خبرآنلاین - احمد منصور از مجریان شبکه تلویزیونی الجزیره مصاحبهای مشروح با جولین آسانژ مدیر سایت ویکی لیکس انجام داده است. متن کامل گفتوگو را میخوانید:
هشت روز در زندان انفرادی در بریتانیا بودید، این ایام را چگونه گذراندید؟
هشت روز در زندان بودم و به عنوان یک روزنامه نگار، آموختم که زندان انفرای یعنی چه. سخت بود، اما اگر انسان چشم روشن بین داشته باشد، خواهد یافت که زندان با طعم «نلسون ماندلا» میتواند مزه دیگری داشت باشد. او و تمام کسانی که بخاطر دیدگاهی خاص، به زندان افتادهاند، زندان را به گونهای دیگری میبینند. در زندان میتوان به تامل نشست. تامل در موضعگیریهایی که کردهای! هدفی که داری! اگر این گونه اندیشه کنید، دیگر زندان را یک مسئله شخصی و ناراحت کننده، بشمار نمیآورید.
آیا بخاطر کاری که کردهاید، در زندان خود را ناتوان نیافتید، و پشیمان نشدید؟
خب، خیلی فکر کردم. و در آن حال و هوا، وقت کافی برای این کار داشتم. فرصتی که در خارج از زندان انفرادی، به راحتی به دست نمیآید. در زندان، به خودم میگفتم؛ کجای کار اشتباه بوده است؟ اما خوشبختانه همه امور در بیرون از زندان در راستای همان اهدافی بود که ما از قبل دنبال میکردیم. تظاهرات مردم و اینکه مردم دریافتند که عدهای میخواهند به ما و موسسه ما حمله ور شوند. به عبارت دیگر این چند روز، زندانی شدن من باعث شد تا مردم بسیاری بیدار شوند و درک کنند که چه خبر است، و آن آزادی بیانی که غرب، بویژه آمریکا و افرادی چون خانم هیلاری کلینتون، ادعا آن را دارد، چه معنایی دارد؟ آیا ادعاهای آنها، درست است یا با دروغ و نفاق آمیخته شده است. در هر حال، زندانی شدن من، از این جهت بسیار مثبت بود.
در روزهایی که زندان بودید، باز هم، از سایت شما، اسناد محرمانه منتشر شد. تقریبا این کار به شکل روزانه ادامه داشت. اما روزنامه «فرانکفورت الگمینای آلمانی» ادعا کرده است که، آنچه شما از اسناد دستگاههای دیپلماسی، منتشر کردهاید، تنها ۲% از حجم اطلاعاتی است که در اختیار دارید. شما گفتهاید که ۲۵۰۰۰۰ سند دارید. آیا این سخن به آن معنا است که، در آینده خبرهای جدل انگیز بیشتری از سایت شما شنیده خواهدشد.
فکر میکنم همین طور باشد. بیشترین اخباری که در آینده منتشر خواهیم کرد، مربوط به اسرائیل است. فکر میکنم، اتفاقهای زیادی در آینده رخ دهد. تقریبا از هر دو سندی که در این رابطه منتشر شود، یکی از آن جدل آفرین خواهد بود. ما تا کنون، تنها دو هزار سند را منتشر کردهایم. در مرحله نخست، تنها روزنامههای خاصی، اسناد ما را منتشر کردند، مثل گاردین و نیویورک تایمز. اما در آینده، تلاش خواهیم کرد، تا این اسناد در سراسر دنیا، و از رسانههای بیشتری منتشر شود. «لوموند فرانسه» و «باییس اسپانیا» هم به جمع منتشر کنندگان پیوسته است. ما علاقمندیم به غیر از دنیای غرب، دیگر کشورها هم، این اسناد را منتشر کنند. روزنامههایی که خواننده دارد. ما برخی از اسناد را در برزیل و نروژ و چند کشور دیگر منتشر کردیم. اما علاقمندیم دنیای عرب و کشور استرالیا هم به این جمع اضافه گردد. شبکه الجزیره هم میتواند، کمک خوبی باشد.
بسیاری در دنیای اسلام، این پرسش را دارند که، چرا این سایت تاکنون، تنها ۲۲ سند در خصوص اسرائیل، منتشر کرده است، آنها میگویند این رفتار، باعث شده، تا اسرائیل از ویکی لیکس، نگران نباشد.
حدود ۳۷۰۰ سند، مربوط به اسرائیل است و یا منبع آن خود اسرائیل است. فکر میکنم دست کم ۲۷۰۰ سند از خود اسرائیلیها در دست داریم و تقریبا انتشار کل آن، شش ماه زمان میخواهد.
روزنامهای عربی به نام «الحقیقه» گفتوگویی را، با شخصی آلمانی به نام «دانیل دونخیتبرگ» انجام داده است. او گفته؛ من دومین شخص مهم ویکی لکیس بودهام و در حال حاضر از گروه شما جدا شده است. او میگوید شما قرار دادی را با اسرائیل امضا کردهاید؛ که هیچ چیزی در خصوص آنها منتشر نکنید.
نه اینگونه نیست. رسانههای زیادی چنین ادعاهای مشابهی را منتشر کردهاند. عدهای میگویند ما مزدور سی آیای هستیم. برخی ما را در ارتباط با دستگاههای امنیتی ایران و مزدبگیر آنهاییم. اما هیچکدام از اینها صحیح نیست. ادعای «دانییل دونخیتبرگ» هم صحیح نیست. او شخص دوم موسسه ما نبوده است. او فقط سخنگوی موسسه ما در آلمان بود و مدتی است که دیگر با او کار نمیکنیم. علت آن هم این بود که بیشترین اخبار ما مربوط به دستگاه نظامی آمریکا بود. اما ما در اسنادی که منتشر خواهیم کرد، هیچ کشوری را استثنا نمیکنیم، حتی اسرائیل را. ما تنها، توجه به دستگاههای رسمی نداریم. میدانید که من خودم، استرالیایی هستم. در اطراف رئیس جمهور کشور من کسانی هستند که با دستگاههای امریکا، ارتباط سری دارند. و به شکل سری، با آنها مکاتبه میکنند. ما همه این اسناد را منتشر خواهیم کرد. این اتفاق درسوئد هم رخ داده است. در وزرات دفاع برزیل هم رخ داده است. ما اسناد تمام کسانی که، در کشورهای مهم، با سفارتخانهها ی آمریکا در تماس بودهاند را، در دست داریم. البته این به آن معنا نیست که آنچه سفارتهای آمریکا، مخابره کرده است، همگی صحیح است. بلکه این به معنای اتفاقی است که، برای آن سفیر مهم بوده و فکر کرده، ارسال آن، برای دولتش، اهمیت دارد. از همین رو هدف ما از افشای اسناد، ایجاد مشکل در کشورها نیست. بلکه میخواهیم سرِ این مار، یعنی آمریکا، را از تن جدا کنیم، سپس فکر میکنیم که، روابط موجود در جهان اصلاح خواهد شد.
لطفا این پرسش را یکبار دیگر، بطور روشنی پاسخ دهید! آیا شما هیچ تفاهمی با اسرائیل در خصوص عدم انتشار اسناد آنها نکردهاید؟
یقینا نکردهایم. ما با هیچ کشوری، هیچ موسسهای، و هیچ شرکتی قرار داد نبستهایم. هیچ پولی از کسی دریافت نکردهایم. یک بار از موسسه «نایت آمریکا» که یک موسسه غیر دولتی است، درخواست کمک کردیم. در آن زمان ما جزو سه هزار موسسهای بودیم که کمک دریافت میکردیم. اما در سال ۲۰۰۷ یک نوار ویدویی منتشر کردیم، و در آن نشان دادیم که چگونه آمریکا در خیابانهای بغداد، دست به قتل عام مردم میزند. همین باعث شد تا آنها، آن بودجه را قطع کنند. از آن پس مجبور شدیم، به مردم و دوستان روزنامه نگارمان روی آوریم تا آنها ما را کمک کنند.
آیا دولت اسرائیل، یا مزدوران این کشور، سعی نکردهاند، با شخص شما ارتباط بر قرار کنند.
تا کنون هیچ گونه ارتباط مستقیم یا غیر مستقیم، تا آنجا که میدانم، موسسه من با اسرائیل نداشته است. هر چند این فرض وجود دارد که دستگاههای امنیتی آن کشور، و یا هر کشور دیگری، مسائل ما را پی میگیرد میکند، و میخواهند بداند که ما میخواهیم چکار کنیم؟ برای مثال؛ دستگاه امنیتی استرالیا و آمریکا و سوئد که در ارتباط مستقیم با اسرائیل بودهاند، خیلی روی کارهای ما حساس شدهاند، و این را میدانم. در عین حال میدانیم که دستگاه امنیتی اسرائیل، تا کنون به دنبال ایجاد ارتباط مستقیم با ما نبوده است. البته ممکن است، با اعضای سابقِ موسسه، ما تماس گرفته باشد. اما با افراد شاغل کنونی هیچ ارتباطی وجود ندارد. البته این را هم میدانم که اسنادی را که ما منتشر میکنیم، برایشان خیلی خیلی مهم است.
روزنامه گاردین نوشته است، اسنادی که شما از اسرائیل در اختیار دارید ۲۲۱۷ سند است. این تعداد مربوط به اسناد صادر شده از خود اسرائیل است و در عین حال ۳۱۹۴ سند هم دارید که مربوط به مکاتبات سفارت آمریکا در اسرائیل است. اما تا کنون شما ۲۲ سند را منتشر کردهاید. بقیه این اسناد را چه زمانی منتشر میکنید.
تا کنون ۲% از اسنادِ در اختیار را منتشر کردهایم. حال اگر ۲۳ سند آن مربوط به اسرائیل باشد یعنی ۱% از کل اسناد، منتشر شده است. شما در نظر بگیرید که نشریاتی مثل «باییس اسپانیا» و «لوموند فرانسه» برای انتشار این اسناد با ما شراکت کردهاند. خب اگر اینگونه باشد و حدود ۱% سند، تا کنون در خصوص اسرائیل منتشر کرده باشیم، یعنی عدد خوبی! البته نقش «نیویورک تایمز» هم مهم است. آنها علاقهای به انتشار اسناد مربوط به اسرائیل از خود نشان نمیدهند. این روزنامه در نیویورک منتشر میشود، و آنها معتقداند، که باید احساسات خواننده یهودیشان را در نظر بگیرند!
خب بالاخره چه زمانی میخواهید اسناد مربوط به اسرائیل را منتشر کنید؟
اسناد را در طول شش ماه آینده منتشر میکنیم. تعداد ۳۷۰۰ سندی که مربوط به سفارت آمریکا در اسرائیل است. اگر به این اسناد، مکاتبات سایر سفارتخانههای آمریکا، در دیگر کشورها، که مربوط به اسرائیل است را اضافه کنیم، رقم بیشتری میشود. برای مثال، نتانیاهو، زمانی که به فرانسه میرود، با سفیر آمریکا در آن کشور هم ملاقات میکند. خب این سندها را هم در اختیار داریم که اگر به ۳۷۰۰ سند اضافه شود عدد بزرگتری میشود.
آیا اسنادی را در خصوص جنگ ۳۳ روزه که در سال ۲۰۰۶ علیه لبنان انجام پذیرفت، در اختیار دارید؟
بله. اطلاعاتی را در این خصوص در اختیار داریم و برخی را دیدهام. ما فقط اسناد سری را در اختیار داریم. اسناد بکلی سری هم در سفارت خانهها، وجود دارد، که ما در اختیار نداریم. با این حال در خصوص اسناد جنگ ۳۳ روزه اسناد سری خوبی داریم، و فکر میکنم قابل توجه باشد. در عین حال یادتان باشد که اسناد ما در بر گیرنده، تلگرافهای سفارتخانههای آمریکا است؛ آمریکا هم شریک اسرائیل است، بنابراین خیلی از چیزها را نمیتوان در بین این اسناد پیدا کرد. علاوه بر آن سندهایی که سفارت آمریکا در اسرائیل برای آمریکا میفرستاده است، با اهمیت اسنادی که سفارت آمریکا در لندن مخابره میکرده تفاوتهایی دارد.
آیا اینها را منتشر خواهید کرد.
بله همه را منتشر میکنیم.
آیا اسنادی در خصوص ترور «محمد المبحوح» (یکی از رهبران عزالدین قسام که در دبی ترور شد) در اختیار دارید.
بله. اشارههایی در اسناد وجود دارد. اسنادی که از استرالیا و لندن ارسال شده چنین میگوید که ترور کنندگان، اسرائیلیهایی بودهاند که پاسپورتهای استرالیایی و انگلیسی به همراه داشتهاند.
آیا در اسناد شما، اطلاعاتی در خصوص شرکتهای اسرائیلی که، خدمات فرودگاهی در دنیا ادرائه میدهند، وجود دارد. معمولا این شرکتها، اطلاعات مسافران را در اختیار اسرئیل قرار میدهند؟
بله. تلگرافهایی داریم در خصوص شرکتهای اسرائیلی که خدمات امنیت پرواز کشوری مختلف را دراختیار دارند. جاسوسی از این دست، تنها مربوط به اسرائیل نیست، آمریکا هم انجام میدهد، برای مثال در برزیل خیلی فعال هستند.
آیا از شرکتهای اسرائیلی که خدمات مخابراتی و تلفن همراه در دیگر کشورها بویژه کشورهای ما، انجام میدهند، در اختیار دارید؟ آیا میدانید که چگونه از این طریق جاسوسی میکنند؟ چگونه تلفنهای مسئولین و افراد مهم را شنود میکنند؟
خیلی مطمئن نیستم. اما یک تلگراف در اختیار داریم که در خصوص حزب الله، و شبکه مخابرات لبنان است. در آن کشور شبکهای به نام «الیاف» در بخش مخابرات فعال است و با بیرون از کشور ارتباط دارد. تلفنهای دولتی هم، در لبنان، بودن مسئله نیست. یک کابل مخابراتی هم در کنار سفارت فرانسه در بیروت پیدا شده بوده، که گزارش آن در این تگرافها آمده است. به هر حال شبکه ارتباطاتی، چه با سیم باشد و چه بدون سیم، برای آمریکا مهم است. آنها هم نگران آن هستند که دستگاه یا کسان دیگری، آنها را شنود میکنند یا نه!
آیا در اسنادی که در اختیار دارید، چیزی در خصوص افرادی که در کشورهای عربی، با اسرائیل ارتباط دارند، در اختیار دارید.
در اسناد موساد اشارههایی وجود دارد. بحثهایی از این دست، در طبقه بندی اسنادِ بکلی سری قرار میگید وما در اختیار نداریم. آنچه ما، در اختیار داریم، تنها همان اسناد سری یا خیلی سری است. البته ارتباط بین مسئولین بلند پایه کشورها، و سفارت آمریکا، موضوعی فراگیر است. در این تگرافها، گاه اینگونه بیان شده که، ما نسبت به سخن فلان مسئول که چنین و چنان میگوید، مشکوک هستیم. برای مثال؛ گزارشی که در یکی از این اسناد، درج شده، و مربوط است به سوریه و کشته شدنِ مسئولی با تفنگ قناصه. البته توجه داشته باشید که حتی، من هم، همه آنچه را در اختیار داریم، نخواندهام. شاید من تنها هزار تلگراف را از مجموع ۲۵۰۰۰۰ تلکراف خواندهام. این کار نیازمند تخصص لازم است. گاهی این اسناد باید در کنار هم قرار گیرد تا معناپذیر شود. هر کشوری، باید متخصصین مورد نیاز، برای بخشهایی خاص در این اسناد را تدارک کند، و این اسناد را باز خوانی کند. به هر حال مسائل یا نامهایی در این مکاتبات، طرح میشود که ممکن است برای یک بیگانه با محیط اصلی آن کشور، ناشناخته باشد.
به هر حال تا آنجا که ما میدانیم، حجم اطلاعاتی که از کشورهای عربی و مسئولین آن در اختیار دارید کم نیست. برای مثال؛ شما برابر آنچه روزنامه گاردین نوشته است، ۱۵۹۱ سند در خصوص کشور یمن در اختیار دارید. شما تگرافی را در اختیار دارید که مربوط است به «محمد بن نایف» وزیر کشور عربستان، و ملاقاتش در سال ۲۰۰۹ با «ریچارد هولبروک» سفیر وقت آمریکا. محمد نایف در آن ملاقات کشور یمن را «بدبخت» میخواند! و میگوید عبد الله صالح نمیتواند، کشورش را اداره کند! آیا شما با انتشار این سند، میخواهید، رابطه منطقه و نیز عربستان با آمریکا را به هم بزنید!
انتخاب این سند از بین اسناد کار ما نبوده است. بلکه کار روزنامههایی است که در انتشار آنها با ما همکاری میکنند. قصد ما اطلاع رسانی است تا از رابطههای کشورها با آمریکا و حتی با سایر کشورها آگاهی یابند. بیشترین مطلبی را که، در ارتباط با یمن در اختیار داریم از سوی سفارت آمریکا در خود یمن صادر شده است. ۱۷۰۰۰ سند هم داریم که در آن واژه قطر بکار رفته است. این در حالی است که، تلگرافهای سفارت آمریکا در قطر تنها حدود سه هزار نسخه است. بحثهای زیادی در این تلگرافها وجود دارد که، باید مطالعه شود. برای مثال در ۵۰۴ تلگراف اسم رئیس شبکه الجزیره، یعنی شبکه تلوزیونی شما، آمده است و هزاران تعداد اشاره به شبکه الجزیره دارد.
رئیس شبکه «وضاح خنفر» است. منظور شما ایشان است؟
بله، بله
خب چه چیزی گفتهاند؟
خب، آنها از این شبکه، بخاطر توجه به مسائل فلسطین، بسیار ناراحتاند، در یکی از تلگرافها امیر قطر به آنها گفته؛ شما تضمین کنید که صلح در منطقه حاکم میشود، در مقابل من حاضر هستم یک سال این شبکه را تعطیل کنیم!
آمریکاییها در این خصوص چه گفتهاند؟
خیلی حرفها زده شده است. در مهمترین ملاقاتها موضوع الجزیره مطرح است. آنها خواهان آناند که الجزیره به برخی مسائل کمتر بپردازد. برای مثال، برخی از شبکههای خبری که از دبی پخش میشود، به آنها گفتهاند ما میتوانیم، کاری کنیم که؛ از قدرت نفوذ شبکه الجزیره کاسته شود و بیننده ما بیشتر!
منظورتان شبکه العربیه است؟
همین طور است. اما مشکل برای آمریکا، اینجا است که اگر شبکهای شروع کند، از آمریکا تعریف کردن، به سرعت، پایگاه خودرا بین مخاطبِ کشورهای عربی از دست میدهد. از این رو؛ سایر شبکهها هم، باید این ژست را بگیرند، تا مخاطب را از دست ندهند.
منظورتان در کل، این است که از آن اسنادی که در اختیار دارید، چنین نتیجه گرفتهاید که، آمریکا از شبکه الجزیزه ناخشوند است؟
در این اسناد آنها بطور خاص از آنچه در سال ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ از این شبکه پخش شده گله دارند. البته در همین تلگرافها، میگویند ما باید آستانه تحمل پذیری خود را بالا ببریم. همچنین آنها از دولت قطر- با وجودی که پایگاه آمریکا در این کشور است و برای حفظ امنیت آنها اقداماتی را انجام میدهد- گله میکنند. در این اسناد آمده، قطریها، در همین وقت، به دنبال تفاهم نظامی و دوستی با ایراناند و میخواهند، نوعی توازن قوا بر قرار سازند. آمریکاییها، از نوع ارتباط بانکهای ایرانی با قطر هم گله میکنند. قطریها به آمریکاییها میگویند، نمیتوانیم بانکهای ایرانی را در آن کشور تعطیل کنیم، اما این قول را هم میدهیم که، بانک جدیدی در این کشور اجازه افتتاح نیابد.
منظورشان بانک صادرات است؟
بله. با این حال دولت قطر، گویا به این بانک اجازه میدهد، شعبههای جدید باز کند. اما به سایر بانکها اجازه تاسیس شعبه نمیدهد. در هر حال نوع رفتار قطر در این اسناد و توازن قوایی که سعی میکند، برقرار کند قابل پی گیری است. آنها در این اسناد میگویند رفتار قطریها شباهتی به سایر کشورهای عربی ندارد!
با برداشتی که ارائه کردید، چنین میفهمم که؛ آمریکا از شبکه خبری الجزیره کشور قطر، به تنهایی ناراضی نیست، بلکه از مسئولین این کشور هم ناراحت است. آن هم در حالی که یکی از پایگاههای دریایی آمریکا در این کشور مستقر است.
بله. آمریکا در خصوص برخی مسائل ناراحت است. اما این ناراحتی، در حد دشمنی و خصومتی که بین آمریکا و ایران وجود دارد نیست. حتی شبیه رابطه برزیل با آمریکا هم نیست. آنها فهمیدهاند که دولت قطر، علاقمند است، خودش، راه خودش را تنظیم کند و در برخی از مسائل با آمریکا همراه نیست، و در عین حال دشمن آمریکا هم نیست.
گویا شما سه هزار سند در خصوص سودان در اختیار دارید. در این اسناد آمده است که «عمر بشیر» رئیس جمهور آن کشور؛ نه میلیارد دلار پول به حسابهای شخصیاش در لندن ارسال کرده است.
این اسناد برای ما اهمیت ویژه ندارد، گاهی برای یک روزنامهای فرستادهایم، آنها چنین خبری را اولویت نخست یافتهاند. مثل همین مطلبی که گفتید. برای روزنامه گاردین و چند رونامه دیگر مهم بود
خب، به نظر شما چه سندی در خصوص سودان جلب میکند؟
تا کنون مطالب منتشر شده، تماما سندهایی است که، دارای موضوع است، در عین حال اسناد زیادی داریم که موضوع مشخصی ندارد، بلکه باید مثل جورچین باید کنار هم قرار گیرد تا موضوع مشخص شود. در خصوص سودان مطالب از این دست زیاد است.
سرهنگ قذافی؛ ویکی لیکس را ستایش کرده است و گفته؛ شما چهره نفاق آمریکا را افشا کردهاید! با این حال، شما سندی را منتشر کردهاید که او با پرستار اوکراینی خود ارتباط نزدیک دارد.
این هم، جزو تلگرافهایی بود که برای روزنامه گاردین مهم بود. اما از اهمیت ویژهای در کارگروه ما برخوردار نبود. من سالها در مصر، یعنی کشوری عربی، زندگی کردهام و میدانم که این گونه امور برای مردم خیلی مهم نیست.
چرا؟
این مهم نیست که، سرهنگ قذافی زنان زیبایی را اطراف خودش جمع کرده باشد؛ مهم این است که چگونه و چرا، چنین خبری برای دستگاه دیپلماسی آمریکا مهم میشود؟ و آنها به «سی آیای» خبری از این دست را مخابره میکنند، و هیلاری کلینتون به دنبال آن است!
گویا اسناد زیادی هم، در خصوص کشور تونس، دارید. در این اسناد، اینگونه آمده است که، خانواده زین العابدین، رئیس جمهور این کشور، در همه چیز مثل یک گروه مافیا عمل میکنند.
به هر حال، ما این اسناد را در اختیار پنج بنگاه رسانهای قرار دادهایم. آنها خود از بین این اسناد انتخاب میکنند. اما این موضوعها، خیلی مورد توجه کارشناسان موسسه خود ما نبوده است. من هم هیچ تلگرافی را در اسناد موجود، که به تونس مربوط باشد، خودم نخواندهام.
چیزی که مربوط به مصر باشد چطور؟ تا کنون فقط ۹ سند مربوط به مصر منتشر شده است. در این اسناد تنها همان چیزهایی آمده که مردم کوچه و بازار میدانند، مثل؛ اینکه ریاست جمهوری در آن کشور وراثتی شده و یا در انتخابات تقلب شده است.
ما بیشترین چیزی که برایمان اهمیت دارد، این است که، چگونه از خود و موسسه خود، در مقابل هجمههای آمریکا، ایستادگی کنیم. همانگونه که گفتم، اسناد را هم، تا کنون در اختیار پنج بنگاه خبری قرار دادهایم. اگر چیز مهمی وجود داشته باشد که، این روزنامهها، مثل گاردین یا شپیگل، به آن نپرداختهاند، به خودشان مربوط است. در هر حال موضوع کشورها، به شکل مجرا مورد توجه خود ما نیست. ما فقط راههای مقابله با آمریکا برایمان مهم است.
در این اسناد آمده که اسرائیل میگوید برای ما بهتر است با شخص حسنی مبارک همکاری کنیم و نه با هر مسئولی در مصر! یا اینکه نوشتهاند، حسنی مبارک، بسیار نگران است که، وضعیتی شبیه شاه ایران پیدا نکند، و اینها در اسناد شما آمده و خیلی هم مهم است.
بله. در هر حال ممکن است، اسنادی که منتشر میکنیم، برای شخص حسنی مبارک گران تمام شود. البته این موضوع هم مهم است که، آیا این تلگرافها، باموضوعی، منصفانه برخورد میکند یا نه؟ در عین حال، خواننده این اسناد در انگلستان و استرالیا برداشت یک عرب مسلمان را از این اسناد ندارد.
به هر حال، تمام چیزهایی را که دارید منتشر میکنید؟
بله. همه چیز را در خصوص مصر و حسنی مبارک منتشر میکنیم.
آیا علاقمند هستید؛ روزنامهای عربی به جمع منتشر کنندگان اسناد شما بپیوندد.
این مسئله، مشکلات و پیچیدگیهای خاص خودش را دارد، بویژه در خصوص مسائل مالی...
شما با کاری که انجام دادهاید، دیپلماسی کنونی امریکا را ویران کردهاید. در این اسناد، حتی اگر یک مسئول عربی؛ سلام به یک آمریکایی کرده، درج شده است.
به هر حال، همانطور که گفتید. روابط دیپلماسی کنونی به هم خواهد خورد. اما در عین حال آمریکا دولتی بزرگتر از آن است که، با این چیزها، ویران شود. با این حال گمان میکنم آمریکا روابط خود را با بسیاری از کشورها، و بسیاری از افراد، محترمانهتر خواهد کرد و از دیپلماسی زیر میز دست خواهد کشید و دیپلماسی روی میز را توجه بیشتری خواهد کرد. در عین حال این پیش بینی ما به یکباره رخ نمیدهد.
وقت ما به پایان رسیده در این یک دقیقه پایانی چه چیزی برای گفتن دارید.
ما کار را ادامه خواهیم داد. در خصوص نفت و بانک و ارتش کشورها در این تلگرافها، چیزهای خواندی بسیار وجود دارد. امید واریم دیگران هم به ما کمک کنند، تا بتوانیم، به بهترین شکل ممکن این اسناد را منتشر کنیم. امیدوارم سازمانهای حقوق بشر هم با ما همکاری کنند. برای مثال ۱۹۰ هزار انسان در عراق در این سالها کشته شدهاند. باید کاری کرد تا از این فجایع جلو گیری شود.
ترجمه: سیمیندخت اردلان