خبرگزاری ایسنا - نشست بررسی «عملکرد یکساله بی بی سی فارسی» عصر 24 اسفند ماه در فرهنگسرای رسانه برگزار شد.
در این نشست اکبر نبوی از کارشناسان رسانه و مهدی فضائلی عضو انجمن روزنامهنگاران مسلمانان و مدیرعامل سابق خبرگزاری فارس حضور داشتند.
اکبر نبوی در ابتدای صحبتهایش خاطرنشان کرد: من شخصا از اینکه شبکه فارسی بیبیسی راهاندازی شد، اظهار خوشحالی کردم و هنوز هم خوشحالم؛ نه اینکه با اهداف و سیاستهای این رسانه موافق باشم، ولی اساسا به عنوان کسی که دغدغه حوزه رسانه را دارم، معتقدم رسانهها کمککننده همدیگر هستند.
مهدی فضائلی هم در مقدمه صحبتهایش اظهار کرد: در کشوری مثل انگلیس نمیتوان رسانهها را مستقل از نظام حاکم بر این کشور تحلیل کرد. شبکه بیبیسی قدیمیترین بنگاه سخنپراکنی است و این شبکه را باید جزیی از پارادایم حاکم بر انگلیس بدانیم.
او ادامه داد: بیبیسی فارسی بخشی از بیبیسی ورد است. برای بررسی و شناخت عمیقتر از مجموعهای مانند BBC، لازم است که نظام حاکم بر انگلیس را بشناسیم تا بتوانیم به این جزء هم بیشتر اشراف پیدا کنیم. حذف بیبیسی منوط به آن است که رسانه به داخل مردم بیاید و نظرات آنها را مطرح کند.
***
نبوی سپس در پاسخ به نقل قول مجری برنامه از پرفسور مولانا که رسانه اصلی ما در ایران رسانه منبر است و طرح این پرسش از سوی مجری که چه عواملی در بیبیسی وجود داشت که باعث شد این شبکه در مقطعی لیدر شود، گفت: ممکن است آقای مولانا جامعه ایران را نشناسد؛ جامعه ایران جامعه 30 سال قبل نیست که کارکرد رسانه منبر به عنوان رسانه گرم، را قابل تعمیم به آن بداند. خود تلویزیون جمهوری اسلامی ایران هم پذیرفته که رسانه منبر کار کرد 40 سال قبل را ندارد. و البته این به معنای گسست جامعه با رسانه منبر نیست. در حال حاضر صحبتهای منبر از تلویزیون هم پخش میشود؛ بنابراین آقای مولانا به دلیل فقدان شناخت اجتماعی، از لایههای مختلف اجتماعی کشور اطلاع ندارد.
او با یادآوری این که بخشی از افرادی که در بیبیسی فارسی کار میکنند، شاید زمانی جزء دوستان ما بودند، ادامه داد: دو نکته برای گرایش اصحاب رسانه به کارکردن در بیبیسی وجود دارد؛ به دلیل نوع نگاه جامعه نخبه ایران به غرب که از دوران مشروطه وجود داشته است، اساسا یک نوع شیفتگی و خودباختگی در روشنفکر ایرانی در مقابل کشورهای غربی وجود دارد و این به دلیل عدم آگاهی درست از کشور و تاریخ خودشان است؛ این که ندانسته، صرفا به مظاهری از جلوههای تکنولوژی غرب نگاه میکنند، این شیفتگی به عنوان فرهنگ پذیرفته شده در جامعه روشنفکر ایرانی راه خود را ادامه دادهاست.
نبوی اضافه کرد: به دلیل همین وضعیت که در میان طبقه روشنفکر وجود داشته و دارد، شاخصهای ملی را در امتیاز دادن به فعالیتهای اجتماعیمان کنار گذاشتیم و شاخصهای غیرملی جایگزین آن شد؛ در چنین شرایطی سعی میکنیم خود را به شاخصهایی که ارزش تلقی شده، نزدیک کنیم و در چارچوب آن شاخص، فعالیت رسانهای خود را ادامه دهیم.
وی خاطرنشان کرد: سردبیران رسانهها در این کشور از دانش رسانهیی، کمترین اطلاع را دارند و در عین حال از من روزنامهنگار توقع دارند که متناسب با گرایش سردبیر عمل کنم. بسیاری از رسانههای کشورمان حزبی هستند و محتوای آنها به ماهیت رسانه که آگاهی دادن است، نزدیک نیست. بر این اساس بخشی از جوانان با این موقعیت روبهرو میشوند و از طرفی تب نگاهها و گرایشهای سیاسی زیاد میشود، چون جوان نوجو است و کشف مرزهای ناشناخته برایش اهمیت دارد.
***
نبوی سپس در پاسخ به این پرسش که بیبیسی چه تواناییهایی داشت که برای مدتی در کشور لیدر بود؟ گفت: اگر بخواهم به فعالیت بیبیسی امتیازدهی کنم، از مقطع راهاندازی تا روز بعد از رأیگیری(شنبه 23 خردادماه)، عدد فرضی 10 را به آن خواهم داد؛ اما از شنبه به بعد، به شدت این عدد رشد تصاعدی پیدا میکند و گاه به لحاظ فعالیت رسانهای، عدد 20 میگیرد. این عدد را رسانههای ایران با گشادهدستی در سبد بیبیسی گذاشتند.
فضائلی نیز در ادامه صحبتهای نبوی خاطرنشان کرد: اینکه بیبیسی فارسی را در چند مجری داخل استودیو میبینیم، تعریف کنیم، سادهانگارانه است. این چند نفر مجری که در برنامههای مختلف بیبیسی فارسی وجود دارند، نمیگویم موثر نیستند چراکه به هرحال بخشی از ارتباط مخاطب به توانمندی مجری برمیگردد. اما قوت در بیبیسی ناشی از عقبه قابل توجه این شبکه است.
او ادامه داد: اگر بخواهیم قوت بیبیسی را ببینیم، باید به این توجه داشته باشیم که دولت انگلستان سابقه استعماری بسیار و خصوصا بر منطقه خاورمیانه اشراف بسیار دارد و در حوزه مردمشناسی در کشورهای خاورمیانه بسیار کار کردهاست. به همین میزان شبکه بیبیسی که تقریبا 90 سال عمر دارد و از سال 1322 تاسیس شدهاست، از این خصوصیات برخوردار است. در همین بیبیسی فارسی وقتی یک لایه عقبتر میروید، افرادی را میبینید که به لحاظ سابقه کار و شناخت جامعه ایرانی باسابقه هستند. پس آنچه ما در تلویزیون مشاهده میکنیم، در حقیقت سطحیترین لایه از بیبیسی است و علت اصلی توفیقات بیبیسی به این سطح برنمیگردد، اگرچه این سطح هم در آن موثر است.
مهدی فضائلی در ادامه صحبتهایش تاکید کرد: شبکه بیبیسی علیرغم اصراری که بر بیطرف و مستقل بودن دارد، ولی براساس اسناد و مدارکی که بسیار هم روشن است، میتوان گفت بیبیسی ورد و بیبیسی فارسی نه مستقل و نه بیطرف است. وقتی میگوییم مستقل، یعنی نباید پولی از دولت دریافت کند؛ این درحالی است که هم میدانند که تمام شهروندان این کشور موظف هستند هرماه مبلغ 11 پوند را به بیبیسی پرداخت کنند. بر این اساس تقریبا 8 میلیارد دلار، درآمدی است که از مالیات مردم به دست میآید. پس کمپانی بیبیسی از پولی که دولت تکلیف کردهاست درآمد دارد. این مطلب در خصوص بیبیسی ورد بیشتر مصداق دارد چراکه بودجه بی بی سی ورد را رسما وزارت امور خارجه انگلیس پرداخت میکند. از آن جا که مدیر بیبیسی، توسط شورای مدیرانی انتخاب میشود که آنها را ملکه انگلستان انتخاب میکند، باز هم میتوان گفت که این شبکه مستقل نیست؛ ضمن اینکه آنچه روی سایت این شبکه است، به تحکیم سیاستهای دولت انگلیس کمک میکند.
مدیر سابق خبرگزاری فارس ادامه داد: باید بپذیریم و اذعان کنیم بیبیسی بسیار حرفهیی عمل میکند، اما جهتگیریها و عدم مستقل بودن این شبکه را هم باید قبول کرد.
اکبر نبوی در پاسخ به اظهارات فضائلی گفت: نه فقط بیبیسی، بلکه مهمترین رسانهها در کشورهای غربی مستقل نیستند و این را نباید عیب و ایراد تلقی کرد، بلکه آنچه اهمیت دارد، عملکرد است. اگر رسانهای پولی از دولت دریافت و خلاف منافع ملی حرکت کند، کار زشتی کردهاست. در نظام استودیو در هالیوود بالغ بر هزار فیلم تولید میشود که سازمان سیآیای در تولید 200 فیلم آن در سال مشارکت دارد. اسپیلبرگ و تام هنکس چندسالی است با مبلغی بالغ بر 130 میلیون دلار، یک کمپانی تأسیس کردند. این بودجه تماما توسط این دو هنرمند تأمین نشدهاست، بلکه از مراکز مختلف به آنها کمک میشود.
این کارشناس رسانه ادامه داد: شبکهها در اروپا عموما مستقل نیستند، ولی این مساله عیب و ایراد نیست. تلویزیون ما هم از دولت پول میگیرد و این مساله عیب و ایراد تلقی نمیشود؛ نکته مهم این است که بیبیسی نماینده رسانهی کشوری مانند بریتانیا است که مردم ایران صدمات بسیاری از آن دیدهاند. اما منصفانه از خود سوال کنیم، چه اتفاقی میافتد، رسانه کشوری که مردم جز چپاول و غارت از آن ندیدند، مهمترین منبع خبری در سال 57 میشود. رادیو بیبیسی در آن زمان چه کار میکرد. آیا مردم ما در این که انگلیس کشور پلیدی است تردید کرده بودند. آیا الآن مردم ایران باز هم تردید دارند که انگلیس غارتگر است مسلما نه؛ اما یکی از مشکلات ما که تبدیل به فرهنگ رفتاری ما شده، این است که همهچیز را به توطئه خارجی مربوط میدانیم.
نبوی تصریح کرد: نکته اینجاست که چرا بیبیسی فارسی در کشوری که از آن 300 سال لطمه خورده، موفق میشود. آیا قدرت اوست یا ضعف ما؟ بیبیسی خیلی قدرتمند نیست؛ قدرت بیش از حد دادن به دشمن بررسی پاککردن صورت مسأله است. ما در حوزه رسانهای در کشور بد عمل میکنیم و برای نفوذ گسترده بیبیسی در کشور، زمینهسازی میکنیم. کسانی که مخاطب پر و پاقرص این شبکه هستند، در اینکه انگلیس کشوری چپاولگر است تردید ندارند. بیبیسی هم مطلقا بیطرف نیست؛ اما چند کار میکند و در نهایت خبرگی و هوشمندی فعالیتهای رسانهای خود را به گونهای تنظیم میکند که در کشورهای مختلف به عنوان شبکهای نسبتا قابل اعتماد تلقی میشود.
این کارشناس رسانه یادآور شد: در ماههای بهمن 57 که رسانهها اعتصاب کرده بودند و رادیو و تلویزیون ما هم در اختیار حکومت نظامی بود، مردم به بیبیسی رجوع و اخبار این شبکه را نقل میکردند. پس بیبیسی با دو بستر میتواند موفق شود؛ یکی این که ما درست عمل نکنیم و دوم هنر رسانهای است که او به کار میگیرد و ما به کار نمیگیریم.
نبوی از خبرنگاران به عنوان پیشانی رسانهها، یاد کرد و افزود: جمعی باید سازمان رسانه را هدایت کنند که واجد توانمندیهای رسانهای باشند، منافع ملی و کارکرد رسانه را بشناسند و کاملا دانش عملیات روانی در رسانه را بدانند. بیبیسی فارسی با هوشمندی و با عملیات روانی، به اهداف خود در کشور ما میرسد و ما هم با دست و دل بازی زمینه را برای او فراهم کردیم.
او ادامه داد: رادیو و تلویزیون ما پس از انتخابات اقداماتی را انجام داد که بی بی سی با پرداخت 100 میلیارد پوند، میتوانست خود را این گونه تبلیغ کند. ما با رفتار رسانه یی که در پیش گرفتیم، برای اهداف بی بی سی بسترسازی کردیم.
نبوی با اعتقاد بر این که بخش عمدهای از توفیقات رسانهای بی بی سی به ضعفهای ما برمیگردد، تاکید کرد: باید ضعفها را بشناسیم و آنها را برطرف کنیم. آرزو میکنم تمام پارازیتهایی که برای حذف بی بی سی فرستاده میشود، عمل نکند تا مردم بتوانند این شبکه را ببینند و ما ضعفهایمان را بشناسیم.
او خاطرنشان کرد: جامعه ایرانی در طول تاریخ خلاق بودهاست، اما 170 سال است که شبه روشنفکران منفعل، تخم انفعال را در کشور پاشیدند.
***
مهدی فضائلی هم در ادامه صحبتهای نبوی درباره شیوههای مقابله با بیبیسی، اظهار کرد: اگر بپذیریم که رسانهها حامل پیامهای هدفمند هستند که هوشمندانه انتخاب میشوند، باید گفت یکی از تفاوتهای بارز بیبیسی با رقبای دیگرش، همین امر است. بیبیسی ادبیات مودبانهای دارد و رفتارش تند و هتاکانه نیست که در پذیرش مخاطب موثر است. اگر انگلیس را دشمن بپذیریم و بیبیسی را حامل پیامهای چنین نظامی بدانیم، پس امکان حضور چنین رسانههایی در کشور، یعنی اجازه دادن تأمین منافع کشوری که منافع آن با ما در تضاد است.
وی با اشاره به اصطلاحاتی چون جنگ نرم و قدرت نرم، خاطرنشان کرد: اگر از این اصطلاحات استفاده میکنیم و میبینیم رسانهای به شکل تدریجی کاری میکند که مخاطب خود را در نهایت تحتتأثیر باورها و تصمیمگیریهایش قرار میدهد، باید از آن به پایگاه دشمن تعبیر شود. آیا باید اجازه داد پایگاه دشمن به راحتی فعالیت کند یا باید با آن مبارزه کرد.
او به قطع شبکههای سحر، العالم و المنار اشاره کرد و گفت: وقتی این شبکهها در مقاطعی قطع میشوند، پس میتوان گفت مقابله با شبکهها کار عجیبی نیست؛ همانطور که جامعه واکسینه میشود، در حوزه فکر و اندیشه هم باید این اتفاق بیافتد.
فضائلی تاکید کرد: باید به توانمندیها و قدرت خودمان در مقابله با جنگ نرم بیافزاییم؛ چراکه نمیتوان صدای دشمن را خاموش کرد، چراکه او پس از مدتی صدایش را بلندتر میکند.بر این اساس برخلاف آقای نبوی آرزو نمیکنم که این پارازیتها، قدرتشان از بین برود، اما آرزو میکنم که برای مقابله با دشمن قدرتمند باشیم و در این راه تلاش کنیم.
او از کار در حوزه رسانه به عنوان یک واجب کفایی یاد کرد و افزود: سرمایهگذاری در این بخش جزء تکالیف شرعی ماست و اگر کسی بتواند کار ارزشمندی در جهت انتشار پیامهای اسلام انجام دهد، یک اصل برای ماست. ولی تا زمانی که نمیتوانیم این کار را انجام دهیم، باید در حد حرکتهای پارتیزانی، اجازه ندهیم این شبکهها دریافت شوند.
فضائلی در این نشست گفت: ما از جامعه غربی در تمام حوزهها از جمله رسانه، تصویری غیرواقعی داریم و یکی از هنرمندیهای آنان این است که اجازه ندادند واقعیت غرب به کشورهای دیگر منتقل شود، چراکه در آن صورت این خودباختگی به وجود نمیآید.
***
اکبر نبوی در پاسخ به پرسشی دربارهی راهکارهای رسانه برای بازگشتن به عرصه رقابت با بیبیسی فارسی، خاطرنشان کرد: اولین نکته این است که از آگاهی مردم نترسیم؛ دانستن مردم بیشترین کمک به کشور است. دین ما، دین علم و دانستن است. دومین گام این است که صداوسیما رسانه ملی باشد. من نگرانی خود را مطرح کردم که چرا تلویزیون ما فقط با موافقان وضع موجود انتخابات صحبت میکند. این در حالی است که بیبیسی فارسی بیشتر با مخالفان خود صحبت میکند. این شبکه از هنر برقراری ارتباط با مخاطب بهرهمند است. ما باید در صداوسیما بتوانیم در قالب خبر و گزارش با مخالفان خود صحبت کنیم. الآن عموما بستهبندیهای خبری ما شکل بولتن دارد و شکل رسانه ندارد.
این کارشناس رسانه ادامه داد: تلویزیون باید بتواند با منتقد خود روبهرو شود؛ به رسانه ربطی ندارد که کدام گروه حق دارد یا نه و رأیدهندگان ایرانی به چه کسی رأی دادند. اگر از تجارب گذشته استفاده میکردیم خیلیخوب بود.
او با اعتقاد بر این که ممنوعیت ویدئو در سال 62 را در مورد ماهواره هم تکرار کردیم، در این باره اظهار کرد: ما نمیتوانیم در حوزه مناسبات اجتماعی، صورت مسألهها را پاک کنیم؛ بلکه باید آگاهان و خبرنگاران فرهنگ و رسانه را در حوزههای مدیریتی به کار بگیریم. اگر یک کارگردان را به عنوان خلبان به کار بگیریم همه خندهمان میگیرد ولی چرا خنده و یا گریهمان نمیگیرد که افراد بیصلاحیت را در دورههای مدیریت کلان فرهنگ و هنر به کار میگیریم و ما بازنگری جدی میخواهیم که به عظم ملی نیاز دارد.
نبوی خاطرنشان کرد: اگر گوش و چشم مردم ایران به رسانههای ملی بسته باشد، امنیت ملی به خطر میافتد؛ رسانه در هر کشوری همسایه امنیت ملی است. پیامهای ملی را رسانهها به مردم میدهند. اگر پیام ملی به مردم داده نشود چه اتفاقی میافتد؟! باید باورهای خودمان را بازسازی کنیم، رسانه باید جدی گرفته شود.
وی ادامه داد: فرق فعالیت رسانهیی در ایران و کشورهای غربی این است که ما در ایران از افراد دفاع میکنیم اما در کشورهای غربی به درستی از کشور دفاع میشود و اگر لازم باشد افراد را قربانی کشور میکنند؛ این مساله به آن برمیگردد که ما عاطفه داریم، در همین جریانهای اخیر عاطفهمان عمل کرد و ممکن است عاطفه ما را به مسیر درست نبرد. اگر داشتن رسانه واجب است، توجه به اقتضائات آن هم واجب است و یکی از وجوه آن بحث نیروی انسانی است.
فضائلی در پایان این نشست گفت: اگر ملتی در موقع جنگ در خانهاش بنشیند، ذلیل میشود؛ در حوزه رسانهها هم اگر در داخل کشور سرمایهگذاری روی رسانههای خارجی را متمرکز کنیم موفق نمیشویم، بلکه بایستی پا را از مرزها بیرون بگذاریم و در عرصه بینالملل فعالیت کنیم.