حسين افخمي - جامعه آموزشي علوم ارتباطات ايران استادي را از دست داد كه «پدري» با دو «رويا» بود. روياي اول او يا فرزندش كه امروز استاد حقوق ارتباطات دانشگاه علامه طباطبايي است كه پدر بنيانگذار آن بود. اما، روياي دوم استاد تاسيس مجدد دانشكدهيي بود كه 30 سال پيش منحل شد.
دغدغهيي كه بيش از نيمي از تجربه آموزشي 50 ساله استاد را در دل خود جاي داد. دريغا كه روياي دوم استاد با وجود تلاشهاي 30 سالهاش محقق نشد. تلاش مستمر از ويژگي بارز استاد بود. پنج دهه از زندگي وي وقف آموزش، پژوهش و مطالعه در راه توسعه و ترويج علوم ارتباطات و پيشرفت حرفههاي مرتبط با آن سپري شد. عمري پر بار و متكي بر پشتكار، پيگيري و بردباري وصفناپذيري كه گاه با ناكامي روبهرو ميشد. ارتباطات موثر، طرز عمل و رويه خاص استاد اغلب كليد حل معما بود. او يك معلم بود چون تدريس بيش از 10 عنوان درس در دورههاي مختلف چندين دانشگاه داخلي و خارجي را در كارنامه داشت. محقق، مولف و مترجمي برجسته بود، چون بيش از 20 عنوان كتاب و دهها مقاله در زمينههاي مختلف ارتباطات از خود برجاي گذاشت. وي موسس و شمع سوزان بسياري از مراكز علمي كشور بود: از جمله دانشكده علوم ارتباطاتاجتماعي، مركز پژوهشهاي ارتباطات، انجمن ايراني مطالعات جامعه اطلاعاتي و نخستين پايهگذار دورههاي كارشناسي ارشد و دكتراي علوم ارتباطات در كشور بود. وي در هر سه زمينه آموزش، پژوهش و راهاندازي پيشگام و به روز بود. مشهور ولي از شهرت گريزان بود. افسوس! او از جمع ما رفت. روز 16 آذر امسال اگر ساختمان دانشكده علوم ارتباطات روح ميداشت، ضجه ميكرد. شيون و زاري به خاطر قلب تپندهيي كه از آن جدا شد. قلبي كه نزديك به نيم قرن پيوسته در اين ساختمان و براي اعتلاي محتوا، محصول، نما و انگاره آن تپيده بود. حاصل اين تپيدن، پيشرفت علمي ارتباطات ايران و حتي كشورهاي پارسيزبان و با ميراث مشترك بود. گزاف نيست اگر بگوييم كه امروز همزمان شاگردان استاد در افغانستان، تاجيكستان، بنگلادش، اردن، عراق، يمن و چندين كشور ديگر، ياد و خاطره او را زنده نگه خواهند داشت. روزنامهنگاران، شاغلان روابط عمومي و تبليغات، نيز شيوه ارتباطي حزن آميز را زمزمه خواهند كرد. شاگردان و همكاران استاد هم امروز جدايي بزرگي را تجربه ميكنند. شاگردان استاد با مرور بر تعريف ارتباط به نقل از وي كه «ارتباط عبارت است از بيان انديشه و پيام. . . » خواهند گفت: ايكاش امروز پلاك شماره 11 در خيابان كتابي جدايي را ثبت نميكرد. ايكاش سازمان و نهادي وجود ميداشت كه ميتوانست خاطرهها را هم نگهداري كند. ايكاش اين خاطرهها هم ميراث محسوب ميشدند.اي كاش علقهها و دلبستگيهاي ارتباطي هم قيمت ميداشتند. ايكاش ارزشگذاري يك بنا بر پايه ارتباطات و فرهنگ آن صورت ميگرفت و ايكاش همتي ميبود تا اين بنا را دوباره به دانشكده رويايي استاد تبديل ميكرد. همان روياي دوم استاد!فقدان اين مدرس، محقق و موسس ارزشمند ارتباطات ايران بر خانواده گرامي آن فقيد و شاگردانش تسليت باد! يادش جاودان و روانش شاد باد!
منبع: روزنامه اعتماد