تبلیغات در مدیانیوز

 

آخرین اخبار


- چرا «اکونومیست» نداریم؟
- پشت‌ پرده تجارت «لایک» و «فالو» در ایران
- کتاب جدید: سیاست‌گذاری و مدیریت رسانه
- سه دایره روزنامه‌نگاری بحران
- کتاب جدید: سیاست‌ و رسانه در دموکراسی‌های نو ظهور
- برگزاری کنفرانس بین‌المللی روزنامه‌نگاری، تبلیغات و مطالعات رسانه در تایوان
- برگزاری کنفرانس اروپایی رسانه، ارتباطات و فیلم در انگلیس
- کتاب جدید: دین و مبانی ارتباطات
- رسانه‌هایی که حضورشان در نمایشگاه مطبوعات قطعی شد
- رابطه فیس‌بوک و آژانس‌های جاسوسی آمریکا زیر ذره‌بین اروپا

 

گروه خبری: بزرگداشت

تاریخ ارسال: یکشنبه، 17 آذرماه 1392  

 

نگران هميشگي وضعيت جامعه روزنامه‌نگاري ايران

 
 

مهدي محسنيان‌راد 

 
 

مهدي محسنيان‌راد - برادرم، استادم، پدرم، همه در اندوهند، اين اندوه بجاست؟ درست است كه دگر در برمن، در بر ما جاي تو نيست؟ نه! برخيز و بريم، اين فضا سنگين است ،اين فضا رنگي نيست، غمگين است، من شاد تو را مي‌خواهم، ياد تو مرا كافي نيست و ...

ابتدا بايد درگذشت دكتر كاظم معتمدنژاد را به جامعه علوم ارتباطات و روزنامه‌نگاري كشور تسليت بگويم. در فقدان حضور ايشان هيچ كدام از ما حال خوشي نداريم. اما كوشش مي‌كنم با وجود اين شرايط، از او بنويسم: من افتخار حدود 45 سال همنشيني با ايشان را دارم. تجربه اين سال‌ها مي‌گويد بارزترين ويژگي دكتر معتمدنژاد اين بود كه هرگز منافع عمومي را فداي منافع شخصي نكرد. امري كه متاسفانه در جامعه ما چندان معمول نيست و شايد به همين جهت در ذهن من اين گونه برجسته شده است. مهم‌ترين شاهد براي اثبات اين موضوع اينكه وقتي دكتر معتمدنژاد در سال 1348 با35 سال سن در كسوت دانشياري دانشكده حقوق دانشگاه تهران مشغول به تدريس بودند، براي آنكه بتوانند تمام وقت در موسسه عالي مطبوعات و روابط عمومي كار كنند، از دانشگاه تهران استعفا داده وعضوهيات علمي تمام وقت اين موسسه علمي كوچك بخش خصوصي شدند تا بتوانند اين موسسه را به قطبي علمي در كشور بدل كنند. اعضاي هيات علمي دانشگاه‌ها تصديق مي‌كنند كه به ندرت امكان دارد استادي دست به يك چنين كاري بزند و با كنارگذاشتن منافع شخصي خود تنها به فكر منافع عمومي و خير جمعي باشد.

ويژگي ديگر دكتر معتمدنژاد كه باز هم در جامعه علمي ايران بسيار كمرنگ شده است، احساس مسووليتي بود كه ايشان نسبت به توليدات علمي خود حس مي‌كرد. دكتر معتمدنژاد از اين نظر نمونه بسيار شايسته‌يي است. زماني كه دانشجويان دانشكده علوم ارتباطات، همان موسسه‌يي كه او بنيان گذاشت و بعدها به دانشكده علوم ارتباطات تغيير نام داد، سر كلاس شان مي‌رفتند، پلي‌كپي‌هاي ضخيمي در حكم يك كتاب دريافت مي‌كردند كه حاصل ماه‌ها كار علمي ايشان بودولي اجازه نمي‌دادند كه دانشكده آن را چاپ كند. بلكه هرسال در طول تعطيلات تابستان مجددا روي نتايج تحقيقات خود كار مي‌كردند و با آغاز سال جديد تحصيلي، پلي‌كپي‌هاي جديد را در اختيار دانشجويان قرار مي‌دادند. اين گونه بود كه پس از گذشت 5 سال و بعد از اصلاحات متعدد و بازخواني‌هاي گسترده، اثر ايشان آماده چاپ شد. به اين ترتيب نخستين كتاب دكتر معتمدنژاد در سال 1350 منتشرشد. بنده در طول آن سال‌ها و بعدها افرادي چون دكتر فرقاني، دكتر خانيكي و دكتر ميرعابديني هميشه شاهد بوده‌ايم كه چگونه دكتر معتمد نژاد، هر متن تايپ شده را مكرر و مكرر مطالعه و واژه‌ها را اصلاح و جايگزين مي‌كردند تا جايي كه وقتي در سال 1384 در نوشته‌يي كه راجع به ايشان نوشته بودم، از اصطلاح«دقت وسواس‌گونه» استفاده كردم، آن را خواندند و خنديدند و پذيرفتند.

سومين ويژگي دكتر معتمدنژاد عشق بسيار عميق، اما غيرشعارگونه‌اش به ايران بود. در اين مورد هم من شواهد بسياري دارم. در دهه 1360 كه ايشان براي تدريس، به صورت يك ترم در ميان به دانشگاه سوربن مي‌رفتند، از آنجا كه بعضي از كلاس‌هايشان را در ايران من اداره مي‌كردم، مكاتباتي بين ما برقرار بود. درآن زمان شرايط به گونه‌يي بود كه بسياري با دست خالي از ايران مهاجرت مي‌كردند، اما دكتر معتمدنژاد در حالي كه در دانشگاه سوربن تدريس مي‌كرد، در نامه‌هايش مدام در حال برنامه‌ريزي براي كارهايي بود كه بايد در هنگام بازگشت به ايران انجام دهد. از دهه 1370 تمام وقت خودش را در اختيار دانشكده و دانشجويانش قرار داد، ضمن آنكه با تدبير و پافشاري منطقي توانست كارشناسي مستقل علوم ارتباطات را در دانشكده علوم اجتماعي علامه راه‌اندازي كند و به تدريج دوره كارشناسي ارشد و دكترا ي اين رشته را به راه اندازد.

آخرين نكته‌يي كه مي‌توانم در رابطه با ايشان بنويسم، نگراني مدام‌شان درباره وضعيت جامعه روزنامه‌نگاري ايران بود. همه دست اندركاران ارتباطات در كشور شاهدندكه در 13سال گذشته دكتر معتمدنژاد براي نظام جامع رسانه‌يي كشور تا چه ميزان زحمت كشيد و چقدر تلاش داشت تا اين نظام برقرار شود. خاطرم هست زماني كه براي شركت در كنفرانسي به تونس سفر كرده بوديم، فكر مي‌كردم با توجه به بي‌مهري‌هايي كه نسبت به طرح نظام جامع رسانه‌يي كشور شده بود، اين كار را رها كرده و به امور ديگر مشغول است. اما آنجا متوجه شدم كه ايشان 100 صفحه‌يي بر آن افزوده است و در واقع در يك سال گذشته و در خلوت خود روي اين طرح كار گسترده‌يي را صورت داده و دكتر شكرخواه نيز كه در آن سفر همراه ما بود مي‌ديد كه چگونه ايشان در اين اميد است كه شايد زماني اين طرح به اجرا درآيد و اوضاع آشفته رسانه‌يي كشور بهبود يابد.دريغ و صد افسوس كه او امروز از ميان ما رفته و از ديروز كه ما را ترك كرد، مدام پيش خودم فكرمي كنم چه كسي پاسخگوي بي‌مهري‌هايي است كه در اين چند سال اخير بر دكتر معتمدنژاد رفته است. ايشان موسس دانشكده ارتباطات و پايه‌گذار اين رشته در سه مقطع كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكترا بود، اما پس از بازنشستگي نه‌تنها در دانشكده او مراسمي جهت تقدير و تجليل از ايشان برگزار نشد بلكه اتاق او در دانشكده نيز از ايشان پس گرفته شد و دكتر معتمدنژاد با سكوتي سنگين از دانشكده علوم ارتباطات خداحافظي كرد. آن سال در گفت‌وگوهاي خصوصي كه با ايشان داشتم رنجش ناگفته شان را حس مي‌كردم. در واقع بردباري فراوان ايشان مانع مي‌شد كه در جمع از اين بي‌مهري‌ها به صراحت سخن بگويند. رحمت الهي بر او باد.

منبع: روزنامه اعتماد

 
 

ارسال مطلب به:

Cloob del.icio.us  Digg    
 

 

 

 رسانه‌های جمعی | رسانه‌های اجتماعی | رسانه‌های دیجیتال | رسانه‌های شخصی | روزنامه‌نگاری | علوم ارتباطات | زندگی رسانه‌ای | تبلیغات | سازمان‌های رسانه‌ای | رویدادها

صفحه اول |
راهنمای روزنامه‌نگاران | راهنمای دانشگاه و آموزش | رسانه‌های اجتماعی | برچسب‌ها | پیوندها | نقشه ‌سایت | تبلیغات | درباره ما | RSS

 
 
صفحه اول
رسانه‌های جمعی
رسانه‌های دیجیتال
رسانه‌های شخصی
رسانه‌های اجتماعی
سازمان‌های رسانه‌ای
رویدادهای رسانه‌ای
زندگی رسانه‌ای
علوم ارتباطات
روزنامه‌نگاری
تبلیغات
 
خبرنامه

با وارد کردن ایمیل و مشترک شدن در خبرنامه، مطالب روزانه ارسال می‌شود

 

 

 

 
info-at-medianews.ir Feed Google Plus Twitter Facebook