خبرگزاری ایسنا - با گسترش کمی نشریات مضر، اندک بازبینی، ویرایش و اصلاح نوشتهها، روزانه تعداد زیادی از ساختارهای زبانی غیرمعیار ترویج میشود و تاثیر نامطلوبی بر فرهنگ نوشتاری مردم میگذارد. از سوی دیگر بسیاری از مردم از میان مطالب مکتوب مختلف تنها به خواندن نشریات و آن هم اغلب نشریهای خاص اکتفا میکنند و نشر مطبوعات خواه ناخواه در چگونگی به کارگیری زبان یا مهارت نوشتن آنها تاثیر میگذارد. در موارد بسیاری نیز غیرمعیارهای زبان مطبوعات بر شکلهای مختلف گونههای دیگر زبانی را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
برخی کارشناسان بر این عقیدهاند که زبان رسانههای جمعی بهویژه مطبوعات اشکالاتی اساسی دارد که در لزوم رفع آنها تردیدی نیست؛ این اشکالات یا ناشی از ناآگاهی از قواعد ساختمان زبان فارسی و یا ناشی از اشکالات منطقی، بلاغی، تلفیقی و بیانی است.
رسانهها روز به روز الگوهای زبانی غیرمعیار را بیشتر رواج میدهند، بنابراین لازم است این الگوها شناخته و بررسی شوند و درصورت امکان کنترل گردند یا الگوی معیار جایگزین آنها شود.
زبان فارسی زبان رسمی کشور ما و زبان آموزش و ارتباط فکری و علمی ماست و بخش مهمی از تفکر ما در چارچوب قواعد این زبان شکل میگیرد؛ به همین دلیل کیفیت ارتباطات فکری و رشد علمی و فن ما کاملا وابسته به کیفیت زبان ما یعنی زبان فارسی است.
زبان معیار چیست؟
زبان معیار طبق مقالهای در فصلنامه رسانه، زبان تحصیلکردگان و زبان آموزش در مدارس، دانشگاهها و وسیله ارتباطی میان افرادی است که در سایر وضعیتها به لهجههای محلی و اجتماعی خود سخن میگویند. این زبان نقش وحدتدهندگی و مرجعیت دارد.
زبان مطبوعات (بهویژه در بخشهای رسمیتر) یکی از مصداقهای زبان معیار است و انتظار میرود چنین زبانی خالی از ایراد و اشکال باشد، اما برای رفع ایرادهای احتمالی زبان مطبوعات و به کار بستن تجهیزات زبان شناختی، توصیف دقیق زبانی است که در بخشهای مختلف مطبوعاتی به کار میرود.
برای رسیدن به یک زبان معیار صحیح، منابع معیارسازی همچون زبان کهن فارسی براساس آثار معتبر، مراجع علمی و دانشگاهی خصوصا فرهنگستان زبان و ادب فارسی، زبان گفتار و نوشتار امروز طبقه تحصیل کرده جامعه، نثرهای معاصر از استادان برجسته زبان فارسی که ملاک و معیار نثر فصیح امروزی است، کتابها و مقالات و پژوهشهایی که در زمینه درست نویسی نگاشته و قبول عام یافته است مورد استفاده قرار میگیرد.
اما آنچه زبان را از معیار دور میسازد، عناصر زبانی متروک و مهجور در سطح آوایی، صرفی، نحوی، معنایی و عناصر قاموسی و دستوری، اصرار در سرهنویسی، عربی مآبی و عامیانه گرایی که ضعف و ناتوانی زبان را در پی دارند، گرته برداری از زبانهای بیگانه از طریق ترجمه، تبلیغات، رسانهها، کاربرد عناصر زبان محلی و محاورهای و اصرار و افراط در آن کاربرد گونههای صنفی و سبکهای اجتماعی در موارد غیرضروری و بدون تمایز و توضیح و شکستهنویسی در موارد غیر ضروری است.
زبان معیار براساس کاربرد آن میتواند گونههای آموزشی، علمی، مطبوعاتی، کودکانه و اداری داشته باشد که لازم است اصول سلبی و ایجابی یاد شده را دارا باشند.
مطبوعات و زبان
در دوران معاصر به ویژه در کشور ما رسانههای همگانی از جمله مطبوعات نقش عمدهای در گفتو شنود ملی و لاجرم تاثیر گستردهای بر سرنوشت زبان گذاشتهاند.
کارشناسان معتقدند کلام عمدهترین ابزار این رسانههاست که هر روز با توده عظیمی از مردم سخن میگویند، با توجه به این واقعیت که شمار کم سوادان کشور ما بسیار زیاد است و در نظام آموزش ما آموزش زبان فارسی به نحو ناقصی صور ت میگیرد و دانش آموختگان زبان فارسی را خوب نمیآموزند و چندان مهارتی در به کارگیری آن کسب نمیکنند کیفیت زبان رسانههای همگانی آنان را به سهولت تحت تاثیر قرار میدهد و خواه ناخواه به الگوبرداری و پیروی وا میدارد.
به نظر میرسد نقش رسانههای جمعی ایران در سلامت زبان فارسی مهمتر وموثرتر از نقشی است که رسانههای همگانی کشورهای پیشرفته در سلامت زبان ملی خود دارند زیرا در آن کشورها نظام آموزشی زبان را تا آن حد به مردم میآموزند و در به کارگیری آن ماهر میسازد که در برابر غلطها و کج سلیقگیهای احتمالی رسانههای جمعی ایمنی نسبی کسب کنند حال آنکه به گفته تحلیلگران در کشور ما چنین نیست و غلطها و کجسلیقگیهای زبان رسانههای جمعی به سرعت در میان مردم رایج میشود و زبان را آلوده و بیمار میسازد.
اینکه رسانهها سبب آسانتر شدن ارتباطات درون جوامع و ارتباطات بین جوامع میشوند آثار زبانی دیگری را نیز علاوه بر آنچه گفته شد در پی دارد؛ مثلا باعث زوال زبانهای غیر رسمی و گویشهای محلی یک کشور میشود و گسترش و یکپارچگی زبان را پدید میآورد.
همچنین باعث شیوع یک الگوی زبانی در طبقات مختلف جامعه میشود یعنی افراد طبقه پایین تحت تاثیر رسانهها از رفتار زبانی طبقات بالای جامعه تقلید میکنند. طبقات بالاتر به نوبه خود گرایشهای تازهای پیدا میکنند و صورتهای زبانی دیگری را به کار میگیرند ولی در دراز مدت ممکن است گوناگونی و تنوعات یک جامعه زبانی به تدریج از میان برود.
کاسته شدن از گوناگونیها و تفاوتهای زبانی اعضای یک جامعه زبانی از طریق رسانهها میتواند به روندی منجر شود که به گفته کارشناسان وحدت زبانی نامیده میشود. زبان مشترک گاهی در وحدت یک گروه موثرتر از مولفههای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است. زبان میتواند عامل بسیار مهمی در همانندی گروهی، همبستگی گروهی و علامت رسانی متفاوت باشد.
اما مهمترین نقش رسانههایی چون مطبوعات، نقش آموزش است. با توجه به نقش فراگیر رسانهها، میزان آنچه از طریق مراجع رسمی آموخته میشود با میزان تاثیر پذیری از رسانهها اصلا قابل مقایسه نیست. میزان نفوذ وسایل ارتباط جمعی و گستردگی آنها باعث شده است که مفهومی به نام فرهنگ جمعی پدید آید که عناصر مختلف آن به شیوه زبان تحت تاثیر مستقیم رسانهها قرار دارند.
درباره نقش مهم رسانهها در تاثیرگذاری تردیدی نیست، اما به نظر میرسد در کشور ما رسانهای چون مطبوعات، تاکنون از مهم ترین ابزار خود یعنی زبان به خوبی استفاده نکردهاند. صاحبنظران بر آناند که مشکلات و موانعی در کار رسانهها وجود دارد و تا زمانی که این مشکلات برطرف نشود نمیتوان در این زمینه به افقهای روشنی امیدوار بود.
برخی انتقادها از زبان رسانه
یکی از انتقادهایی که از سوی کارشناسان امر به زبان رسانهها وارد است اینکه رسانهها به طرف تثبیت زبانی میروند که به دور از قواعد و اسلوبهای زبان فارسی است زیرا زبان رسانههای ما به طور اعم زبانی است که در حالت شتابزدگی و بیتوجهی به قواعد ساخته میشود و مطالب علمی آن در بهترین شرایط محصول ترجمه مکانیکی است یا حتی در صورتی که تالیف باشد چنان تحت تاثیر اشتباهات رایج است که اگر از نظر دستوری هم غلط فاحش نداشته باشد عبارات آن به کلی بیمعناست.
اینکه زبان رسانهها پر از غلطهای آشکار است انتقاد دیگری است که به زبانهای رسانهها وارد میشود همچنین کارشناسان معتقدند زبان رسانهها ابهام و نارسایی نیز دارند.
زبان عنصری پویا و تغییرپذیر
اما علیاکبر قاضی زاده - استاد ارتباطات - در گفتوگو با خبرنگار رسانه ایسنا، به نقل از زبانشناسان میگوید: این کارشناسان معتقدند زبان یک فرآیند زنده است که اثر میگذارد، اثر میپذیرد، تغییر میکند و دگرگون میشود.
او معتقد است که کنترل دستوری و بخشنامهای درباره زبان خیلی کارا نیست. مثلا نمیتوان از ورود ابراز و تجهیزاتی که ساخت و تولید داخل نیست، جلوگیری کرد، این وسایل با نام خود وارد کشور میشوند شاید برای تعداد کمی از کلمات معادل فارسی مصوب شده باشد اما برای همه آنها امکانپذیر نیست.
وی افزود: بین 100 تا 250 کلمه در زبان انگلیسی وجود دارد که منشاء فارسی دارد و آنها همان کلمه را با تلفظ متفاوت استفاده میکنند بدون این که قصد معادلسازی آن را داشته باشند.
قاضیزاده با تاکید بر پویا بودن زبان به اصطلاحاتی که در تهران چند دهه پیش رایج بود و در حال حاضر دیگر کاربرد ندارد و حتی کسی معانی آنها را نمیشناسد اشاره و اظهار کرد: درحال حاضر نیز اصطلاحاتی بین مردم باب شده است که در آن زمان حتی به آن فکر نمیشد؛ گذشت زمان باعث شده است به جز الفاظ و کلمات، طرز گویشی نیز تغییر کند.
رواج فارسی سالم در رسانههای اصیل
این استاد ارتباطات با بیان این که با وجود پذیرش پویایی زبان نباید گذاشت زبان هر کاری میخواهد انجام دهد، خاطر نشان کرد: به نظر من هنوز در رسانههای اصیل و قوی داخلی و نیز مطبوعات با قدمت بالا و یا آن دسته از مطبوعات که با اصول نوشتاری آشنا هستند، زبان فارسی سالمی رایج است؛ هر چند اشکالاتی هست که باید رفع شود.
به گفته او نوشتن برای هر یک از اقشار مختلف جامعه ضمن حفظ اصول نگارشی زبان فارسی و وفاداری به چارچوب و اصول زبان، قواعد خاصی دارد که متن را برای خواننده قابل فهم و پذیرش کند. به طور مثال نوع بیان مطالب یک نشریه برای جوانان با نشریات صنعتی، اقتصادی و ورزشی متفاوت است.
او با بیان این که برای زبان رایج در مطبوعات باید نفس گذر زمان و نیازهای روز تعیین کننده باشد، تصریح کرد: در دنیای رسانه نوع زبان و بیان علاوه بر نوع مخاطب به سیاستهای آن نیز بستگی دارد. شاید رسانهای قصد دارد با زدن تیترهای جنجالی حتی دور از واقعیات و نوع نگارش غیر مرسوم و متعارف مخاطبان بیشتری را جذب کند.
باید نگران ساختار زبان رسانهها باشیم
وی معتقد است بیشتر باید نگران ساختار زبان در رسانهها باشیم تا واژههایی که با توجه به گذر زمان رایج شده و یا از صحنه کلامی و نوشتاری ما محو میشوند؛ وقتی با انصاف نگاه کنیم ناچاریم بپذیریم خیلی نمیتوان در ریزهکاریهای زبان غیر معیار که آن را زبان غیررسمی مینامم، دخالت و از تغییرات پرهیز کرد.
بسیاری از اساتید روزنامهنگاری معتقدند باید همان طور که حرف میزنیم، بنویسیم؛ مارک تواین و جک لندن بزرگترین آثار ادبی جهان را با زبان کوچه و خیابان زمان خود نوشتند و همین آثار آنها را باورپذیر کرد.
نوع زبان در بخشهای مختلف یک رسانه متفاوت است زبان در خبر، تفسیر و تحلیل لحنی جدی، رسمی و کتابی دارد و به زبان معیار تنظیم و منتقل میشود. اما در گزارش نویسنده حق دارد همان طور که میشود، بنویسد. البته در یادداشت نیز گاهی این نوع نگارش با زبان غیرمعیار لحاظ میشود.
شناسایی غیرمعیارها حرکت به درستنویسی
طبق نظر کارشناسان، زبان مطبوعات امروز بر اثر عوامل مختلف دچار آسیبهای جدی شده است که در لزوم رفع آنها هیچ تردیدی نیست و البته این آسیبها قابل کنترل و پیشگیری است. این اشکالات عمدتا ناشی از ناآگاهی و آموزش ندیدگی پدید آورندگان متون مطبوعاتی و یا بی توجهی مسوولان نسبت به این موضوع است.
شناسایی و بررسی این غیرمعیارها و پیشنهاد راههایی برای رفع آنها میتواند گام مهمی در مسیر حرکت به سوی درست نویسی و پیراستن زبان از ا شکالات مختلف به شمار آید.