روزنامه شرق، پدرام الوندی - ظهور فناوریهای مدرن ارتباطی و رشد روزافزون دسترسی به آنها در میان جوامع مختلف صنعتی و در حال توسعه سبب شده است این فناوریها در حوزههای مختلف اجتماعی، فرهنگی و سیاسی پایهگذار تغییر شوند. علاوه بر اینکه دسترسی به اینترنت در نقاط مختلف دنیا افزایش یافته است، فناوریها و نرمافزارهای بهرهبرداری از آن نیز بهبود یافته و فراگیرتر میشوند. پدیدهای رخ داده و در حال تکوین است که آن را انقلاب اطلاعات لقب دادهاند؛ انقلابی تکنولوژیک که مهمترین تفاوت آن با انقلاب صنعتی نه در محوریت دانش و اطلاعات، بلکه در کاربرد این دانش و اطلاعات در تولید دانش و وسایل پردازش- انتقال اطلاعات در یک چرخه بازخورد فزاینده میان نوآوری و کاربردهای نوآوری است.
همچنین با ظهور فناوریهای مدرن ارتباطی و گستردگی و شمول اینترنت، جهان وارد دوران جدیدی شده است که با عنوانهای خاص ارتباطی نظیر «جامعه اطلاعاتی»، «جامعه شبکهای»، «جامعههای معرفتی»، «جامعه اطلاعاتی و ارتباطی» و «جامعه دانایی» از دورههای پیش از خود متمایز میشود. وجه تمایز این جهان جدید را میتوان در این خلاصه کرد که شهروندان عادی قادر شدهاند بدون آموزشهای حرفهای روزنامهنگاری، خود به تنهایی یا با همکاری یکدیگر محتوای رسانهای را خلق کنند، مورد بحث قرار دهند یا صحت آن را مورد بررسی قرار دهند. این مساله ایده اصلی پشت مفهوم گسترده «روزنامهنگاری شهروندی» است.
البته دنیای رسانههای شخصی محدود به تولید متن روی وب نیست و برخی از آنها به پستهای تصویری (عکس و فیلم) از یک رویداد شخصی یا عمومی یا تهیه فایل صوتی و قرار دادن آن روی وب نیز گرایش دارند. با ظهور ابزارهای دستی مانند تلفن همراه و «همهکاره»ها (دستگاههای کوچکی که مجموعهای خدمات چندرسانهای امکانپذیر میکنند)، حوزه عمل رسانههای شهروندی گستردهتر شده و بیش از هر زمان دیگر بر عنصر زمان و مکان چیره شده است. امروزه علاوه بر وبلاگنویسی مبتنی بر متن و چندرسانهای، شاهد وبلاگنویسی به کمک تلفن همراه (یا موبلاگنویسی ) نیز هستیم، که این پدیده نیز به مدد پدیده همگرایی رسانهای و قرار گرفتن پروتکلهای سادهتری از وب روی تلفن همراه امکانپذیر شده است. در حقیقت میتوان اینگونه گفت که دگرگونیهای فناوری در سالهای اخیر رسانهها نه تنها سطوح مختلفی از دوسویگی را امکانپذیر ساخته است، بلکه مرزهای میان تولیدکننده و دریافتکننده پیام را محو کرده است، دروازهبانی خبر را برچیده است و در یک کلام مخاطب را به چرخه تولید خبر وارد کرده است و به قول بنیانگذاران پایگاه اینترنتی «اوهماینیوز» در کره جنوبی شعار امروز طرفداران نظریههای جبرگرایانه از «رسانه همان پیام است» به«رسانه همان مخاطب است» تغییر یافته است.
آنچه در عصر حاضر اهمیت مییابد، توجه به این نکته است که رسانههای جدید با بهرهگیری از کد دیجیتال و یکسانسازی زیرساختهایی که مورد استفاده قرار میگیرند، کمک شایانی به توسعه فناوریهای جدید کردهاند. این رسانهها نظم خطی سنتی واحدهای بزرگ اطلاعات و ارتباطات را از میان برده و صورتهای مختلف رسانه را به هم نزدیک کردهاند. همچنین از سوی دیگر صورتبندی چندرسانهای نیز گونههای ارتباطات نظیر ارتباطات راه دور، دیتا و عددی را به هم نزدیک کرده و کمک کرده فرآیند ذهنی آموزش از طریق رسانه بهبود یابد. ظرفیتهای بالای رسانههای دیجیتال نظیر سرعت، بیمکانی، ظرفیت ذخیرهسازی، دقت فنی و گزینشپذیری نیز به این مساله کمک کرده است. البته این رسانهها دارای ضعفهایی نیز در برآوردن دوسویگی کامل، توان حسی پایین و همچنین ناتوانی در حفاظت از حریم خصوصی کاربران و ناتوانی کاربران در تحلیل و تفسیر اطلاعات انبوه به دستآمده هستند.
رسانههای دیجیتال همچنین به تغییر سبک زندگی افراد در جامعه اطلاعاتی و ارتباطی نیز منجر شدهاند. در این جامعه مخاطبان شبکه دیگر منفعل نیستند، بلکه کنشگرانی فعال هستند که ارتباط متقابل نیز برقرار میکنند. در این جامعه رسانههای ارتباط جمعی به رسانههای تقسیمشده، سفارشی و فردی تبدیل شدهاند. رسانههای نوین دیگر به مفهوم سنتی کلمه، رسانههای همگانی نیستند که پیامهای محدودی را برای انبوهی از مخاطبان متجانس پخش کنند. به دلیل تعدد پیامها و منابع در جامعه شبکهای، مخاطبان قدرت انتخاب بیشتری پیدا کردهاند. این مخاطبان بیشتر دوست دارند پیامهای خود را انتخاب کنند و همین امر دستهبندی آنان را دشوارتر میکند و رابطه فردی میان منبع پیام و مخاطب را افزایش میدهد.
همه این فرآیندی که مطرح شد به این مساله کمک کرده است تا پدیدهای مشترک با توصیفهای متعدد شکل بگیرد. یکی از متداولترین واژگانی که برای توصیف این پدیده به کار گرفته میشود «روزنامهنگاری شهروندی» است. به طور عام این واژه طیف گستردهای از سایتهای اینترنتی، نشریات چاپی، شبکههای رادیویی و اندک برنامههای پخش سراسری تلویزیونی را در برمیگیرد که در آنها نقش مخاطب در تولید محتوا در سطوح مختلفی برجستهتر است.
مارک گلاسر روزنامهنگار و متخصص رسانههای جدید در وبلاگش با عنوان «مدیاشیفت» که از منابع پرمخاطب این حوزه روی وب به شمار میرود، در پستی که در ساعت 11:29 ، 27 سپتامبر 2006 روی اینترنت قرار گرفت، در مطلبی با عنوان «راهنمای شما به سوی روزنامهنگاری شهروندی» میگوید یکی از مهمترین مفاهیم نهفته در بحثهای مربوط به روزنامهنگاری شهروندی این است که باور کنیم گزارشگران و تهیهکنندگان رسانههای جریان اصلی مراکز اختصاصی دانش در موضوعات خاص نیستند. مخاطبان در مجموع بیش از یک گزارشگر تنها درباره موضوع اطلاعات دارند. بر همین اساس امروز شاهد این هستیم که بسیاری از رسانههای بزرگ به دنبال به دست آوردن دانش مخاطبان خود هستند و بر این اساس فعالیتهای مختلفی را سامان میدهند. این فعالیتها از امکان درج پیام در انتهای مطالب تا ایجاد یک بانک اطلاعات روزنامهنگاری شهروندی از شرکتکنندگان در بحثها و منابع مناسب برای مطالب را در برمیگیرد.
به هر روی اینترنت یگانه پدیدهای است که نهتنها نوآوریهای فناورانه را منجر شد، بلکه به مجرایی برای شتاب دادن به تنوع و گردش عقاید تبدیل شد. اینترنت در حقیقت هر چیزی را از فرهنگ تا بازار تغییر داده است. همچنین دو تغییر در اقتصاد رسانهها را سبب شده است؛ نخست اینکه کمک کرده توزیع محتوا با بهایی اندک یا رایگان انجام شود، دوم اینکه تمام افراد روی زمین را وارد کسب و کار رسانهای کرده است.