سازنده مستند « برای آزادی» با اشاره به این که این مستند با زمان نزدیک به دو ساعت بلندترین مستندی است که در ایران ساخته شده است و جریان انقلاب اسلامی را از آتش سوزی سینما رکس آبادان تا زمان برگزاری رفراندوم به تصویر میکشد گفت: تمام فیلمبرداری ما از بالای یک مینیبوس با یک دوربین 35 میلیمتری انجام شده بود و راشهای زیادی به اندازهی همین فیلم هستند که هنوز استفاده نشدهاند و میتوان بر اساس آنها «برای آزادی 2 » را ساخت.
به گزارش ایسنا، حسین ترابی کارگردان مستند « برای آزادی» که در سال 58 دربارهی وقایع انقلاب اسلامی ساخته شده است، ضمن گلایه از اینکه تاکنون بسیاری از بخشها و فیلمهای سینمایی از تکههایی از این مستند استفاده کردهاند ولی منبع و مأخذ آن را حتی در زیرنویس فیلم هم نیاوردهاند، گفت: جالب این است که چون کار ما نوشتن است اگر یک پاراگراف یا جمله از کسی استفاده کنیم در زیرنویس نام مأخذ را میآوریم ولی متاسفانه دوستان ما حتی این کار را هم نکردند، به جز در سال گذشته که جوانی در فیلمش از تکههایی از مستند «فردوسی و مردم» من استفاده کرده بود و در زیرنویس فیلم به این موضوع اشاره کرده بود.
وی ادامه داد: تلویزیون 30 سال است که تکههایی از فیلم «به سوی آزادی» را هرسال به مناسبت دههی فجر نشان میدهد بدون اینکه مأخذ را ذکر نماید، فقط در سال بیستوپنجم انقلاب اسلامی بود که مهندس جعفریجلوه این مستند را بهصورت کامل از تلویزیون پخش کرد و شبکه یک سیما گفتوگویی با من انجام داد، پس از آن نسل سوم انقلاب هرگاه در خیابان من را میدید میفهمید که این فرد کارگردان مستند بهسوی آزادی است.
این مستندساز دربارهی علت عدم پخش بیستوپنج ساله مستند «برای آزادی» از تلویزیون توضیح داد: من دقیقا علت این امر را نمیدانم و از مدیران مسوول آن زمان باید پرسید ولی بهنظر میآید تنگنظریهای بعضیها سبب این امر شده بود.
ترابی در پاسخ به این پرسش که از چه سالی شروع به جمعکردن این تصاویر و ساخت مستند «برای آزادی» کردید، گفت: اولا ما این تصاویر را جمع نکردیم، گرفتیم یعنی از اعتصابات، حکومت نظامی، عوضشدن سه نخستوزیر تا آمدن امام (ره)، برقراری دولت موقت توسط بازرگان و رفراندوم را فیلمبرداری کردیم، درحقیقت جرقه اصلی ساخت فیلم از آتشسوزی سینما رکس آبادان بود ( مرداد 1357).
وی ادامه داد: بعد از اینکه کودتای 28 مرداد را دیدم و اینکه هیچ سندی از آن برای ما باقی نماند، به این فکر افتادم که باید یککاری کرد و زمان آن نیست که دیگر دست روی دست گذاشت، بنابراین درست دربحبوحه زمانی که همه گلیمشان را از آب بالا میکشیدند من ساخت این فیلم را با همکاری دوستانی مانند مرحوم فریدون ریپور، مرحوم حسین رفیعی و قاضیزاده آغاز کردم.
این فیلمنامهنویس و فیلمبردار با بیان اینکه ما ساخت این فیلم را بدون درخواست هیچ دستمزدی آغاز کردیم، گفت: حتی من 80 حلقه فیلم با پول خودم برای اینکار خریدم چون ادارهی ما هیچ امکاناتی به ما نمیداد و بعد اینکه آنها را تهدید به شکستن در انبار و غیره کردیم ترسیدند و یک دوربین به همراه یک ضبط صورت در اختیار ما قرار دادند و گفتند که ما هیچ تعهدی در برار کار شما نداریم.
وی دربارهی علت قرار گرفتن فیلمش در لیست ده تایی موسسه فیلم بریتانیا BFI به عنوان فیلم های مستندی که با سایر فیلمها متفاوت هستند و میتوانند تاریخ کشورشان را تغییر دهند، گفت: وقتی بعد از بیستوپنج سال این فیلم از تلویزیون کشورمان نمایش داده شد یکی از تهیهکنندگان شبکههای BBC در لندن که در ایران به سر میبرد، این فیلم را دیده بود و نسخهای از آن را از من گرفت که ظاهرا بعدها آن را در شبکهی 4 (BBC) همراه با مصاحبه من پخش کرده بودند در آنجا اشخاص دیگری که این فیلم را دیده بودند ازجمله منتقد یکی مجلات معتبر به این فکر افتادند که چنین کاری را بکنند و فیلم من را در لیست آن ده فیلم قرار دادند.
وی ادامه داد: بعد از اینکه فیلم من در کنار دیگر فیلمها ـ در جشنواره فیلم بریتانیا ـ به نمایش در آمده بود آن منتقد مجله درباره آن نوشت که سازنده مستند «برای آزادی» این فیلم را از انقلاب ایران « اسپیلبرگ گونه » به تصویر کشیده است، او فکر کرده بود که ما کرین و اینطور چیزها داشتیم درحالی که تمام فیلمبرداری ما از بالای یک مینیبوس با یک دوربین 35 میلیمتری فیلمبرداری شده بود.
این مستندساز افزود: بعد از آن فستیوالهای دیگری مانند فستیوال حقوق بشر پراگ و ریودوژانیرو از این فیلم دعوت کردند و فستیوال فنلاند نیز امسال (25 ژانویه) این مستند را نمایش داد.
وی دربارهی فستیوال فنلاند گفت: این جشنواره و پخش فیلم «برای آزادی» در آن نیز از یادداشتهای همان منتقد مجله انگلیسی نشأت میگیرد، به هرحال این فیلم در فنلاند به نمایش درآمد و گویا خوششان آمده است و مردم نیز عکسالعمل بدی نسبت به فیلم نداشتند.
سازندهی مستند «برای آزادی» دربارهی ساختار و شیوه ساخت این مستند در آن زمان توضیح داد: در 28 مرداد تصویری از مصدق بود که دست شاه را میبوسید درتمام دورانی که ما کارگردان بودیم هروقت میخواستند این فیلم را نشان دهند فقط همین پلان را نشان میدادند . این امر من را نارحت میکرد فکر کردم چرا باید اینگونه باشد .
وی ادامه داد: ساخت مستند «برای آزادی» را در ابتدا ما با یک دوربین آغاز کردیم یعنی فقط دوربین فریدون ریپور، دستیارش خدابندهلو و یک ضبط صوت و کارگردانی که بهجای صدابردار با ما همکاری میکرد، وقتی فضای مملکت به کلی تغییر کرد و دوستان مطمئن شدند که دیگر شاه بر نمیگردد آنها نیز به ما پیوستند، بعد از ورود امام (ره) و آمدن بازرگان، ما دوربین و فیلمبردار بهجاها و استانهای مختلف که اتفاقاتی در آنجا میافتاد میفرستادیم مثلا در جریان رفراندوم به همه استانها فیلمبردار فرستادیم، و یا برای گرفتن تصویر رفتن شاه از کشور گارد هیچ فیلمبرداری را راه نمیداد. ولی ما با فیلمبرداری که گارد او را میشناخت صحبت کردیم و او رفت و تصویر را گرفت در غیر اینصورت هیچ سندی از آن موقع باقی نمیماند.
این مستندساز اظهار کرد: «برای آزادی» اکنون یک تایم سینمایی حدود دوساعت دارد و بلندترین مستندی است که در ایران ساخته شده است، راشهای زیادی به اندازهی همین فیلم هستند که هنوز استفاده نشدهاند به جهت اینکه فیلم نمیتوانست طولانیتر از این باشد.
وی ادامه داد: ما از مهندس جعفریجلوه و حسن والا درخواست کردیم که اجازه بدهند از این راشها مستند «برای آزادی 2» را نیز بسازیم آقایان موافقت کردند و گفتند نامهای بنویس من نوشتم ولی اتفاق مهمی نیفتاد.
ترابی گفت: این راشها در فیلمخانه ملی موجود است چون فیلم فاسدشدنی است و نمیشود در خانه از آنها نگهداری کرد.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا امکان استفاده از چنین راشها و تصاویری که در فیلمنامه ملی موجود است، فراهم نمیشود، اظهار کرد: من اوایل انقلاب دستی برآتش داشتم (بهعنوان اولین مدیر سینمایی بعد از انقلاب اسلامی) ولی آنقدر غوغا، تنش و اعتصاب بود که وقتی برای ادامه ساخت «برای آزادی» نبود، حتی ما میخواستیم در برنامه افتتاحیه برخی سینماها بعد از انقلاب اسلامی این فیلم را پخش کنیم ولی متاسفانه امکانپذیر نشد، به هرحال تا مدتها سینماها تعطیل بود و کار خاصی نمیتوان انجام داد.
این مستندساز و فیلمنامهنویس که در برنامه رادیویی جام ارگ رادیو تهران حضور پیدا کرده بود در پاسخ به پرسش مجری ـ کارشناس برنامه (کامران ملکی) درخصوص ارزیابی از وضعیت مستند و مستندسازی در کشورمان درحالی که درسالهای اخیر لفظ «فاخر» و حتی «ناب» را در کنار برخی از مستندها قرار میدهند، گفت: اگر در تاریخ هم نگاهی بیندازیم سینما برای اولینبار در لابراتور کشف شده است، آن موقع هنوز فیلم داستانی نبود یعنی فیلمها کوتاه بودند و اغلب حالت مستند داشت، بعد از انقلاب برای چندین سال فیلم مستند بهطور مطلق متوقف شد و در نتیجه اکنون یک گسست فرهنگی بین نسل جدید و فیلمسازان قدیم بهوجود آمده است یعنی یک دفعه این ارتباط به لحاظ فرهنگی قطع شد و دوباره همهچیز را از صفر شروع کردند، اکنون چندسالی است که عرصه مستندسازی ما فعال شده است وجوانان زیادی به این کار علاقهمند شده دراین حوزه کار میکنند.
وی ادامه داد: این الفاظ (ناب و فاخر) الفاظی هستند که به هرحال در حوزههای مختلف بهوجود میآیند و کاری هم نمیتوان کرد، مستند چون حقیقت یک جامعه را مطرح میکند، دولتها با آن بیشتر مشکل دارند تا فیلم داستانی، من امیدوارم حالا که ما برای آزادی، انقلاب کردیم دست مستندسازان ما را باز بگذارند تا بتوانند از کل مسائل فرهنگی، سیاسی، سنتی و غیره فیلم بسازند چون این کارها تنها چیزهایی هستند که برای نسلهای آینده میمانند.
سازنده مستند «برای آزادی» در پاسخ به این پرسش که آیا سناریوی از پیش تعیینشدهای برای ساخت این مستند وجود داشت، خاطرنشان کرد: ما سناریوی خاصی نداشتیم چون نمیدانستیم فردا چه اتفاقی میافتد ولی فکر اصلی را داشتیم یعنی من فکر کرده بودم که با آتشزدن سینما رکس آبادان شروع کنم و با رفراندوم تمام کنم و اتفاقاتی دراین بین افتاد پشت میز مونتاژ رخ داد.
ترابی در پایان با بیان اینکه من زمانی که این فیلم را ساختم کارگردان وزارت فرهنگ و هنر بودم ابراز امیدواری کرد که اگر خودش چهره ماندگار نشد ولی مستند «برای آزادی» درتاریخ ایران ماندگار شود.
به گزارش ایسنا، حسین ترابی فیلمنامهنویس، فیلمبردار، مستندساز و از بنیانگذاران کانون فیلمنامهنویسان سینمای ایران است که اولین مراسم نکوداشت کانون در سال 1385 به تکریم وی اختصاص یافت، وی متولد 1315 در سبزوار ، فارغالتحصیل رشته کارگردانی سینما و تلویزیون از دانشکدهی هنرهای دراماتیک با درجه بسیار خوب در سال 1349 و فارغالتحصیل مقطع فوقلیسانس در رشته مدیریت امور فرهنگی از دانشگاه فارابی است، در زمان دانشجویی سه فیلم 16 میلیمتری «مجلس_ سرچشمه»، «قصه مادربزرگ»، «الله کلنگ» و «عینک» را ساخت که فیلم «الله کلنگ» علاوه بر جوایزی که در داخل گرفته بود برنده تندیس برنز جشنواره تونس هم شد، این فیلم تنها فیلم خاورمیانه بود که دراین جشنواره پذیرفته شد.
همچنین فیلم مستند «مشهد» را درسال 1385 ساخت، فیلم کوتاه داستانی «عینک» دراولین جشنوارهی فیلم کودکونوجوان بعد از انقلاب سهجایزه دریافت کرد.
مستند های «اصفهان»(1353)، «فردوسی و مردم» (1357) و «گلاب قمصر»، «پیامبر»، «زندگی یک رهبر»، «بازرگان از نخستوزیری تا استعفا» ، «مستند برای آزادی» در سال 1358 ساخته شدند.
گفتنی است کتاب «برای آزادی» به کوشش مجید جعفری لاهیجانی دربارهی زندگی و آثار استادحسین ترابی منتشر شده است.