مطبوعات در دوره 170 ساله حضور خود در ایران دوران پرحادثه و پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشتهاند که این روند بویژه در دوران قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به دلیل تغییر چشمگیر شرایط کشور در این دورانها، نمود و بروز بیشتری داشته است که البته در بررسیهای پژوهشی روشنتر دیده میشود؛ بر همین اساس بر آن شدیم تا در سیامین سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نگاهی علمی - پژوهشی و گذرا به تاریخچه مطبوعات کشور داشته باشیم.
به گزارش ایسنا، نخستین نشریه در ایران به نام "کاغذ اخبار" در سال 1253 هجری قمری، مطابق با 1837 میلادی، به همت میرزا صالح شیرازی، در تهران منتشر شد.
انتشار نشریه کاغذ اخبار که مهمترین ویژگی آن "مولود دربار بودن" بود و به صورت ماهانه نیز منتشر میشد، دیری نپایید و سه سال بعد، یعنی در سال 1256، به دلیل اوضاع آشفته داخلی، بیعلاقگی شاه و وزیرش به اقدامات فرهنگی و حتی سیاستهای ضدفرهنگی آنان، اطمینان ناکافی به میرزا صالح و نیز احساس خطر از سوی نشریه او تعطیل شد.
اگر دوره 70 ساله مطبوعات استبدادی ایران، از زمان تأسیس روزنامه کاغذ اخبار تا سال 1324 ه.ق (1906) را که انقلاب مشروطیت پدید آمد، دنبال کنیم ملاحظه میکنیم در این مدت، به دلیل شرایط اختناق حاکم بر کشور به هیچوجه امکان رشد فرهنگ فراهم نشد.
در آن دوره طولانی کسی نمیتوانست به صورت مستقل اظهار عقیده کند، در حالی که برای رشد مطبوعات، فضای عمومی مطلوب و آزاد لازم است. در این مدت تنها در خارج از کشور، روزنامههای تبعیدی، یعنی روزنامههای مخالف استبداد امکان فعالیت داشند که آنها نیز با دشواریهای فراوان وارد کشور میشدند.
مطبوعات ایران از پیروزی انقلاب مشروطه تا شهریور 1320:
با گشایش رسمی مجلس شورای ملی، تاریخ سیاست ایران فصل تازهای را آغاز و روزنامهنگاری نیز به تبع آن، دگرگونی و تحول عظیمی را تجربه کرد. در یک کلام، سال 1325 قمری، سالی منحصر به فرد در تاریخ مطبوعات ایران است که با ته ماندههای سانسور قبل از مشروطیت آغاز شد و با آزادی مطلق روزنامهنگاری پایان یافت. البته این آزادی، عاقبت خوشی هم نداشت.
با وجود آنکه روزنامههای متعددی در پی انحلال وزارت انطباعات متولد شدند اما بسیاری از آنها به خاطر وابستگی سیاسی و طبقاتی خود، مشروطه را به نفع خود تعریف میکردند و چون پشتوانه مردمی نداشتند، خیلی زود از بین میرفتند. از این میان تنها روزنامههای حبلالمتین، صوراسرافیل، مساوات و روحالقدس بودند که توانستند آگاهی و روشنگری را به درون تودهها منتقل کنند.
به گفته کارشناسان وجه غالب مطالب این روزنامهها نیز انتقاد از وضع موجود، مقایسه ایران با سایر کشورها، ارائه راه حل برای مشکلات بنیادی، انعکاس نابسامانیها و آشنا کردن مردم با حقوق حقه خود بود که البته سرنوشت غمناک هر یک از این نشریات هم به تنهایی میتواند موضوع یک پژوهش باشد.
البته همانطور که گفته شد دوران طلایی آزادی مطبوعات پس از انقلاب مشروطه خیلی طول نکشید و چند ماه پس از امضای فرمان آن، استبداد صغیر پیش آمد و مجلس به توپ بسته شد و بر اساس آن عدهای از روزنامهنگاران در باغ شاه اعدام شدند.
اما در تاریخ 22 آذرماه 1304 شمسی که رضاشاه مراسم سوگند را در مجلس به جای آورد، 19 سال از عمر حکومت مشروطه میگذشت و در حالی که از سال 1285 تا سال 1304 شمسی رفته رفته آزادی مطبوعات کمرنگتر شده بود، در این سال، این آزادی یکسره از میان رفت.
در دوره حکومت رضا پهلوی تنها روزنامههایی میتوانستند به حیات خود ادامه دهند که خلاف دولت و شاه مطلبی ننویسند. مطبوعات بدون اجازه شهربانی حق نشر مطلبی را نداشتند. دو روزنامه ایران و اطلاعات از مهمترین روزنامههای منتشره در این دوره بودند که روزنامه اطلاعات در 28 آبانماه 1308 به علت انتقاد از وضع دادگستری به مدت 51 روز توقیف شد.
اما بعد از شهریور 1320 و رفتن رضاشاه از ایران، روزنامهنگاران، مانند صدر مشروطه، با وجود اعتبار قوانین بازدارنده، انتقاد نسبت به مسوولان قبلی کشور را آغاز کردند، به گونهای که انتقادگری، توجه نکردن به وضع ظاهری مطبوعات و چاپ آنها روی کاغذهای کثیف با صفحهبندی غیراصولی، استفاده از زبان محاورهای، تیراژ بالا، سوء استفادههای مالی صاحبان جراید، ظهور روزنامههای وابسته به احزاب، تغییر نام مکرر روزنامهها و تعدد مطبوعات را میتوان جزو مهمترین ویژگیهای مطبوعات نیمه اول این دوره به حساب آورد.
با تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت ایران در تاریخ 29 اسفندماه سال 1329 و نخست وزیری محمد مصدق در 15 اردیبهشتماه سال 1330، با توجه به آنکه سیاست مطبوعاتی وی، ترکیب آزادی و مسوولیت بود، وضعیت فعالیت مطبوعات بسیار بهتر از گذشته شد.
مطبوعات در این دوره، گرچه از نظر دولت مشکلی نداشتند اما از طرف گروههای فشار، مورد تهدید واقع میشدند اما کودتای 28 مردادماه 1332 و استقرار حکومت سرکوب، اختناق و سانسور مطبوعات در طول 25 سال پیش از انقلاب اسلامی، همه شرایط و امکانات لازم برای رشد مطلوب روزنامهنگاری در کشور را از بین برد.
مطبوعات ایران از سال 1332 تا پیروزی انقلاب اسلامی:
در این فاصله زمانی، رژیم محمدرضا پهلوی روزبه روز بر اوضاع مسلطتر میشد. گرچه مبارزه، شورش، نبرد مسلحانه، اعتراض وانتقاد همه اقشار در این مقطع وجود داشت، اما شاه تقریبا بدون تهدید جدی و تعیینکننده حکومت کرد.
در این دوره، مطبوعات در حیطه نظارت و کنترل شدید بودند و روزنامهها آهنگ دولتیتر شدن را دنبال میکردند، ضمن اینکه وزارت اطلاعات و ساواک نیز دو نهادی بودند که مدام بر کار مطبوعات نظارت داشتند و حتی تیترها و مطالب روزنامهها، مستقیم یا از طریق تلفن توسط آنها بررسی و کنترل میشد و در هر یک از این دو نهاد نیز سازمان بزرگی به این کار اختصاص داشت.
مطبوعات این دوره از نظر تعدد و تکثر نیز نسبت به دهه 20 رشد چندانی نداشتند و این تعدد عمدتا در حوزه نشریات عامهپسند و عوامگرا با محتوای مبتذل دیده میشد، ضمن اینکه در این دوره شرط اعطای امتیاز به افراد، تایید آنها از سوی ساواک بود و از سوی دیگر رژیم سعی میکرد با دادن آگهیهای دولتی، پرداخت وام و نیز اعزام مدیران به خارج از کشور آنان را تطمیع کند.
فضای باز مطبوعاتی به افزایش تیراژ و نشاط این فضا منجر میشود
حسین قندی - مدرس روزنامهنگاری - در گفتوگو با ایسنا، در این باره میگوید: تعداد نشریات در دوران قبل از انقلاب کمتر از شرایط فعلی بود. در آن دوران، هفتهنامههایی در قطع روزنامه و همچنین دو روزنامه اصلی کیهان و اطلاعات منتشر میشدند که در اوایل دهه 50 نیز دستور داده شد تمام این هفتهنامهها تعطیل شوند که دلیلش هنوز هم برای ما مشخص نیست.
وی افزود: درآن زمان موانعی برای کار روزنامهنگاری وجود داشت مثلا نمیتوانستیم علیه شاه چیزی بنویسیم اما انتقاد به نخست وزیر به راحتی قابل انجام بود.
او ادامه داد: پیش از انقلاب به دلیل فراهم بودن شرایط استفاده از عکسهای هنرپیشهها به هر شکل دلخواه از لحاظ حجاب باعث شده بود فروش آنها با وجود جمعیت اندک ایران بسیار زیاد باشد، اما تیراژ روزنامهها کم بود و تنها در مواقع خاصی مانند اعلام قبولیهای کنکور یا روزهایی که یادداشتهایی از افرادی خاص چاپ میشد، تیراژ بالایی را در آنها شاهد بودیم.
این روزنامهنگار با اشاره به اینکه در اوایل انقلاب تعداد مجلات و روزنامهها ناگهان افزایش چشمگیری پیدا کرد، اما بعد از مدتی به دلیل تعطیلی برخی از آنها کاهش یافت، تصریح کرد: در حال حاضر نشریات میتوانند انتقادهای خود را تا حدودی مطرح کنند، اما تیراژشان همچنان پایین است و این در حالی است که قطعا اگر فضای بازتری برای آنها فراهم شود، تیراژشان نیز افزایش خواهد یافت، البته فضای باز مستلزم این است که انتقاد بدون هیچ مانعی مطرح شود که این امر به دلایلی مانند این که شاید اعتمادی به اهالی رسانه نیست کمتر محقق میشود.
به گفته وی برای داشتن فضای مناسب رسانهیی روزنامهنگاران باید ملاحظات خود را کنار گذاشته و ترس از تعطیلی نداشته باشند و دولتمردان نیز مطمئن باشند، اگر روزنامهای اشتباهی بکند، مردم آنقدر آگاه هستند که آن را تشخیص بدهند. فراهم بودن چنین شرایطی باعث میشود تیراژ روزنامهها افزایش یافته و نشاط بیشتری در فضای مطبوعاتی کشور شاهد باشیم.
نشریات سرگرم کننده و بازاری بخش مهم مطبوعات قبل از انقلاب بودند
محمدمهدی فرقانی - استاد ارتباطات - نیز با اشاره به این که وضعیت فعالیت مطبوعات در قبل و بعد از انقلاب به دورههای مختلف قابل تقسیم است، در این باره میگوید: تا اوایل دهه 50 تعداد مطبوعات در حال انتشار زیاد بود، اما در اوایل دههی 50، هویدا بهعنوان کمک به تعدادی از مطبوعات که دخل و خرج نمیکردند، آنها را بازخرید کرده و باعث تعطیلیشان شد.
وی افزود: بعد از آن نیز محدودیتهای بسیاری برای مطبوعات به وجود آمد. به طور کلی در آن دوره مطبوعات سیاسی و اجتماعی (به مفهوم اجتماعی سنگین) کم بود و بخش مهمی از مطبوعات را نشریات سرگرم کننده، بازاری و نزدیک به مطبوعات زرد تشکیل میدادند. البته در این بین، تعدادی نشریات دارای وجاهت، وزین و سنگین نیز وجود داشت اما تعدادشان بسیار کم بود.
او ادامه داد: با توجه به آنچه گفته شد سانسور پیش از انقلاب نیز وجود داشت، حتی دستورالعملهایی از طریق ساواک داده شده بود که چه واژهها و اسامی نباید درمطبوعات به کار گرفته شود؛ به همین دلیل بیشتر روزنامهنگاران و خبرنگاران به خودسانسوری دچار شده بودند.
به گفته وی محدودیتهای زیادی از دستگیری و زندان گرفته تا ممنوعالقلم شدن در آن دوران برای خبرنگاران و روزنامهنگاران وجود داشت، کما این که در سالهای 55 و 56 عده قابل توجهی از آنها به دستور ساواک ممنوعالقلم شدند و با وجود حضور در تحریریهها نمیتوانستند بنویسند البته خبرنگاران و روزنامهنگاران جسوری نیز بودند که با وجود تمام این محدودیتها سعی میکردند با نادیده گرفتن آنها، کار خبررسانی خود را به نحو مطلوب انجام دهند.
فرقانی درباره روزنامهنگاری بعد از انقلاب نیز با بیان این که در یکی، دو سال اول آغاز انقلاب دورهای را شاهد بودیم که شاید بتوان نام آن را دوره انفجار مطبوعات گذاشت، تصریح کرد: در آن دوران، صدها نشریه با مجوز یا بدون مجوز دارای سابقه یا بدون سابقه با گرایشهای مختلف سیاسی که تحت تاثیر فضای آن زمان به وجود آمده بودند، منتشر میشدند که این وضعیت تا حدود سال 59 کم و بیش ادامه داشت.
او ادامه داد: اما از اوایل دههی 60 به یک دورهی انقباضی وارد شدیم و تعداد زیادی از روزنامهها و مجلات تعطیل شدند که عمدهی آنها نیز نشریات سیاسی بودند. همین امر نیز باعث شد بسیاری از کسانی که به شکل حرفهیی در نشریات سیاسی فعالیت میکردند به انتشار نشریات تخصصی روی آوردند.
عضو قدیمی تحریریه روزنامه کیهان ادامه داد: از آن زمان تا حوالی سال 76 همچنان محدودیتهایی را از نظر تعداد، در حوزه مطبوعات در حال انتشار شاهد بودیم. در این دوران به لحاظ محتوا نیز مطبوعات کم و بیش نزدیک به هم حرکت کرده و کمتر ساختاری و زیربنایی بودند؛ به گونهای که میتوان گفت بیشتر کلیشهها در فضای مطبوعات حاکم بودند و تعداد روزنامهها اندک و فضا نیز محدود بود.
وی با بیان این که پس از خرداد 76 تا سالهای 79 و 80 رونق دوبارهای به لحاظ تعدد، تنوع و تکثر در مطبوعات شاهد بودیم، خاطر نشان کرد: بعد از سال 80 دوباره ریزش درعرصهی مطبوعات دیده شد و تعداد زیادی از آنها تعطیل شدند که البته به جای تعداد زیادی از آنها نشریات جدیدی منتشر شد.
جای خالی برخی نشریات با روزنامهنگاری وب پر شد
او اضافه کرد: درواقع این دوره بویژه در اوایل دهه 80 به بعد دورهای است که تعطیلی نشریات مانند گذشته نبود و پس از تعطیل شدن آنها جایشان برای همیشه خالی باقی نمیماند زیرا استفاده از تکنولوژیهای ارتباطی و انتشار پیامها و محتواها از طریق وبلاگها و وبسایتها و در یک کلام، فضای روزنامهنگاری وب باعث میشد جای خالی بسیاری از آنها عملا پر شود.
به گفته فرقانی این دو عرصه با تعامل با هم و در کنار هم فضای مطبوعاتی جدیدی را رقم زدند که بسیاری از اخبار و رویدادهایی که در گذشته امکان پنهان کردن آنها وجود داشت، در فضای جدید قابل پنهان کردن نبود و به طرق مختلف منتشر میشد.
او همچنین خاطر نشان کرد: نمود و بروز عینی آزادی بیان در قالب آزادی مطبوعات صورت میگیرد؛ بنابراین آزادی مطبوعات را سنگ بنای آزادیهای دیگر میدانند. در واقع آزادی فکر، عقیده و تعاطی افکار در فضای مطبوعات، بروز و ظهور پیدا میکند.
وی گفت: در نتیجه میتوان مطبوعات را نوعی میزان الحراره هر دوره به حساب آورد که وضعیت فضای آزادی را بازتاب میدهد. بعد از انقلاب نیز وجود دورههای مختلف اوج و افول در عرصه مطبوعات نشان دهنده فضای آزادی بیان است که در بعضی دورهها وجود داشته و در بعضی دورهها نیز مغفول مانده است.
فضای مطبوعاتی کشور در آستانه انقلاب منحصر به فرد بود
بیژن نفیسی - عضو شورای سردبیری روزنامه اطلاعات - در گفتوگو با ایسنا در اینباره میگوید: تفاوت عمده خبرنگاری در پیش از انقلاب با اکنون این بود که به طور کلی منابع خبری خبرنگاران خارج از چارچوبهای متداول عرفی اکنون بود که خبر از خبرگزاریها یا روابط عمومی گرفته شود. خبرنگاران آن دوره باید با حضور در خیابانها، جلسات و مجامعی که افرادی سخنرانی میکردند، خودشان اخبار را کسب، تهیه و تنظیم میکردند و عکاسان هم عکس میگرفتند.
وی افزود: مصاحبههایی که روزنامهها در آن زمان تهیه میکردند به شکل جداگانه، نو و بکر با کسانی انجام میشد که در آن زمان بخشهایی از اعتصابها و تظاهرات را هدایت میکردند. روزنامهها هیچ شباهتی به یکدیگر نداشتند بویژه دو روزنامه اطلاعات و کیهان که خیلی متفاوت بودند.
او گفت: این متفاوت عمل کردن بهدلیل گستردگی فضا و منابع خبری بود. تعداد خبرهایی که خبرنگاران میآوردند، زیاد بود و کار سخت دبیران سرویس این بود که از بین خبرهایی که آمده بود گزینش کنند. آنها میخواستند هیچ کدام را از دست ندهند به همین دلیل بچهها را وادار به خلاصهنویسی میکردند.
دبیر اجتماعی روزنامه اطلاعات با اشاره به این که در روزهای نزدیک به انقلاب، گاهی روزنامه به چاپ چهارم نیز میرسید، اظهار کرد: در آن زمان به میزان زیادی از روزنامه استقبال میشد و خبرها بهطور مرتب تغییر میکرد. مواردی وجود داشت که روزنامه اطلاعات تا چهار بار در طول یک روز تجدید چاپ میشد.
وی درباره نحوهی عمل روزنامهها برای پوشش اخبار انقلاب و دستگاه سلطنت به صورت همزمان نیز گفت: کنترل دستگاه زیاد نبود. انتخاب واقعا با تحریریه روزنامهها بود که چه خبری را بخواهند چاپ کنند. در آن دوران دیگر کسی به آن صورت مدعی این قضیه نبود، ممکن بود غیرمستقیم تلفنی بزنند و فشاری باشد اما عملا کاری از دستشان ساخته نبود. در اینجا بر اساس صلاح و مصلحتهایی که میشد، از میان اخبار انقلاب انتخاب صورت میگرفت، حالا اگر جایی هم دستگاه، اطلاعیهای میداد یا موردی وجود داشت که لازم بود مردم از آن مطلع باشند، آن اخبار انتخاب میشد.
نفیسی درباره مهمترین مشکلی که رسانهها در آن زمان داشتند، اضافه کرد: مهمترین مشکل این بود که شما باید از میان این همه خبر گزینش درستی را انجام میدادید. باید دقت میشد اخبار غیرواقعی نباشد به همین دلیل برای تایید صحت خبر از منابع متعدد سوال میکردیم؛ زیرا در درجهی اول، مهم این بود که خبر درست باشد.
وی با بیان اینکه این دوره یکی از بازترین فضاهای کشور در تاریخ مطبوعات ایران و از موارد منحصر به فرد است، درباره تاثیر انقلاب بر رسانهها افزود: انقلاب شرایط آزادتری برای رسانهها به وجود آورد. رسانههای نوشتاری ما برای اولین بار این وضعیت را تجربه کردند که حالا همه چیز در اختیارشان است، چگونه باید از عهده مسوولیت اجتماعی مهمی که برعهدهشان است، برآیند. کسی نبود به آنها بگوید چه کار کنید، باید خودشان این کار را میکردند و این تجربه با ارزشی بود.
عضو شورای سردبیری روزنامه اطلاعات خاطرنشان کرد: در طول تاریخ روزنامهنگاری ایران چند بار چنین فرصتهایی پیش آمده بود که روزنامهنگاری ایران این وضعیت را تجربه کند. بداند چه تعهدی در برابر جامعه دارد، میزان مسوولیتش و اینکه تا چه حد از عهدهی این مسوولیت برمیآید، چگونه است. این تجربهی بسیار باارزشی بود که به صورت عملی، در دوران انقلاب آن را تجربه کردیم.
مطبوعات ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی:
در جریان انقلاب اسلامی، روزنامهنگاران نیز همراه با ملت بزرگ ایران با انعکاس وسیع رویدادها، نبردهای مسلحانه و درگیریهای خیابانی، لذت پیروزی را چشیدند. هفتههای اول پیروزی، کم و بیش با هیجانهای خاص خود گذشت. مطبوعات در حال و هوایی کاملا متفاوت و از هر جهت استثنایی به سر میبردند که میبایست آن را درک و به مقتضای آن حرکت میکردند.
برای انبوه روزنامهنگارانی که سالهای طولانی در شرایط خفقان و سانسور پلیسی رژیم شاه قلم زده بودند و تجربه روزنامهنگاری آزاد را نداشتند، طبعا احتمال اینکه در تحلیل اوضاع و احوال جدید و مقتضیات حرفه روزنامهنگاری و حتی تشخیص پارهای مصالح ملی دچار اشتباه و لغزش شوند، کم نبود. روزنامهنگاری آزاد، انقلابی، رهاییبخش و در خدمت توسعه و رشد ملی به تجربه و تمرین در شرایط تاریخی مناسب نیاز داشته و دارد، فرصتی که در گذشته از روزنامه نگاران دریغ شده بود.
در چارچوب بررسی تحول مطبوعات ایران در سالهای بعد از استقرار جمهوری اسلامی، میتوان چهار دوره خاص بهار آزادی و پس از آن: 57 تا 59، جنگ عراق و ایران:59 تا 67، بازسازی اقتصادی: 68 تا 76 و پس از خرداد 1376 را از هم متمایز ساخت.
1. دوره بهار آزادی و پس از آن 59 ـ 1357:
انقلاب اسلامی ایران از همان آغاز به بازیابی آزادیهای سرکوب شده در دهههای پس از انقلاب مشروطیت توجه داشت. به همین لحاظ در طول این انقلاب، مبارزات مربوط به آزادی بیان و آزادی مطبوعات و سایر وسایل ارتباط جمعی، دامنه گستردهای پیدا کرد.
اعتصابهای روزنامهنگاران در آخر تابستان و در طول پاییز 57، که تا زمان سقوط رژیم سلطنتی در اوایل زمستان آن سال ادامه یافتند، در ایجاد فضای مطلوب فعالیت آزاد مطبوعات و پیدایش «بهار آزادی» درتمام زمینههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نقش تعیینکنندهای داشتند، بهطوری که از دی ماه آن سال تا تابستان سال بعد، صدها روزنامه، مجله و نشریه دورهای، به صورت کاملا آزاد و بدون محدودیت دولتی، در تهران و سایر شهرها انتشار یافتند.
هر چند از اواسط تابستان 58، با تصویب لایحه قانونی جدید مطبوعات از سوی شورای انقلاب، تعدادی از روزنامهها و مجلهها به استناد عدم دریافت اجازه انتشار از سوی وزارت ارشاد ملی وقت تعطیل شدند، اما تا اواخر تابستان سال بعد که جنگ عراق علیه ایران آغاز شد، تعداد زیادی از روزنامهها همچنان به فعالیتهای خود ادامه دادند.
2. مطبوعات در دوره جنگ عراق و ایران 67 ـ 1359:
از اواخر تابستان سال 59 با تشدید تحرکات خشونتآمیز در برخی مناطق کشور و شروع جنگ عراق علیه ایران، روند محدودیتهای مطبوعاتی، شدت بیشتری یافت. در آغاز این دوره، در مهرماه و سپس در اسفندماه سال 59 تعدادی از نشریات سازمانهای سیاسی و چند روزنامه تعطیل شدند.
به دنبال آن، وزارت ارشاد اسلامی در فروردین 60، طی اطلاعیهای مدیران مطبوعات را به تجدید اجازه انتشار آنها ملزم کرد و از صاحبان چاپخانهها خواست تا از چاپ روزنامهها و مجلههای فاقد اجازه خودداری کنند. مدتی بعد به توصیه «شورای میانجیگری مطبوعات» که در اواخر اسفند 59 برای حل اختلاف دولت و مدیران روزنامهها تشکیل شده بود، در 16 خرداد 60، با حکم دادستانی انقلاب اسلامی تهران، شش روزنامه و نشریه هفتگی وابسته به گروههای مخالف تعطیل شدند.
بدین ترتیب در اواخر بهار 60، تعداد روزنامهها و نشریات دورهیی ایران که در بهار سال 59 از 200 نشریه تجاوز کرده بود، به دلیل صورت منتشر شده از سوی وزارت ارشاد اسلامی در همان زمان، به 62 نشریه کاهش یافت و از آن پس در تهران، تنها چهار روزنامه روزانه فارسی، شامل دو روزنامه عصر یعنی اطلاعات و کیهان و دو روزنامه صبح یعنی جمهوری اسلامی و صبح آزادگان به انتشار خود ادامه دادند.
با کاهش تعداد روزنامهها و مجلهها، تیراژ مطبوعات نیز کاهش فراوان یافت، بهگونهای که تیراژ روزنامههای اطلاعات و کیهان، که پس از پیروزی انقلاب، هر کدام مدتی بیش از یک میلیون نسخه به چاپ میرساندند به یک پنجم و حتی کمتر از آن تقلیل یافت.
3. مطبوعات در دوره بازسازی اقتصادی 76 ـ 1368:
پس از پایان جنگ عراق و ایران در تابستان 67 و آغاز دوره بازسازی کشور در سال 68، فضای سیاسی ـ فرهنگی نسبتا مساعدی برای فعالیت مطبوعات و سایر وسایل ارتباط جمعی پدید آمد.
در طول سالهای 690تا 70 در شرایط بهبود فضای سیاسی ـ فرهنگی کشور، از سوی معاونت مطبوعاتی و تبلیغاتی تازه تأسیس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خط مشیهای نوینی، در جهت تجدید فعالیت و توسعه مطبوعات به اجرا گذاشته شد. در میان این خط مشیها، کاهش سختگیریهای شدید گذشته نسبت به صدور اجازهنامه انتشار نشریات و همچنین اختصاص کمک مالی ویژه به مطبوعات، از طریق توزیع کاغذ ارزان قیمت بین روزنامهها و مجلهها و نیز ایجاد تسهیلات برای تهیه تجهیزات فنی چاپ مورد نیاز موسسات مطبوعاتی و بویژه موسسات مطبوعاتی جدید بسیار مورد توجه قرار گرفت.
تعداد نشریات دورهیی ایران که در طول سالهای 60 تا 67 از حدود نزدیک به 300 نشریه، به کمتر از 100 نشریه کاهش یافته بود، در سالهای 71 تا 73، به تعداد550 عنوان افزایش یافت.
4. مطبوعات در دوره پس از خردادماه 1376:
در آغاز این دوره تعداد و تیراژ روزنامهها و نشریات دورهیی افزایش بیسابقهای داشت. در اوایل بهار 77، بر اساس اظهارات معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تعداد کل روزنامهها و مجلههای در حال انتشار کشور از 850 نشریه تجاوز کرد و تیراژ کل روزنامهها نیز برای اولین بار در دوره پس از «بهار آزادی» و نخستین ماههای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، از دو میلیون نسخه فراتر رفت. با این وجود در پی تغییرات صورت گرفته در قانون مطبوعات، در سال 79 و در آخرین ماههای فعالیت پنجمین دوره مجلس شورای اسلامی تغییراتی در فضای مطبوعات کشور ایجاد شد.
در یک جمعبندی کلی از بررسی تاریخ مطبوعات ایران میتوان به نتایجی رسید که در دو محور محتوا و گستره و نیز پیامدها قابل تقسیم است. در بخش محتوا و گستره، از لحاظ اجتماعی بین محتوای مطبوعات با زندگی و نیازهای مردم، شکاف و فاصله وجود داشت.
مطبوعات، کارکردی ناقص از نظر اطلاعرسانی و آموزش داشتند و گروههای اجتماعی واسط مانند انجمنها و تشکلها نیز حضوری کمرنگ در مطبوعات داشتند. از نظر فرهنگی هم مطبوعات، بیشتر به فرهنگ اقتدارگرا، متعالی و رسمی میپرداختند و از جهت سیاسی هم اشکال متفاوت و متعارضی از جامعهپذیری سیاسی را ترویج میکردند.
چالشهای مطبوعات موجود:
به عقیده اغلب روزنامهنگاران کشور گرچه در سالهای اخیر و در دورهای خاص، مطبوعات کشور رشدی کمی و هم کیفی را به دلیل تکثرگرایی و افزایش اعتماد مردم، فاصله گرفتن از نظام رسانهیی تک صدایی، افزایش دامنه و برد اطلاعرسانی، محدود شدن دامنهی موضوعات ممنوعه، پرداختن به مسائل و موضوعات مورد علاقهی جامعه، افزایش کیفیت انتقادی مطبوعات و ایفای وظایف نظارتی و گشودن نگرشی جدید در طرح موضوعات جامعه تجربه کردهاند؛ اما همچنان با نقطهی ایدهآل فاصلهی زیادی دارند، بهگونهای که به گفتهی برخی تحلیلگران افت زیادی، به ویژه در حوزهی کیفی - مصاحبه، گزارش، مقاله، یادداشت و غیره - داشتهاند.
به گفته آنها همچنین متاسفانه نسل جوانی که امروز در مطبوعات حضور دارند، رشد پلکانی نداشته و بسیاری از آنها بنا به مناسبات خاصی در این حرفه حضور پیدا کردهاند. برخی از آنها حتی تحصیلات دانشگاهی در رشتهی روزنامهنگاری نیز دارند یا اینکه به دلیل شرایط وضعیت تحصیلی در دانشگاهها از تجربهی کافی برخوردار نیستند، چرا که متاسفانه کارگاههای آموزش حرفهیی روزنامهنگاری که به صورت عملی به تجارب دانشجویان این رشته اضافه کند در دانشکدههای روزنامهنگاری و ارتباطات کشور وجود ندارد و دانشجویان ما تنها از مباحث تئوری در این دانشکدهها بهرهمند میشوند.
به عقیده تحلیلگران به طور مسلم راه توسعهی کشور از جادهی توسعه و تقویت مطبوعات میگذرد و اگر این اصل به باوری عمومی تبدیل شود، غنیسازی سرمایههای انسانی و آگاهسازی شهروندان میتواند به توسعهی ایران اسلامی بسیار کمک کند، هر چند که به نظر میرسد وضعیت مطبوعات داخلی، امروز، با همهی ناملایمات و فشارهایی که به طور آشکار و غیرآشکار دامنگیر آن شده است، در شرایط رو به پیشرفت قرار داشته و دوران گذار را طی میکند.
منبع: بخش پژوهش دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها