شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران، دیوید آرمانو - سالی که گذشت، سال رشد و پذیرش برای رسانه اجتماعی بود. دیدیم که فیسبوک به لحاظ ترافیک وبسایت در بیشتر هفتهها از گوگل پیشی گرفت و بنابر چند نظرسنجی انجامشده نزدیک به 95 درصد از شرکتها از لینکداین برای استخدام کمک میگیرند. در پیشبینی که درباره سال گذشته انجام دادم، به این نکته اشاره کردم که موبایل به یک تکیهگاه برای استفاده از رسانه اجتماعی تبدیل میشود و البته استفاده از رسانه اجتماعی از طریق موبایل افزایش سه رقمی داشته است.
همچنین اشاره کردم که چگونه "رسانهها اجتماعی کمتر اجتماعی خواهند بود" و البته شاهد تغییر در گروههای فیسبوک که بیشتر بر تعاملات خاص متمرکز هستند بودیم. پَث نیز که به تازگی راهاندازی شده است، شبکهای اجتماعی مختص دوستان صمیمی است و تعداد دوستان شما را به 50 نفر محدود میکند. سال گذشته همچنین برخی از علامتهای تجاری با سرعت هر چه تمامتر از پایگاههای بازی وابسته به مکان همچون فوراسکوئر استفاده کردند، با این هدف که به شهرداران پاداش بدهند و نشانهای سفارشی برای کاربران قدرتمند شبکه ایجاد نمایند.
در حوزههای دیگر، مانند خطمشی رسانه اجتماعی، از دقت کمتری برخوردار بودم. گفتگوهایی در این زمینه آغاز شد اما یک نظرسنجی جهانی نشان داد که تنها 29% از شرکتها خطمشیی برای فعالیت در رسانه اجتماعی تعیین کردهاند. این به آن اندازه که من انتظار داشتم نبود.
خب، در مورد سال 2011 چه میتوان گفت؟
این بار نیز به شش گرایش اشاره میکنم و البته ترتیب خاصی برای آنها قائل نمیشوم:
یکپارچگی اقتصادی، احمقانه
از فورد گرفته تا دل و استارباکس و جت بلو، و میزبان دیگر شرکتها که در استفاده از رسانه اجتماعی در زمینه تجارت پیشرو بوده است، سال 2011 سالی خواهد بود که این شرکتها نگاه جدیتری به یکپارچگی رسانه اجتماعی، نه تنها به لحاظ منطقهای بلکه به صورت جهانی خواهند داشت. تعجب نکنید اگر شرکتهایی مانند فورد و استارباکس که از برنامههای آزمایشی «فیستا موومنت» و فوراسکوئر استفاده کردند، اولین شرکتهایی باشند که برای یکپارچهسازی رسانه اجتماعی در تمام جنبههای کسبوکار از بازاریابی جهانی گرفته تا مدیریت بحران و غیره تلاش کنند.
جنگ تابلت و موبایل علوم اجتماعی-رایانهای را فراگیر میکند
با وجود رقابت در عرضه گوشیها و تابلتهای ارزانتر و پیشرفتهتر که میتواند بازار را قبضه کند (یک تابلت 35 دلاری در هند؟)، مصرفکنندگان برای اتصال بیست و چهار ساعته هفت روز هفته یک گام پیشتر آمدند، با قدرت بیشتری که پیش از این ممکن نبود. شبکه اجتماعی از خانه و محل کار فراتر خواهد رفت. رقابت، تنوع، قدرت و استطاعت خرید بیشتر ابزار به هر چه فراگیرتر شدن علوم اجتماعی-رایانهای کمک میکند.
فیسبوک مانع شبکهسازی وابسته به مکان میشود
اگر سال 2010 متعلق به فوراسکوئر و نشانهای بامزه، رقابتی و گاه اعتیادآور آن بود، این احتمال وجود دارد که فیسبوک بساط فوراسکوئر را در سال 2011 بر هم بزند. با وجود حجم عظیم داده و معماری پشتیبان پاسخ فیسبوک به فوراسکوئر که در شرف عرضه جهانی است، فیسبوک در موقعیت خوبی قرار دارد تا خدمات وابسته به مکان مفیدی را به کسبوکارها عرضه کند.
شرکتکنندگان متوسط شیزوفرنی رسانه اجتماعی را تجربه خواهند کرددر حالی که شیزوفرنی رسانه اجتماعی (اضافه بار پروفایلهای اجتماعی متعدد) موضوع جدیدی برای متخصصان فنآوری نیست، به چیزی تبدیل خواهد شد که کاربران متوسط بیشتری به هنگام استفاده از توئیتر، فیسبوک، جیمیل، چت، اسکایپ، بیبیام (مسنجر بلکبری)، اساماس و تامبل با آن برخورد کنند. در حالی که بسیاری از متخصصان راههایی را برای مدیریت و کنار آمدن یافتهاند، کاربران متوسط خود را در آغاز یک منحنی و نیازمند به یک برنامه هویت اجتماعی 12 مرحلهای میبینند. این موضوع ممکن سبب افزایش تقاضا از جانب کاربران متوسط برای در اختیار داشتن نمایشهای سادهشده و یکپارچهتر اجتماعی شود و همین طور فرصتی برای شرکتها تا به تقاضا پاسخ دهند.
گوگل آنها را شکست نمیدهد، به آنها میپیوندد
در سال 2010، وایرد به ما گفت که فیسبوک میتواند گوگل را شکست دهد. اما حتی در پایان سال 2010، پس از تلاشهای بیحاصل برای ایجاد شبکههای اختصاصی همچون باز، گوگل ثابت کرد که بهترین راه برای شکست فیسبوک، توئیتر و بقیه، انجام کاری است که گوگل بهتر از همه انجام میدهد: اندیسگذاری. در حال حاضر هم متوجه شدهام که الگوریتم گوگل برای دادههای توئیتر هوشمندتر شده است. تنها با تایپ چند واژه، پستهای قبلی یافت میشود. این امکان وجود دارد که با تکیه بر آنچه گوگل در آن مهارت دارد، آنها بتوانند با اندیسگذاری بر تمام دادههای اجتماعی از وب اجتماعی بهرهبرداری کنند. از گوگلپلکس انتظار میرود تا در سال 2011 مقابلهبهمثل کند و شاید نقش و ارتباط خود را در وب اجتماعی تعیین کند.
عاملیت اجتماعی وبسایتها را دوباره متداول میکند
پس از سال ها توصیه که "در جایی ماهیگری کنید که ماهی وجود دارد"، کسبوکارها دریافتهاند که کاربران یکپارچگی اجتماعی را در وبسایتهای موجود انتظار دارند. سایتهایی مانند میزگرد AMEX Open نمونه خوبی هستند از یکپارچهسازی شبکههایی مانند توئیتر در وب هستند. وبسایتها به طور فزایندهای همچون «کانونهای دیجیتال» عمل میکنند که فعالیتهای اجتماعی در پایگاههای گوناگون را با یکدیگر یکپارچه میسازند. برای مثال، شبکه اجتماعی موسیقی اَپل با نام پینگ، به تازگی با توئیتر یکپارچه شده است. در حالی که این کار با مشکلاتی مواجه بوده است، نشان میدهد که حتی برجستهترین علامتهای تجاری دریافتهاند که نمیتوانند در پشت دیواری خود را محصور کنند. باید یکپارچه شوند تا در دنیای اجتماعی جایی داشته باشند.
این بود برخی از گرایشاتی که به ذهنم میرسید. دوست دارم نظرات شما را نیز بشونم. شما حرکت رسانه اجتماعی را در سال 2011 به کدام سمت و سو میبینید؟
* دیوید آرمانو یکی از مدیران ارشد اِدلمن دیجیتال، بازوی تعاملی شرکت جهانی ادلمن است. او کارگزار و اندیشمندی فعال در زمینه بازاریابی دیجیتال، طراحی تجربه، و وب اجتماعی است.