالیوود مخالفم؛ روشی که به نظر می‌رسد محصولات استودیوهای اصلی را از آن نوع فیلم‌هایی که ما به آنها به‌عنوان فیلم‌های شایسته‌ی اسکار فکر می‌کنیم، منحرف می‌کند. اسکورسیزی و هرتزوگ برای بزرگ‌سالان فیلم می‌سازند. هالیوود با سر دارد به سمت بازار مناسب کودکان می‌رود. اخیراً کمپانی دیزنی اعلام کرد که دیگر اصلاً فیلم‌های سنتی تولید نخواهد کرد، بلکه تمام توان خود را روی انیمیشن، دنباله‌ها و فیلم‌های ابرقهرمانی خواهد گذاشت.

من این احساس را دارم که هالیوودِ جوان‌تر دارد احساس غریزی خود را نسبت به داستان و کیفیتی که نسل‌هایی از تهیه‌کننده‌ها داشتند، از دست می‌دهد. حالا همه‌چیز در بازاریابی خلاصه شده است. هالیوود به یک سیستم تصویری احتیاج دارد که برای همه نوع فیلمی ـ هر فیلمی ـ مناسب باشد و به‌راحتی بهتر از هر چیزی باشد که مخاطبان تاکنون دیده‌اند. مدیران بازاریابی درست می‌گویند که تماشاگران به سینما می‌آیند تا یک تجربه‌ی اضافی تماشای فیلم داشته باشند که در خانه به‌دست نمی‌آید. اما آنها دارند روی تجربه‌ی اشتباهی شرط‌بندی می‌کنند.

 
 

ارسال مطلب به:

Cloob del.icio.us  Digg Socializer  
 

 

 

 رسانه‌های جمعی | رسانه‌های اجتماعی | رسانه‌های دیجیتال | رسانه‌های شخصی | روزنامه‌نگاری | علوم ارتباطات | زندگی رسانه‌ای | تبلیغات | سازمان‌های رسانه‌ای | رویدادها

صفحه اول |
راهنمای روزنامه‌نگاران | راهنمای دانشگاه و آموزش | رسانه‌های اجتماعی | برچسب‌ها | پیوندها | نقشه ‌سایت | تبلیغات | درباره ما | RSS

 
 
صفحه اول
رسانه‌های جمعی
رسانه‌های دیجیتال
رسانه‌های شخصی
رسانه‌های اجتماعی
سازمان‌های رسانه‌ای
رویدادهای رسانه‌ای
زندگی رسانه‌ای
علوم ارتباطات
روزنامه‌نگاری
تبلیغات
 
خبرنامه

با وارد کردن ایمیل و مشترک شدن در خبرنامه، مطالب روزانه ارسال می‌شود

 

 

 

 
info-at-medianews.ir Feed Google Plus Twitter Facebook FriendFeed