گاهی رسانه برای جذاب بودن و رعایت اقتضائات رسانهیی خود باید حد عدم قطعیت را نادیده بگیرد و در این زمان است که گاهی روزنامهنگاری زرد نیز به وجود میآید البته این نوع روزنامهنگاری نیز در بسیاری از مواقع به اتفاقات مثبت کمک میکند. حتی در تحقیقات مردمنگارانه نیز این روزنامههای زرد هستند که به آشنایی با سلایق و علایق دهکهای پایین جامعه کمک میکنند.
به گزارش ایسنا، محمدعلی الستی ـ عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی ـ با بیان این مطلب و با تاکید بر اینکه آسیب اجتماعی موضوعی با دو وجه عینی و ذهنی است اظهار کرد: همراهی این دو بخش عینی و ذهنی در کنار یکدیگر به برداشت آسیب منجر میشود. مثلا در کشورهای مختلف پدیده مشابه در جایی آسیب خوانده شده و در جای دیگر نمیشود؛ این امر به تفاوت در ارزشها و باورهای این جوامع که در شناخته شدن یک پدیده به عنوان آسیب نقش دارد، مربوط است.
وی که دربارهی موضوع از "پدیده تا مساله و بحران اجتماعی در زبان رسانهها" سخن میگفت با بیان اینکه پدیده، موضوعی مرتبط با تعامل میان انسانهاست افزود: یک پدیده در شرایطی خاص به آسیب اجتماعی و در نهایت و در شرایط ویژه هم به بحران اجتماعی میتواند تبدیل میشود. این بدین معناست که آسیب میان دو موضوع پدیده و بحران در جامعه است و تا وقتی این دو مورد را بررسی نکنیم نمیتوانیم آسیب را نیز بشناسیم.
او که در سمینار رسانه و آسیبهای اجتماعی سخن میگفت با تاکید بر این که تمرکز برروی یک رسانه خاص و مشخص بحث دربارهی آسیب اجتماعی و رسانه را از حالت آکادمیک خارج میکند تصریح کرد: امروز به آسیب اجتماعی به منزله یک پدیدار نگاه میشود.
به گفته او در عصر اطلاعات و ارتباطات با پدیدهی رسانهیی شدن یا ادراک رسانهیی روبهرو هستیم؛ هر واقعیتی در صورتی واقعیت است که در رسانه منتشر شود و این همان ظهور دهکده جهانی مک لوهان است؛ یعنی رسانهیی شدن یکی از مظاهر جامعه اطلاعاتی است اما اینکه چطور میتوان حقیقت دستنیافتنی را نمایاند، همان چیزی است که پدیدارشناسی رسانهیی به آن میپردازد.
این مدرس ارتباطات در ادامه درباره صحت و دقت در انتشار اخبار نیز گفت: در انتشار یک مطلب، واقعیت و حقیقت دو جنبهی مثبت را باید رعایت کرد. یکی صحت یعنی درستی خبر و دیگری دقت یعنی دقیق بودن آن که اتفاق افتادن این دو با هم، بسیار سخت است؛ چرا که اگر بخواهیم دقت خبر را بالا ببریم قطعا صحت آن به خطر میافتد و بالعکس؛ بنابراین در انتشار اخبار و رویدادها با عدم قطعیت روبهرو هستیم.
او درباره ارتباط میان پدیده و مساله نیز گفت: پدیده زمانی به مساله تبدیل میشود که با عقاید جامعه همخوانی نداشته باشد و مساله نیز زمانی به بحران میرسد که در جامعه آسیب ایجاد کند؛ یعنی رفتاری، انحرافی در میان افراد جامعه ایجاد کند که این انحراف به کج رفتاری، جرم و در نهایت بحرانزایی منجر شود.
وی با اشاره به نقش روانشناسی اجتماعی در چگونگی انعکاس اخبار حوادث در نشریات و رسانهها تصریح کرد: روزنامهنگار برای فروش نشریه خود، گاهی نیز مجبور است به کارهایی دست بزند که به عقیده دیگران سیاهنمایی به نظر میرسد در حالی که روزنامهنگار به لحاظ تئوریک یا تجربی آموخته است برای افزایش فروش، از چنین روشهایی استفاده کند.
به گفته او برای کمرنگ کردن این نوع عملکرد رسانهها میتوان به مخاطب یاد داد آنچه رسانه منتشر میکند تمام واقعیتها نیست همانگونه که از دهه 50 برخی کشورهای اروپایی سعی کردند با آموزش فیلمسازی به مردم خود آنها را متوجه این موضوع بکنند که آنچه در فیلم اتفاق میافتد با واقعیتهای جامعه تفاوت دارد؛ بدین معنا تئوری تزریق زمانی قابل اجرا خواهد بود که رسانه برای مخاطب ناشناخته باشد.
الستی ادامه داد: روزنامهنگار و تولید کننده یا کارگردان تلویزیونی مستند مسوول رسیدگی به پدیده، آسیب و بحران اجتماعی هستند بنابراین برای قضاوت درباره آسیبهای اجتماعی باید به آثار مستند مراجعه کرد.
او درباره نحوهی انعکاس اخبار حوادث در رسانهها اضافه کرد: رسانه باید هم آرامش و امنیت خاطر به مخاطب خود بدهد و هم هشدار، اما قطعا با ارتقاء سطح آگاهی افکارعمومی میتوان از تاثیرات نشریات زرد کاست، ضمن اینکه به یاد داشته باشیم وقتی میخواهیم دربارهی یک رسانه قضاوتی داشته باشیم باید بدانیم زرد است یا مستند.
الستی در پایان تاکید کرد: آسیب اجتماعی در میان دو بخش پدیده و بحران قرار داشته و به آستانهی تحریک و همچنین ارزشها و باورهای اجتماع بستگی نزدیک دارد. ضمن اینکه قدرت دسترسی رسانه به حقیقت پایین است و به همین خاطر از آستانهی عدم قطعیت برخوردار است؛ در نتیجه ساختهای فعال مدنی برای تاثیر مثبت در جامعه باید سعی کند دانش مخاطب خود را ارتقاء دهند.