تبلیغات در مدیانیوز

 
راهنمای آنلاین روزنامه‌نگاران
 
دوره‌های دانشگاهی رسانه و ارتباطات
 

--------------------------------------------
mevlana rumi
Jalaluddin Mohammad (Rumi), the Persian Sufi poet and Mystic
--------------------------------------------
مطالعات فرهنگی و رسانه‌ای
مطالعات فرهنگی، مطالعات رسانه‌ای، مطالعات ارتباطی
--------------------------------------------

 

آخرین اخبار


- گوگل ۳۲ نام دامنه را تصاحب کرد
- پرونده اکتا به دیوان دادگستری اروپا ارجاع شد
- اعتراض به خودکشی تعدادی از کارگران اپل در چین
- قوانین تبلیغات انتخابات مجلس شورای اسلامی
- فناوری‌های تشخیص چهره به کمک تبلیغات می‌آیند
- این هرم وارونه نمی‌ماند: پاسداشت ۴۰ سال روزنامه‌نگاری حسین قندی
- حمله هکرها به بازار بورس آمریکا در حمایت از جنبش وال‌استریت
- رئیس گوگل 1.5 میلیارد دلار سهامش را می‌فروشد
- تولید تبلت ۲۰۰ دلاری توسط ارتش پاکستان
- مایکروسافت چرخه زندگی ویندوزها را طولانی می‌کند

 

گروه خبری: interview

تاریخ ارسال: دوشنبه، 4 آبانماه 1388  

 

باید دین قاعده بازی را مشخص کند

 
 

گفت‌وگوی روزنامه خراسان با دکتر محدثی درباره «رسانه‌ای شدن دین»  

 
 

روزنامه خراسان، مهدی علاقه بند - «اسلامی بودن» انقلاب ایران در سال ۵۷ این ضرورت را ایجاب می کرد تا رسانه ای همسو با اهداف انقلاب تعریف شود؛ رسانه ای که به انعکاس ارزش های دینی و اسلامی بپردازد و در مسیری متفاوت از رسانه های غربی گام بردارد.اگرچه با موضوع «رسانه دینی» به سراغ دکتر محدثی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد، رفتیم اما همین فرصت مناسبی بود تا با طرح چهارچوبی کلی تر، نحوه مواجهه دین و رسانه را نیز به بحث بگذاریم. گفت وگوی ما با مدیر گروه جامعه شناسی دین انجمن جامعه شناسی ایران در ذیل آمده است.

چه نسبتی میان دین و رسانه می توان برقرار کرد؟ آیا دین از حیث پیام رسانی خود نوعی رسانه به شمار می رود؟

اجازه بدهید ابتدا نکاتی را توضیح دهم و چارچوبی را طرح کنم و بعد به سوال شما پاسخ بدهم. دین یک نهاد اجتماعی است و به منزله یک نهاد در ارتباط با نهادهای دیگر قرار می گیرد. در حالی که رسانه را باید در قالب نهاد ارتباطات مورد مطالعه قرار داد. من به تأسی از عالم ارتباطات دنیس مک کوئیل، از نهاد ارتباطات سخن می گویم. پس رسانه ها را باید شیوه ها و روش ها و فنونی از عمل ارتباطی تلقی کرد که ۶ جزء هر ارتباط را، آن طور که یاکوبسن (زبان شناس) برشمرده است، شامل فرستنده، گیرنده، پیام، رمزگان، زمینه و تماس هر یک به نحو خاص خودشان تولید و بازتولید می کنند. با این مقدمه مختصر به سراغ سوال شما می روم.دین رسانه نیست اما برای ارائه پیام خودش از رسانه ها بهره می برد. حال گاهی رسانه، ارتباط را به نحو شفاهی تولید می کند مثل منبر، تریبون، مکتب خانه، گاهی از طریق الکتریکی و تولید امواج صوتی دوربرد و ضبط شده مثل بلندگو، بی سیم، نوار صوتی، رادیو، گاهی به شکل مکتوب مثل کتاب و روزنامه، آثار نوشتاری براساس خط بریل برای ناشنوایان، گاهی به شکل تصویری مثل تلویزیون، سینما، گاهی به صورت الکترونیکی مثل اینترنت و گاهی به صورت ترکیب هم زمان این اشکال نشر و پخش.

در این مواجهه، رسانه چه تاثیراتی بر دین گذاشته است؟

همه نهادها در جریان تاریخ متحول می شوند؛ از جمله نهاد دین و نهاد ارتباطات. پس ظاهرا به خودی خود اشکالی در کار نیست. اما وقتی دقیق تر می شویم به این واقعیت مهم می رسیم که رسانه های امروزی امور خصوصی و شخصی را بدل به امری عام می سازند. این امر می تواند آسیبی جدی به دین وارد کند.

در نگاه دینی ورود به فضا- زمان مقدس، مقدماتی دارد. آدمی باید قلب و جان خویش را آماده کند و سپس به فضا- زمان مقدس وارد شود. اما رسانه های جدید این امر صمیمی و شخصی را به امری عام تبدیل می کنند و در دیدرس همه قرار می دهند و از این طریق روح و معنای ورود به فضا- زمان مقدس چه بسا منتقل نمی شود و امر صمیمی و درونی و دیریاب و ژرف هم چون امری مبتذل و عام و همه جا حاضر نمایانده می شود. به نظر من این مهم ترین آسیبی است که از طریق رسانه های جدید می تواند به دین وارد شود. آسیب مهم دیگر، گرایش سازمان های رسانه ای به تولید انبوه رسانه ای است. روشن است که میل به تولید انبوه در سازمان های رسانه ای که در حوزه دین فعالیت می کنند، منجر به تولید آثاری بی کیفیت و سطحی و بدون تحقیقات دینی، روان شناختی و ارتباطی لازم می شود. آسیب مهم دیگر وقتی است که وضعیت رسانه ای انحصارگرایانه وجود دارد؛ در شرایط انحصاری، شما در مصرف رسانه ای خود حق انتخاب ندارید.

مجبورید هر چه را رسانه پخش می کند ببینید. در این شرایط رسانه فعال در حوزه دینی ۲ آسیب جدی ایجاد می کند: یکی اشباع دینی رسانه ای به این معنی که دائما شما با محتوایی دینی مواجه می شوی بی آن که به آن احساس نیاز کنی. درست مثل این که شما را به خوردن غذای خوشمزه ای دعوت کنند اما شما کاملا سیر باشی. دوم وازدگی از محتوایی که مطلوب مخاطب نیست و سبب واکنش روانی و عصبی وی خواهد شد.

آیا دین و رسانه را می توان کنار هم نشاند؟ از این منظر که رسانه یکی از دستاوردهای دوران مدرن به شمار می رود و دین یک نهاد سنتی و امر قدسی؟

رسانه امکاناتی در اختیار دین قرار می دهد و نیروهای دینی باید بکوشند از آن امکانات به نحو درست بهره ببرند و از آسیب های آن احتراز کنند. دنیوی بودن رسانه به خودی خود مشکل ساز نیست. غذایی که ما می خوریم هم دنیوی است. بسیاری امور دیگر هم دنیوی است. مهم این است که امر قدسی هم چون ابزاری در خدمت مقاصد دنیوی قرار نگیرد بلکه بر عکس امور دنیوی، برای تعالی اخلاقی و معنوی به خدمت گرفته شود. مثلا وقتی دین هم چون ابزاری در خدمت دنیا قرار می گیرد، دچار خطری جدی می شود. همین خطر در مورد رابطه دین و رسانه و دین و هر امر دنیوی دیگر نیز وجود دارد. اگر یک سازمان رسانه ای به شما اعلام کند که ما می خواهیم رادیوی دینی ۲۴ ساعته و دائمی داشته باشیم، آن موقع شما باید احساس خطر کنید چون احتمالا در این جا رسانه در خدمت دین نخواهد بود بلکه برعکس خواهد شد زیرا در چنین حالتی اصل تولید ۲۴ ساعته است؛ حال هر کیفیتی می خواهد داشته باشد. در جاهایی که دین و غیردین به هم می رسند، نباید قاعده بازی را برای دین غیر دین تعیین کند. هر جا چنین اتفاقی برای دین بیفتد، مهلکه ای برای دین است.هر نوع انحراف از نگاه دینی و معیارهای دینی برای تن دادن به مصلحتی غیردینی غیرقابل قبول است. هر جا تولید دینی بدون انگیزه و نیت دینی انجام می شود، آن جا خطری دین و دین داری را تهدید می کند. پس این فقط مربوط به رابطه دین و رسانه نیست. از نظر من مثلا اگر مامور دولت به منزله مامور دولت و نه به منزله دین دار، به امر به معروف و نهی از منکر بپردازد، همین خطر هست.

از منظر جامعه شناختی رسانه دینی باید واجد چه ویژگی هایی باشد؟

جامعه شناس قاعدتا به شما خواهد گفت که سازمان رسانه ای دینی باید مجهز به تیم تخصصی باشد؛ به ویژه در شناخت مخاطبان رسانه دینی و اخذ بازخورد تولیدات رسانه. جامعه شناس در وهله دوم می گوید که سازمان رسانه ای دینی در جهان مدرن باید تکثر صداها را در حوزه دینی بازتاب دهد و فرهنگ دینی متناسب را با دنیای متحول معاصر عرضه کند؛ فرهنگ دینی که از یک سو اندیشه دینی را پای فرهنگ معاصر قربانی نکند و دین داران را به همانندگردی با دنیای جدید دعوت نکند و موضع انتقادی خود را هر جا لازم است حفظ کند و از سوی دیگر دین را قربانی سنت و تعصب نکند و در مقابل رشد و تغییر و تحول زندگی اجتماعی قرار نگیرد و مقتضیات روز را بشناسد. من شخصا اضافه می کنم که سازمان های رسانه ای که در حوزه دین فعالیت می کنند، بهتر است توسط خود دین داران و سازمان های دینی غیردولتی تشکیل شوند و به فعالیت بپردازند.

شما در باب برخی ویژگی های رسانه دینی صحبت کردید اجازه می خواهم درباره تلویزیون خودمان صحبت کنم. ما شاهدیم که شبکه های مختلف تلویزیونی در طول روز نمازهای جماعت یا سخنرانی های مذهبی را پخش می کنند. آیا پخش چنین برنامه هایی می تواند عنوان دینی را برای رسانه به همراه داشته باشد؟

رسانه دینی تعریفی اسمی دارد و نه ماهوی. به عبارت دیگر، یک سازمان رسانه ای را برحسب نوع فعالیت، اهداف و تولیدات اش نام گذاری می کنیم. اما ارزیابی این که کدام تولید فرهنگی دینی است یا نیست به این بستگی دارد که شما از کدام منظر به موضوع نگاه کنید. به عنوان جامعه شناس، می توانم بگویم که هر تولید فرهنگی که سوژه های دینی- یعنی دین داران- با انگیزه و نیت دینی آن را مصرف کنند، فرآورده ای دینی است. پس از این منظر در وهله اول مهم نیست تولیدکننده، اثر خود را دینی معرفی کند یا نکند. مهم نظرگاه بیناسوبژکتیو دین داران است. وقتی کسانی هستند که مفاتیح الجنان را با انگیزه و نیت دینی صرف می کنند، مفاتیح الجنان کالایی دینی است اما اگر روزی فرا رسد که دین داران دیگر با چنین نگاهی به این کتاب نظر نکنند، دیگر فرآورده ای دینی نخواهد بود بلکه صرفا یک کالای دینی تاریخی خواهد بود. پس صرف پخش نمازهای یومیه آن را به کالایی دینی بدل نمی کند. گاهی شما ممکن است یک کوه یا درخت را به تصویر بکشی که در ظاهر هیچ معنای دینی ندارد اما ممکن است این کوه یا درخت برای عده ای از مردم مقدس باشد و نشان دادن آ ن سبب شود آنان حالتی از خضوع و خشیت به خود بگیرند. پس به کارگیری نمادهای دینی به صورت انبوه و از روی گشاده دستی می تواند سبب اشباع رسانه ای شود -که همان طور که گفتم- یکی از آسیب های جدی است. بگذارید در باب قرآن خواندن مثالی بزنیم. بارها گفته شده است که خواندن قرآن سبب ایمان آوردن و نیز تقویت ایمان می شود. در سرگذشت فضیل بن عیاض و افراد دیگر آمده است که با شنیدن آیات قرآن منقلب و متحول شده اند. اما بر عکس اش نیز بوده است که قرآن خواندن، رونق مسلمانی را برده است: «ناخوش آوازی به بانگ بلند قرآن همی خواند. صاحب دلی بر او بگذشت. گفت: تو را مشاهره اجرت چند است، گفت: هیچ. گفت: پس این زحمت خود چندین چرا همی دهی. گفت: از بهر خدا می خوانم، گفت: از بهر خدا مخوان!

گر تو قرآن برین نمط خوانی

ببری رونق مسلمانی» (سعدی)

دین داران نباید گمان کنند که هر جا و همیشه باید اثری دینی را منتشر کنند. باید صدای دین در بهترین شرایط منتشر شود.

آقای دکتر! امروز ما شاهدیم که تلویزیون عملا با تبلیغات تجاری خود مردم را تشویق به مصرف گرایی می کند و در مقابل در برنامه های مختلف دینی از دستور دین در امر صرفه جویی روایت می کند. این تناقض برای مخاطب مسئله ساز نمی شود؟ مثلا تبلیغات صندوق های قرض الحسنه که برای سپرده گذاران خود جایزه های متعدد در نظر می گیرند در حالی که این عمل در دین ما به عنوان یک عمل خیر معرفی شده است و قرار نیست از نظر اقتصادی فرد منتفع شود.

این مسئله به خودی خود به بحث دین و رسانه مربوط نیست مگر این که ما بگوییم گاهی از رسانه ها پیام های دینی ضد و نقیضی مطرح می شود. آیا این پیام های متضاد سبب بی اعتباری این پیام ها و رسانه مربوط و حتی شاید نگاه دینی حاکم بر رسانه نمی شود؟ پاسخ من مثبت است. این که پیام های مورد اشاره ضد و نقیض اند یا نه، قابل بررسی است. البته موارد حادتر و دقیق تری را هم می توان یافت. در هر صورت انتشار پیام های دینی ضد و نقیض بی تردید آسیب زا است. دست کم سبب مخدوش شدن اعتبار رسانه مربوطه می شود. اما بحث در باب تعیین جوایزی که معنایی دینی دارند توسط سازمان های مختلف موضوع مستقلی است که باید جداگانه بدان پرداخت. در هر حال، سازمان های ما بخشی از منابع شان را در این راه خرج می کنند و ظاهرا این نوع صرف بودجه، مورد تایید است. من فکر نمی کنم که خیلی در بند این باشند که دریابند آیا واقعا ثمربخش بوده است یا نه. گویا ثمربخش بودنش مفروض گرفته شده است. بانک ها و موسسات اعتباری برای جلب مشتری جایزه می دهند و البته در این جا جایزه هایی را از این نوع هم اضافه کرده اند که گویا به ظاهر موجه تر می نماید.

در این جا می توان به تبلیغات بانک ها و موسسات مختلف هم اشاره کرد که برای تشویق مردم به سرمایه گذاری یا خرید کالا از محرک های مادی همچون سفرهای زیارتی استفاده می کنند. این مسئله را چطور ارزیابی می کنید؟

دین و باورهای دینی می تواند منبعی برای ایجاد انگیزه در فعالیت های گوناگون باشد. پس چنین کاری به خودی خود اشکالی ندارد؛ به شرط آن که مخاطبان نیز واقعا همین معنا را دریابند و آن را صادقانه تلقی کنند و نه این که فکر کنند با تبلیغاتی دروغین مثل اغلب تبلیغات دیگر مواجهند. متاسفانه در حال حاضر واقعا این گونه نیست و خیلی وقت ها استفاده نادرستی از مفاهیم دینی در تبلیغات اقتصادی می شود یا دست کم مخاطبان باورش نمی کنند و خود این باور نکردن آثاری منفی دارد.

چه آسیبی در این زمینه متوجه دین خواهد شد؟

استفاده ابزاری از دین در تبلیغات، اعتبار پیام های دینی و سازمان هایی را که این پیام ها را ارسال می کنند، نزد مخاطب مخدوش خواهد کرد. مخاطبان از این پس نسبت به پیام های دینی و منابع ارسال کننده شان مشکوک خواهند شد و در باب آن ها نگرشی منفی خواهد یافت. در نتیجه، زمینه فرهنگی برای تبلیغات دینی آلوده خواهد شد. این آسیب کوچکی نیست.

 
 

ارسال مطلب به:

Cloob del.icio.us  Digg Socializer  
 

 

 

 رسانه‌های جمعی | رسانه‌های اجتماعی | رسانه‌های دیجیتال | رسانه‌های شخصی | روزنامه‌نگاری | علوم ارتباطات | زندگی رسانه‌ای | تبلیغات | سازمان‌های رسانه‌ای | رویدادها

صفحه اول |
راهنمای روزنامه‌نگاران | راهنمای دانشگاه و آموزش | رسانه‌های اجتماعی | برچسب‌ها | پیوندها | نقشه ‌سایت | تبلیغات | درباره ما | RSS

 
 
صفحه اول
رسانه‌های جمعی
رسانه‌های دیجیتال
رسانه‌های شخصی
رسانه‌های اجتماعی
سازمان‌های رسانه‌ای
رویدادهای رسانه‌ای
زندگی رسانه‌ای
علوم ارتباطات
روزنامه‌نگاری
تبلیغات
 
خبرنامه

با وارد کردن ایمیل و مشترک شدن در خبرنامه، مطالب روزانه ارسال می‌شود

 

 

 

 
info-at-medianews.ir Feed Google Plus Twitter Facebook FriendFeed