تبلیغات در مدیانیوز

 
راهنمای آنلاین روزنامه‌نگاران
 
دوره‌های دانشگاهی رسانه و ارتباطات
 

--------------------------------------------
mevlana rumi
Jalaluddin Mohammad (Rumi), the Persian Sufi poet and Mystic
--------------------------------------------
مطالعات فرهنگی و رسانه‌ای
مطالعات فرهنگی، مطالعات رسانه‌ای، مطالعات ارتباطی
--------------------------------------------

 

آخرین اخبار


- گوگل ۳۲ نام دامنه را تصاحب کرد
- پرونده اکتا به دیوان دادگستری اروپا ارجاع شد
- اعتراض به خودکشی تعدادی از کارگران اپل در چین
- قوانین تبلیغات انتخابات مجلس شورای اسلامی
- فناوری‌های تشخیص چهره به کمک تبلیغات می‌آیند
- این هرم وارونه نمی‌ماند: پاسداشت ۴۰ سال روزنامه‌نگاری حسین قندی
- حمله هکرها به بازار بورس آمریکا در حمایت از جنبش وال‌استریت
- رئیس گوگل 1.5 میلیارد دلار سهامش را می‌فروشد
- تولید تبلت ۲۰۰ دلاری توسط ارتش پاکستان
- مایکروسافت چرخه زندگی ویندوزها را طولانی می‌کند

 

گروه خبری: interview

تاریخ ارسال: چهارشنبه، 2 دیماه 1388  

 

رسانه، بازوی پلیس جامعه محور

 
 

گفت‌وگوی روزنامه‌ی خراسان با علی اصغر محکی  

 
 

روزنامه‌ی خراسان، علی شاکر - یکی از مهم ترین نقش حکومت ها، ایجاد نظم در جامعه است که «مراقبت»، «کنترل» و «نظم» پیوسته را ضروری می سازد. در این میان نیز رویکرد رسانه تابعی از نگرش و برخورد حکومت ها به این سه نقش است. ایجاد و حفظ امنیت از کارهای ویژه دولت ها در جوامع مدرن نیز، به شمار می رود. البته چگونگی برپا داشتن امنیت، طی تاریخ متحول شده است. همچنان که اگر زمانی نظارت مستقیم و رسمی حکومت به معنی حفظ امنیت بود، ولی در جوامع جدید به جای کنترل نهادهای رسمی، این سرمایه اجتماعی است که نماد قدرت و امنیت به شمار می رود. پلیس مدرن ابتدا در جوامع غربی شکل می گیرد و در دوره اول اداره خود، پیوند محکمی با سیاست دارد. ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۰ دوره اصلاحات است. در این دوره، اداره امور پلیس از سیاست جدا می شود و ماموران پلیس یونیفرم بی طرفی به تن می کنند و با شهروندان از لحاظ حرفه ای، ارتباطی خنثی دارند. اما در دوره جامعه گرایی این تقویت رابطه با مردم است که حرف اول را می زند. پس برنامه های روابط عمومی، برنامه های ارتقای روابط اجتماعی و پیش‌گیری از وقوع جرم رونق می گیرد. البته جامعه محور شدن امنیت در ایران عمر کوتاهی و راه درازی دارد. «دکتر علی اصغر محکی» از معدود کسانی است که قدم در این راه دراز گذاشته است. او در همان دورانی که مسئول اطلاع رسانی پلیس بود، از پایان نامه دکترای علوم ارتباطات خود با موضوع «پلیس و مردم» دفاع کرد. از همین روست که مدیر مسئول روزنامه همشهری تاکید ویژه ای بر نقش رسانه ها در امنیت جامعه دارد به خصوص آن جا که می گوید: «جلوگیری از فعالیت شفاف رسانه ها در کنار پلیس فقط تصویری رویایی از این نیروی امنیتی به جامعه ارائه می کند.»

***

چه شد که برای پایان نامه دکترا، سراغ موضوع پلیس و مردم در مطبوعات رفتید؟

من دوره تحصیل دکترا در نیروی انتظامی مشغول به کار بودم؛ آن زمان دکتر معتمدنژاد به هر دانشجو در همان حوزه ای که کار می کرد، پیشنهاد پژوهش و نوشتن پایان نامه دکترا می دادند. بنابراین ایشان به من پیشنهاد کردند که روی حوزه «رسانه ها و امنیت» کار کنم. در همان دوران سردار قالیباف رویکرد جامعه محوری را در نیروی انتظامی مطرح کرد. رویکردی که پیش از این در جوامع غربی تجربه شده و به کاستن فاصله میان مردم و پلیس معتقد بود؛ یعنی مردم خود در حفظ امنیت مشارکت داشته باشند تا برای ایجاد آ رامش نیاز به پلیسی کردن جامعه نباشد. این الگو را قالیباف شروع کرد به پیاده کردن در نیروی انتظامی و بهانه ای شد تا من در پایان نامه دکترای خودم تصویر منعکس شده از پلیس در دوره های مختلف تاریخ در مطبوعات کشور را تبیین کنم که بیشتر روی جامعه محوری تاکید دارد یا تهدید محوری؟

اشاره کردید به دوره های اداره پلیسی در غرب و دوره جامعه محوری؛ این دوره سوم، دو دوره پیش از خود را تجربه کرده بود؛ یعنی دوره سیاسی و اصلاحات. شما مطالب مربوط به حوزه پلیس را در مطبوعات ایران از سال ۱۳۰۱ تا ۱۳۸۱ بررسی کرده اید. آیا چنین دوره هایی را می توان در ایران هم دید؟

نمی توان گفت که راه اندازی و توسعه تکامل پلیس در ایران دقیقا از همان مختصات جامعه غربی تبعیت کرده است. در غرب دوره سیاسی از ۱۸۴۰ تا ۱۹۳۰ به طول انجامیده که ما در این دوره در ایران دوره ای مشابه و با این ویژگی ها نداریم.

تا آن جا که می دانم در این دوره پلیس غربی امنیت حاکمان برایش مهم تر بود تا مردم. مگر ملازمان و داروغه ها و گزمه ها در ایران نیز چنین وظیفه ای نداشتند؟

شما نمی توانید فلسفه ایجاد پلیس مدرن را از فلسفه سیاسی غرب جدا کنید. این نوع فلسفه سیاسی در دوره روشنگری باعث شده بود پلیسی اگر روی کار می آید، مجبور باشد از یک سری از هنجارها تبعیت کند. هنجارهایی که مربوط به تغییر شکل ساختار سیاسی است. زمانی که در غرب این تحولات اتفاق افتاده بود و دولت ها براساس آرای مردم شکل می گرفتند، ما در ایران هنوز درگیر دوره استبداد بودیم. گرچه به تبعیت از اروپا پلیس را در ایران شکل دادند، ولی چون حاکمیت هنوز براساس نظام مردم سالاری نبود، نمی شد انتظار داشت تاثیر قدرت و ساختار سیاسی را در نظام پلیسی انعکاس داده شود.

اواخر دوره پهلوی کمی پلیس به سمت جامعه محوری حرکت می کند؟

جامعه محوری ابعاد مختلفی دارد؛ یکی از آن ها توجه به نقش مشارکت مردم در حفظ امنیت است. در واقع دفاع اجتماعی به جای دفاع نظامی. اواخر دوره پهلوی تلاش هایی برای مدرن کردن پلیس در کشور انجام و برای دریافت خدمات تسهیلاتی ایجاد شد. خدماتی مانند گواهی نامه، مکانیزه کردن امور و... ولی این ها هیچ کدام به معنی جامعه محوری نبود. بعد از انقلاب هم تحت تاثیر تهدیدهای بسیار زیاد در کشور، ساختارهای متفاوتی در کنار هم کار می کردند، ولی یک دستگاه انتظامی واحد وجود نداشت. وقتی در دهه ۷۰ از ترکیب نیروهای مختلف نیروی انتظامی ایجاد شد، باز هم چند سال طول کشید تا ساختار، ترکیب همگونی پیدا کند؛ اما هنوز هم در ماموریت پلیس، که رسیدن به الگوی جامعه محوری است، تحولی ایجاد نشده بود؛ دلیلش این بود که عقب افتادگی هایی که در ساختار نظام پلیسی ما وجود داشت، تا اندازه زیادی مانع از پیاده سازی رویکرد جامعه محوری می شد.بعد از انقلاب و از اوایل دهه ۸۰ رفته رفته تلاش هایی برای شکل گیری پلیس جامعه محور صورت گرفت. تلاش هایی برای تغییر رفتار مردم با پلیس و قوت بخشیدن به پلیس اجتماعی انجام شد. اما قدمت رویکرد جامعه محوری در پلیس ایران دیرپا نیست و هنوز گام های اولیه را برمی دارد. به هر حال ما نمی توانیم همان دوره های تاریخی اداره پلیس غربی را با ایران مقایسه کنیم چون نظام فرهنگی و سیاسی در ایران متفاوت از غرب است.

با این حساب گذشته از بخش سخت افزاری و ارتقای امکان کانال های ارتباط پلیس با مردم اهمیت بخش نرم افزاری و کارهای فرهنگی را نمی توان نادیده گرفت. به نظر می رسد روابط عمومی ها در ارتباط با رسانه ها می توانند به این بخش کمک کنند.

ببینید اتفاقی که در اوایل دهه ۸۰ در پلیس ایران افتاد دو وجه داشت؛ نرم افزاری و سخت افزاری! بخش سخت افزاری در کوتاه کردن مسافت ها نقش مهمی داشت، اما در کنار این بخش حتما باید به وجه نرم افزاری نیز توجه می شد. پس به کارگیری سخت افزارها که در سرعت بخشیدن به این موضوع کمک می کرد شرط لازم بود. اما شرط کافی برای تکمیل کار این است که حتما باید در تربیت پلیس و تخصصی کردن او می کوشیدیم. به این ترتیب توجه به نظریه های اجتماعی در حل مسائل و مشارکت دادن مردم در حفظ امنیت اهمیت پیدا می کرد. این جوهره جامعه محوری است.

در این میان، روابط عمومی ها طی سال ها طبق الگویی که به عینه از غرب گرفته شده بود، فعالیت و رفتار می کردند و هنوز نتوانسته بودند به الگوی صحیح روابط عمومی ها- که ارتباطی همسنگ و دو طرفه است- برسند. آن زمان در نیروی انتظامی در کنار روابط عمومی معاونت اجتماعی- فرهنگی به موضوع تعاملی بودن ارتباط تاکید کرد و کمک کرد تا روابط عمومی خود را به جامعه محوری نزدیک کند. در واقع این تدبیر، حوزه روابط عمومی را تمرین داد برای کار تعاملی با مردم.

و رسانه ها به عنوان ابزاری برای آب کردن یخ میان نهادهای امنیتی و مردم عمل کردند...

بله؛ از یک طرف رسانه های موجود به کار گرفته شدند تا پلیس بیشتر بتواند با مردم حرف بزند و از طرف دیگر، از رسانه های تعاملی برای حرف زدن مردم با پلیس استفاده شد؛ یعنی پایگاه اطلاع رسانی پلیس راه اندازی شد تا خبرنگاران بدون این که بخواهند برای دریافت اطلاعات از پلیس درگیر روابط ناسالم شوند، این اخبار را هر زمان که می خواستند به دست بیاورند و در تهیه آن شانس برابر داشته باشند. ضمن این که اطلاعات مربوط به مرکز فرماندهی و کنترل، آمار جرایم را منتشر می کرد. از طرف دیگر پایگاه داده های اجتماعی که در پلیس به وجود آمد درباره روند جرایم تحلیل ارائه می داد. این ها همه در اختیار مردم قرار گرفتند.بعد از تحولات پلیس مردم می توانستند به جای مراجعه حضوری به پلیس به سایت اینترنتی پلیس مراجعه کنند و با قوانین آشنا شوند. به عبارت دیگر، در ارائه خدمات سطح تماس ماموران با مردم کمتر شد، اما جایی که فوریت های پلیسی اهمیت داشت، سطح تماس پلیس با مردم بیشتر از قبل شد.

می دانید که ارزش درگیری در میان روزنامه نگاران ما برای انعکاس یک خبر اهمیت ویژه ای دارد. از نظر شما که مدیریت اطلاع رسانی پلیس را تجربه کرده اید چرا باید روزنامه نگاران برای کاهش جرایم و ایجاد آرامش در جامعه با نهادی همچون پلیس همکاری کنند؟

پیش از تغییر رویکرد پلیس، اخبار حوادث در صفحه های روزنامه ها وجود داشته و بیشتر این نوع اخبار روی ارزش کشمکش تاکید داشتند و حوادث خونین را منعکس می کردند. پلیس با آسیب شناسی که از انتشار اخبار حوادث در مطبوعات داشت، به دو یافته مهم رسید؛ یکی این که به خاطر جذابیتی که اخبار حوادث دارد، بسیاری از مردم این اخبار را دنبال می کنند و بسیاری از روزنامه ها برای کسب تیراژ و جلب نظر مخاطب به انعکاس اخبار حوادث می پردازند و پلیس نمی تواند به این بهانه که انتشار این اخبار ممکن است ناامنی را بالا ببرد، مانع کار روزنامه نگاری شود. از طرف دیگر، همین اخبار حوادث اگر حساب شده، درست و با پرداختی متفاوت منتشر شوند، می توانند در عین حفظ جذابیت های روزنامه نگارانه مانع از گسترش ناامنی شوند و با ارائه آموزش های پیش‌گیرانه، به مردم کمک کنند که خودشان از جامعه مراقبت کنند.

تاکنون یک آیین نامه اخلاقی- حرفه ای برای کار در حوزه حوادث و رعایت موازین حرفه ای و اخلاقی آن شکل گرفته است؟

البته یک نکته را نباید فراموش کرد؛ هنوز یک پژوهش نظری قدرتمندی که بتواند الگوی پردازش اخبار حوادث را در مطبوعات کشور تصحیح کند انجام نشده. اگر این کار انجام شود می توان امیدوار بود که تحولی در عرصه اخبار حوادث کشور اتفاق بیفتد. البته گام اول تئوریزه کردن شیوه صحیح درج اخبار است؛ گام دوم تسری دادن این نوع نگاه به مطبوعات کشور است. مدیران مطبوعات ما باید به این نتیجه برسند که حادثه نویسی کار کوچکی نیست! چون در عین حفظ جاذبه های روزنامه نگارانه باید مراقب ایجاد تشویش ذهنی و احساس ناامنی در مخاطب نیز باشند.اگر بخواهم از تجربه خودم در نیروی انتظامی بگویم، آن زمان پلیس در گام اول سعی کرد باتوجه به الگوی مطلوب نوشتن اخبار حوادث، به تولید اخبار حوادث با نگاه جدید بپردازد و در سایت اطلاع رسانی پلیس این اخبار را منتشر کند تا همه مطبوعات بتوانند از آن استفاده کنند.

خبرنگاران همین خبری را که برخاسته از الگوی مطلوب پلیس بود، دستکاری یا تنظیم دوباره نمی کردند؟

پلیس نمی توانست بگوید که به اخبار دست نزنید؛ ولی تا اندازه زیادی در تغییر نگاه مطبوعات نسبت به حوادث موثر بود. در این میان خیلی از مطبوعات بودند که نمی توانستند عادت های قبلی شان را در تنظیم اخبار حوادث تغییر دهند.

در انعکاس اخبار حوادث عامل دیگری نیز اهمیت دارد و آن شرایط اجتماعی- سیاسی است....

بله؛ شما نمی توانید تحولات اجتماعی و مطبوعاتی را فارغ از تحولات سیاسی ببینید. هر زمان در کشور ما فضای باز سیاسی ایجاد شده، مطبوعات فضایی یافته اند تا بتوانند نقادانه تر به عملکرد پلیس بپردازند؛ بنابراین به نظر می رسد که در برهه هایی از تاریخ معاصر وقتی فضای سیاسی بازتر شده، اگر فقط بخواهیم محتوای مطبوعات را ملاک قرار دهیم، در نگاه اول احساس می کنیم، هرچه فضای سیاسی بازتر شده، عملکرد پلیس بدتر نشان داده می شود. در حالی که این طور نیست.

در این فضای باز مطبوعات توانسته اند چالش هایی که در نظام پلیسی وجود دارد را برای مردم بیشتر و بهتر منعکس کنند. اگرچه این عامل باعث می شده که این تصور به وجود آید که عملکرد پلیس ضعیف تر شده است. همچنان که در برهه هایی که فضای سیاسی بسته بوده و مطبوعات نمی توانستند راجع به عملکرد پلیس مطلبی بنویسند، در میان اذهان این طور تداعی می شده که فضای پلیس بدون خطاست؛ چرا که مطبوعات چیزی از خطای پلیس منعکس نمی کنند. این در حالی است که خود مردم که به طور روزمره با پلیس در ارتباطند متوجه مفاسد برخی از نیروها می شوند. بنابراین آن چه مطبوعات می گویند، بازنمایی میزان آزادی عملی است که در انعکاس اقدام های پلیس داشته اند.

خود همین فضای باز سیاسی و جا گرفتن پلیس در ذهن مخاطبان توسط رسانه ها آیا سبب افزایش سرمایه اجتماعی نمی شود؟

اصلا رویکرد جامعه محوری به دنبال افزایش سرمایه اجتماعی است. یعنی اعتماد مردم را به عنوان مهم ترین سرمایه اجتماعی به کار بگیرد در راستای پیش گیری اجتماعی. نظم در جامعه دو نوع است؛ وفاقی و دستوری. در شرایطی که مطبوعات مجاز به نوشتن شفاف راجع به پلیس نیستند و نوع نگاه پلیس به مردم تهدید محور است و تمام دغدغه پلیس برخورد با چهار ، پنج درصد افراد خلافکار است، ۹۵ درصد دیگر همیشه در معرض تهدید قرار دارند. اما وقتی که نگاه جامعه محور شد، پلیس پیش گیری اجتماعی را مدنظر قرار می دهد و روی مشارکت آن ۹۵ درصد کار می کند و برای پلیس، آموزش اهمیت ویژه ای دارد. در این فضا، پلیس تعاملش را با رسانه ها، متخصصان و نخبه ها توسعه می دهد.

اینجاست که نظم وفاقی به وجود می آید؛ یعنی این خود مردم هستند که از امنیت جامعه دفاع می کنند، چون خودشان را ذی نفع می دانند. در این شرایط پلیس از نظر مردم حافظ نظم عمومی است. ولی در شرایطی که نظم دستوری و از بالا به پایین باشد، مردم احساس می کنند که این نظم برای دولتمردان است و حاکمیت و نه برای مردم. آن زمان زمینه فساد در میان پلیس زیاد می شود؛ چون شما در این شرایط انعکاس فساد و کم کاری های پلیس را در مطبوعات نمی بینید؛ زیرا فضای سیاسی اجازه نمی دهد مطبوعات این ضعف ها را انعکاس دهند.

 
 

ارسال مطلب به:

Cloob del.icio.us  Digg Socializer  
 

 

 

 رسانه‌های جمعی | رسانه‌های اجتماعی | رسانه‌های دیجیتال | رسانه‌های شخصی | روزنامه‌نگاری | علوم ارتباطات | زندگی رسانه‌ای | تبلیغات | سازمان‌های رسانه‌ای | رویدادها

صفحه اول |
راهنمای روزنامه‌نگاران | راهنمای دانشگاه و آموزش | رسانه‌های اجتماعی | برچسب‌ها | پیوندها | نقشه ‌سایت | تبلیغات | درباره ما | RSS

 
 
صفحه اول
رسانه‌های جمعی
رسانه‌های دیجیتال
رسانه‌های شخصی
رسانه‌های اجتماعی
سازمان‌های رسانه‌ای
رویدادهای رسانه‌ای
زندگی رسانه‌ای
علوم ارتباطات
روزنامه‌نگاری
تبلیغات
 
خبرنامه

با وارد کردن ایمیل و مشترک شدن در خبرنامه، مطالب روزانه ارسال می‌شود

 

 

 

 
info-at-medianews.ir Feed Google Plus Twitter Facebook FriendFeed