تبلیغات در مدیانیوز

 
راهنمای آنلاین روزنامه‌نگاران
 
دوره‌های دانشگاهی رسانه و ارتباطات
 

--------------------------------------------
mevlana rumi
Jalaluddin Mohammad (Rumi), the Persian Sufi poet and Mystic
--------------------------------------------
مطالعات فرهنگی و رسانه‌ای
مطالعات فرهنگی، مطالعات رسانه‌ای، مطالعات ارتباطی
--------------------------------------------

 

آخرین اخبار


- گوگل ۳۲ نام دامنه را تصاحب کرد
- پرونده اکتا به دیوان دادگستری اروپا ارجاع شد
- اعتراض به خودکشی تعدادی از کارگران اپل در چین
- قوانین تبلیغات انتخابات مجلس شورای اسلامی
- فناوری‌های تشخیص چهره به کمک تبلیغات می‌آیند
- این هرم وارونه نمی‌ماند: پاسداشت ۴۰ سال روزنامه‌نگاری حسین قندی
- حمله هکرها به بازار بورس آمریکا در حمایت از جنبش وال‌استریت
- رئیس گوگل 1.5 میلیارد دلار سهامش را می‌فروشد
- تولید تبلت ۲۰۰ دلاری توسط ارتش پاکستان
- مایکروسافت چرخه زندگی ویندوزها را طولانی می‌کند

 

گروه خبری: report

تاریخ ارسال: پنجشنبه، 22 اسفندماه 1387  

 

روزنامه‌نگار مُرد؛ از بس امنیت ندارد

 
 

گزارش لی‌لی اسلامی در روزنامه فرهنگ آشتی از شکوه‌های اهالی مطبوعات  

 
 

روزنامه فرهنگ آشتی، لی‌لی اسلامی - سوژه این گزارش چند ماه پیش، از دل وبلاگستان آمد؛ وقتی که برخی فعالان جوان اما کارآزموده عرصه روزنامه‌نگاری، اعلام کردند که دیگر میلی به حضور در مطبوعات ندارند و گرچه هنوز قلم را به زمین نگذاشته‌اند، اما فضای حاکم بر روزنامه‌ها، رمق روزنامه‌نگار ماندن را از آنها گرفته است. گریز مطبوعاتی‌ها از حرفه چندساله، دست‌مایه بازی وبلاگستان شد. برخی از سانسور گفتند و عده‌ای نابسامانی داخلی تحریریه‌ها را بهانه کردند. پای نان هم به میان آمد و تاخیر چندماهه در پرداخت دستمزدها دلیل تغییر شغل بعضی دیگر عنوان شد. این همه، بهانه خوبی بود برای گفت‌وگو با پیشکسوتان و اساتید این حوزه و روزنامه‌نگارانی جوانی که یا اندیشه دوری از این حرفه را در سر دارند یا هر روزه شاهد خالی شدن تحریریه‌ها از همکاران قدیمی هستند.

قراردادهای ترکمانچایی

اهالی مطبوعات، دلایل بسیاری برای یأس از این فضا عنوان می‌کنند. ماشا‌ا... شمس‌الواعظین، با چند دهه تجربه روزنامه‌نگاری مشکلات اهالی مطبوعات در انجام رسالتشان را این‌گونه عنوان می‌کند: «فضای فعلی سه مشخصه دارد. اول ناامنی شغلی روزنامه‌نگاران به علت تعطیلی پی‌در‌پی است و دوم ناامنی قضایی و محدودیت‌های شبه حقوقی که مانع از جریان آزاد اطلاعات شده و روزنامه‌نگاران را از بیم برخوردهای بعد از انتشار، به خودسانسوری وا می‌دارد و گذشته از این هراس درونی، سانسور رسمی را می‌توان به عنوان سومین عامل نام برد که مانع از فعالیت شفاف روزنامه‌نگاران و دسترسی آزاد به اطلاعات می‌شود». این روزنامه‌نگار و عضو انجمن صنفی روزنامه‌‌نگاران، دلایل ناامیدی روزنامه‌نگاران از ادامه راه را این‌گونه توضیح می‌دهد: «در این شرایط، روزنامه‌نگاران اغلب سه راه را در پیش می‌گیرند؛ یا تغییر شغل می‌دهند، یا برای فعالیت در رسانه‌هایی با محدودیت‌های کمتر، تن به مهاجرت می‌دهند یا به خودسانسوری دست می‌زنند».

«فشارهای بیرونی شاید تنها 50 درصد گناه ایجاد چنین فضایی را به گردن داشته باشد و بدون شک، 50 درصد مشکلات مطبوعات ما ناشی از مشکلات داخلی است». اینها را وحید پوراستاد، روزنامه‌نگار، در تحلیل اوضاع نابه‌سامان روزنامه‌نگاری‌مان می‌گوید و استدلال‌هایش را این‌گونه ادامه می‌دهد: «در تمام تاریخ مطبوعات ما فشارهای بیرونی بر فضا حاکم بوده و روزنامه‌نگارها هم یادگرفته‌اند چطور با این فضا کنار بیایند و به کار ادامه دهند. اما حضور کارفرمایانی که هیچ آشنایی با مطبوعات نداشته و حتی صلاحیت اداره این نهادها را هم ندارند یکی از اصلی‌ترین مشکلات روزنامه‌نگاری ماست. چون در ایران مجوز راه‌اندازی روزنامه به هر کسی داده نمی‌شود و هر کسی نیز سرمایه کافی برای راه‌اندازی چنین نهادی را ندارد، مدیریت مطبوعات را اغلب افرادی بر عهده می‌گیرند که نه تنها مختصات آن را نمی‌شناسند بلکه با انعقاد قراردادهای یکطرفه و ترکمانچایی، روزنامه‌نگاران را از ادامه فعالیت دلسرد می‌کنند».اما به عقیده پوراستاد همه این مشکلات ناشی از رفتار کارفرمایان نمی‌داند بلکه معتقد است به دلیل اینکه ما مطبوعاتی‌ها بدون یادگرفتن بخش مهمی از اخلاق حرفه‌ای آغاز به کار کردیم، نوع برقراری روابط در محیط کار را فرا نگرفته‌ایم و از همین رو فعالیت برای یکدیگر را دشوار می‌کنیم.

فرقانی نیز، در زمینه مشکلات فعالیت مطبوعاتی می‌گوید: «فعالیت روزنامه‌نگاری به طور مستقیم با آزادی بیان و قلم سرو کار دارد. هم بستر اجتماعی مناسب و هم قوانین حمایت‌کننده و وجود این دو مستلزم آن است که نوعی اعتقاد به نقش نظارتی مطبوعات در سطوح بالای جامعه وجود داشته باشد و حق روزنامه‌نگاران برای جستجو، کسب و انتشار اطلاعات و عقاید به رسمیت شناخته شود. از سوی دیگر روزنامه‌نگاران باید امنیت شغلی داشته باشند و از راه فعالیت خود، حداقل معیشتی را برای خود فراهم کنند و تضمینی برای استمرار فعالیت روزنامه‌نگاری وجود داشته باشد. در حالی که به علت نبود فضای اطمینان بخش برای فعالیت مطبوعاتی، عملا امکان اینکه موسسات مطبوعاتی سرمایه‌گذاری لازم را در زمینه نیروی انسانی داشته باشند، سلب می‌شود».

غم نان اگر بگذارد

بحران اقتصادی یکی از عمده‌ترین دلایلی است که روزنامه‌نگارن را به تغییر مسیر مجبور می‌کند. دستمزد‌های اندکی که در ایدآل‌ترین شرایط، به 500 هزار تومان در ماه هم نمی‌رسد، دلیل قانعی برای سرپرستان خانواده است که علایق شخصی‌شان را رها کنند و راه دیگری برای گذران معاش در پیش گیرند. شیده لالمی روزنامه‌نگار در این مورد می‌گوید: «زمانی بود که روزنامه‌نگار به عنوان نماینده افکار عمومی، دغدغه‌هایی داشت؛ با اهداف آرمان‌گرایانه، مقدس و اخلاقی و با هدف کمک به اطلاع‌رسانی این حرفه را انتخاب می‌کرد؛ درحالی که در شرایط فعلی مجالی برای رسیدن به این اهداف وجود ندارد و نه اینکه افرادی که به این حرفه مشغولند به راحتی می‌توانند از راه آن معیشت خود را تامین کنند».

اما برخی دیگر این نوسانات اقتصادی در حرفه روزنامه‌نگاری را هم ناشی از عوامل بیرونی می‌دانند. شمس الواعظین معتقد است: «به علت بی‌اعتمادی مخاطبان به روزنامه‌های داخلی، روزنامه‌ها دچار بحران کمبود تیراژ شده و مخاطبان اندک، مطبوعات را با بحران‌های مالی روبه‌رو می‌کند که در نهایت روزنامه‌نگاران قربانی این وضعیت می‌شوند».

انتخابات؛ بهانه کوچک خوشبختی مطبوعات

حوالی انتخابات، سال‌هاست که به زمان رونق مطبوعات راکد بدل شده. انتخابات اغلب بهانه‌ای است برای آغاز فعالیت روزنامه‌های تازه و رونق بازار روزنامه‌هایی که تلاش برای رقابت خبری را از یاد برده‌اند. در حالی که بعد از چند ماه تلاش بی‌وقفه، برخی از میدانداران اخبار انتخاباتی تعطیل یا توقیف می‌شوند و روزنامه‌های باقی‌مانده به روال قبل فضایی راکد را تجربه می‌کنند. محمدمهدی فرقانی روزنامه‌نگار و استاد علوم ارتباطات در این زمینه می‌گوید: «در شرایطی که فعالیت‌های سیاسی نیازمند حضور مطبوعات فعال هستند، انتخابات هیجانی را به فضای مطبوعاتی ما تزریق می‌کند اما پس از چند ماه و با پایان انتخابات، تب خبر فروکش می‌کند و هم روزنامه‌ها با ریزش مخاطبان به دلایل اقتصادی توان ادامه فعالیت را از دست می‌دهند و هم به دلیل سیاسی بودن این مطبوعات، فعالیتشان به راحتی دستخوش نوسان امواج سیاسی می‌شود».

وحید پوراستاد اما در مورد این هیجان کوتاه‌مدت چنین نظری دارد: «من از راه افتادن هر روزنامه‌ای حتی اگر در حوزه عقایدم فعالیت نکند خوشحال می‌شوم و فکر می‌کنم حتی اگر نشریه‌ای برای چند ماه فعالیت انتخاباتی هم کارش را آغاز کند، اتفاق مثبتی در مطبوعات ما رخ داده چراکه آن نشریه می‌تواند ثبت‌کننده بخشی از تاریخ کشور ما باشد».

در جستجوی روزهای از دست رفته

سال‌های آغازین انقلاب، برای روزنامه‌نگاران، سال‌های خاطره‌انگیز است و جز آن معدود روزهایی در تاریخ فعالیت روزنامه‌نگاران ایرانی وجود دارد، که با لبخند از آن یاد شود. شمس الواعظین بهترین سال‌های فعالیت مطبوعاتی‌اش را این‌گونه بر می‌شمرد: «طی سی سال اخیر، سه دوره در زندگی حرفه‌ای‌ام وجود داشته که از ثبات نسبی برخوردار بوده است. اولین دوره سال‌های 57 تا 60 بود که امنیت شغلی نسبتا بالایی وجود داشت و امنیت سیاسی و جریان آزاد اطلاعات، فضای مناسبی را برای فعالیت در این حرفه فراهم کرده بود. دوره دوم سال‌های آغازین دهه هفتاد بود که با ولادت روزنامه همشهری، باب فعالیت حرفه‌ای و تخصصی در مطبوعات ایران باز شد و سومین دوره سال‌های 79 تا 77 بود که محدودیت‌ها نسبتا بر طرف شد و گردش آزاد اطلاعات و حتی امکان نقد حکومت جاذبه‌های فعالیت روزنامه‌نگاری را برای اهالی این حرفه زنده کرده بود و امنیت شغلی روزنامه‌نگاران را به کار دلگرم می‌کرد».

بایستیم و مقاومت کنیم

واکنش همه روزنامه‌نگاران به روزهای سخت مطبوعات یکسان نیست. برخی این مسیر را ترک می‌کند، عده‌ای با سختی‌ها می‌سازند و سکوت می‌کنند، بعضی راه دیگری در پیش می‌گیرند و معدودی دیگر، برای تغییر وضعیت تلاش می‌کنند. شیده لالمی روزنامه‌نگار، در این زمینه معتقد است: «در دوره‌های مختلف بارها به وجود آمده که روزنامه‌نگاران بیکاری طولانی مدت داشته‌اند. در سال‌های قبل روزنامه‌نگارانی که بیکار می‌شدند، به روزنامه دیگری می‌رفتند و این نوسان را جبران می‌کردند اما در سال‌های اخیر کسانی که در روزنامه‌های توقیف شده فعالیت می‌کردند، گاه حتی ماه‌ها بیکاری سخت را پیش رو داشته‌اند. وقتی چنین روندی به دفعات تکرار می‌شود، زندگی عادی این روزنامه‌نگاران را با مشکل مواجه می‌کند و گاه آرام‌آرام میان آنها و شغلشان فاصله می‌اندازد و گاهی هم با یک تصمیم آگاهانه آنها را به تغییر شغل وا می‌دارد. به هر حال این سختی‌ها و فراز و فرودها جزو مختصات روزنامه‌نگاری ایرانی است و من فکر می‌کنم در این شرایط نباید عرصه را خالی کنیم، بلکه باید بایستیم و مقاومت کنیم».

 
 

ارسال مطلب به:

Cloob del.icio.us  Digg Socializer  
 

 

 

 رسانه‌های جمعی | رسانه‌های اجتماعی | رسانه‌های دیجیتال | رسانه‌های شخصی | روزنامه‌نگاری | علوم ارتباطات | زندگی رسانه‌ای | تبلیغات | سازمان‌های رسانه‌ای | رویدادها

صفحه اول |
راهنمای روزنامه‌نگاران | راهنمای دانشگاه و آموزش | رسانه‌های اجتماعی | برچسب‌ها | پیوندها | نقشه ‌سایت | تبلیغات | درباره ما | RSS

 
 
صفحه اول
رسانه‌های جمعی
رسانه‌های دیجیتال
رسانه‌های شخصی
رسانه‌های اجتماعی
سازمان‌های رسانه‌ای
رویدادهای رسانه‌ای
زندگی رسانه‌ای
علوم ارتباطات
روزنامه‌نگاری
تبلیغات
 
خبرنامه

با وارد کردن ایمیل و مشترک شدن در خبرنامه، مطالب روزانه ارسال می‌شود

 

 

 

 
info-at-medianews.ir Feed Google Plus Twitter Facebook FriendFeed